263
التذكرة العظيمیة

كرامتى از آن حضرت كه براى خواص و عوام نافع باشد و بعد از آن به ذكر حالات و مقامات بعضى امام زادگان ديگر در خاتمه مشغول شويم .
در كتاب « جنّة النعيم » نقل نموده از جناب فاضل آقا جمال الدين خلف مرحوم حجّة الاسلام حاجى ملاّ اسداللّه بروجردى در سال هزار و دويست و نود و هفت غده هايى در طرف راست سر من ظاهر شده بود كه آنچه به اطباء حاذق نشان مى دادم ، مى گفتند چاره اى جز جراحى و عمل يدى و شكافتن ، علاجى ندارد كه بايد بيرون آورد ، پس با كمال يأس در اول ماه رجب برحسب عادتى كه داشتم به زيارت حضرت عبدالعظيم عليه السلام مشرّف شدم و محض استخلاص از آن غدد به آن قبر مطهر ملتجى شدم كه اى فرزند امام حسن عليه السلام چه مى شد اگر شفاعت مى كردى و اين غدد دفع مى شد و آسوده مى گذارد . پس هر آنچه توانستم عجز و لابه كردم و از غبار مرقد شريف به آن غدد ماليدم و به طرف شهر آمدم . دو روز كه گذشت صلابت و سختى آن غدد دفع شد و برآمدگى آن رفع گرديد و سوراخ كوچكى ظاهر شد و رطوبات رديّه و اخلاط فاسده كه در آن مجتمع بود ريخته شد و بكلى اثرى از آن باقى نماند ۱ .
و اين حكايت نظير حكايت كرامت امام زمان عليه السلام است درباره قرحه ۲ اسماعيل هرقلى و شفاء آن و اين قبيل حكايات بسيار ديده و شنيده شده است ، محض تذكّر و تيمّن اين حكايت نقل شد مختصراً ، والسلام على من اتّبع الهدى .

1.جنة النعيم ص۴۸۳.

2.قرحه : زخم ؛ ريش ؛ جراحت ؛ آبله.


التذكرة العظيمیة
262

خواهند نمود نزد درخت سيبى كه در باغ عبدالجبّار ابن عبدالوهّاب [ است ] و اشاره فرمود به همان مكان كه در آنجا مدفون است ، پس آن شخص رفت [ تا ]آن مكان را از صاحب باغ بخرد ، صاحب باغ گفت : از براى چه مى خرى اين درخت وجاى آن درخت را؟ آن شخص خواب خود را نقل كرد . صاحب باغ گفت : من نيز اين خواب را ديدم و موضع اين درخت را با جميع باغ وقف كردم بر آن سيّد و ساير شيعيان كه در آنجا مرده هاى خود را دفن كنند . پس عبدالعظيم بيمار شد و به رحمت ايزدى واصل گرديد ، چون او را برهنه كردند كه غسل دهند ، از جيبش رقعه [ اى ] يافتند كه در آنجا نسب خود را نوشته بود كه : منم ابوالقاسم عبدالعظيم پسر عبداللّه پسر على پسر حسن پسر زيد پسر امام حسن بن على ابن ابى طالب عليه السلام .
و ابن بابويه و ابن قولويه به سند معتبر روايت كرده اند كه مردى از اهل رى به خدمت حضرت امام على النقى رفت ، حضرت امام على النقى پرسيد كه : كجا بودى ؟ گفت : به زيارت حضرت امام حسين عليه السلام رفته بودم . فرمود : اگر زيارت مى كردى قبر عبدالعظيم عليه السلام را كه نزد شماست ، هرآينه مثل كسى بودى كه حسين عليه السلام را زيارت كرده باشى . تمام شد كلام مجلسى ـ رحمة اللّه عليه ـ در اين مقا م ۱ .
پس [ از ] بيان اين ده نفر از اجلّه علماء و مجتهدين اتقياء ـ رضوان اللّه عليهم ـ از فضائل و مناقب و شرافت زيارت حضرت عبدالعظيم عليه السلام « فتلك عشرة كاملة » ۲ خوب است ختم كنيم بيان حالات و فضائل حضرت عبدالعظيم را به

1.تحفة الزائر ص۵۴۶.

2.جنة النعيم ص۴۸۳.

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76150
صفحه از 384
پرینت  ارسال به