293
التذكرة العظيمیة

بياشامند ، پس خادم خود را امر مى فرمودند كه سبو را از چاه آب خانه پر كند و در آب بريزد و از نهر پر كند بياورد و اين احتياط نظر به شركت عموم بوده كه آب از صغير و كبير و برداشتن آب را از آن احتياط مى كردند .
و ديگر آنكه از تصرّفات در وقت كمال احتياط را مى فرمودند به طورى كه نقل مى كنند جمعى آمدند و اذن خواستند كه در صحن مسجد حكيم كه محلّ نماز جماعت ايشان بوده در اصفهان كه مهتابى و تختى بنا كنند به جهت نماز تابستان ، پس اذن خواستند و ايشان به واسطه آنكه تصرّف در موقوفه مى شد و تغيير در وضع آن داده مى شد اذن ندادند و امر فرمودند رجوع كنيد به مرحوم سيّد حجّة الاسلام ـ اعلى اللّه مقامه ـ ، پس از ايشان اذن خواستند و اذن فرمود ، مع ذلك چون خبر رسيد به مرحوم جدّ فرمود : باز هم احتياط كنيد به اينكه وضع قديم آجرهاى سطح مسجد را تغيير ندهيد و اين بناى ثانى بر همان بناى اول گذاريد كه تغييرى در سطح زمين مسجد داده نشود .
و نقل مى كنند در مسجد بودند كه صداى كوبيدن ميخ به ديوار مسجد بلند شد ، فرمود : براى چه اينطور مى كنى ؟ عرض كردند : براى پرده زن هاست كه بيايند مسجد . فرمود : « مسجد المرأة بيتها » . مسجد زن در شريعت مقدّسه خانه اوست ، ميخ به ديوار مسجد مى كوبى براى آمدن زن ها ، نيايند زن ها مسجد .
راقم حروف گويد : بلى دستور شرع هم اين است كه تا بشود زن از خانه بيرون نيايد ، شوهر يا محرم ديگر براى ايشان مسأله گويد و الاّ ناعلاج هستند به آمدن مسجد چنانچه زمان پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم هم زن ها مى آمدند مسجد . از وصاياى اميرالمؤمنين كه فرمود :
اگر بتوانى كارى كنى كه زن تو غير تو را نبيند و عيال را غير تو نبيند پس بكن


التذكرة العظيمیة
292

شده ، پس فوراً خارج نمود . بعد فرمود : من ديگر چگونه در حوض وضو بگيرم و حال آنكه يخ را در آن زدى . و فرمود : آسيد على مقدّس را كه از ملازمان ايشان بوده آب آن حوض را خالى نمايد و پارچه دستمالى آوردند و اطراف حوض را از آن آب خشك نمودند و دو مرتبه آن را آب نمودند و اين بواسطه احتياطاتى بود كه از يخ اصفهان مى نمودند چنانچه از توت اصفهان هم نمى خوردند و اين احتياط به واسطه آن بوده كه درختان توت و يخچال ها وقف بر فقراء بوده و يا آنكه در زمين ها و ملك هاى دولتى بوده و يا آنكه واضع و غارس متقى بوده يا سرّ باطنى داشته كه خدا مى داند ، معروف است كه مرحوم جدّ از توت و يخ اصفهان تا زنده بود ميل نفرمود .
و ديگر از احتياطات شديده آن مرحوم آن بود كه يك نماز واجب را مكرّر اعاده مى نمود ، اگر چه به واسطه شبهه ضعيفه بود على هذا بنا گذارده بودند و وصيّت كرده بودند بعد از حيات تمام نمازهايشان را ازايشان قضا كنند .
و بعضى ديگر آن بوده [ كه ] بعضى از ملازمان خود را مى فرستادند در عراق كه به قدر حاجت خود از آنجا گندم بخرد از كسى كه مطمئن باشد كه زكات آن گندم را داده باشد ، خريدارى كند ، پس امر مى فرمود اهل خانه را كه آن گندم را پاك كنند و در حوض او را شسته دستاس كنند و يا در آسيايى كه در دالان خانه مخصوص براى خود و در خانه خمير مى كردند و چون جزئى بود ناعلاج به دكان خبازى مى دادند و سفارش مى فرمود كه از آرد خودش خباز داخل نكند ، و مخصوصاً آن بزرگوار از سوخته نان پرهيز مى فرمودند و به خانه خود سفارش نموده كه سوخته نان را پاكيزه كنيد .
و در اواخر عمر شريفش اطباء گفته بودند به ملاحظه خفّت از آب نهر

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 83452
صفحه از 384
پرینت  ارسال به