مسافرت و مراجعت به آن محل شد ، پس جناب ايشان فرمودند به يكى از حضار كه : بنويس مخبر صادق خبر داد كه ديگر او مراجعت و عود به اين محل نمى كند و همين طور شد ، رفت و ديگر نيامد . و در آن موقع اثرى از عدم معاودت او نبود .
و نظير اين را نقل كرده اند از عالم با عمل مرحوم حاجى سيّد احمد مرندى كه از شاگردهاى آن مرحوم بوده نقل نموده اند كه عازم شدند به مسافرت به طهران پس به خدمت علاّمه كلباسى براى وداع مشرف شدند ، پس پرسش فرمود از مدّت زمان مسافرت ، عرض كردم : سه ماه يا چهار ماه . آن جناب فرمود : بيست و يك ماه طول خواهد كشيد . پس تعجب نمودم از فرمايش او و وداع نمودم ، رفتم منزل و نوشتم پشت قرآن خود زمان مسافرت را ، پس از اصفهان بيرون آمدم به طرف طهران و مدتى در طهران ماندم پس وقايعى در مرند پيش آمد و چاره نديدم جز آنكه به آن محل بروم و باز عود به طهران نمودم و ازطهران به اصفهان روانه شدم و چون در منزل رفتم و نظر به قرآن كردم و تاريخ مسافرت را ملاحظه كردم ديدم تا زمان ورود بيست و يك ماه طول كشيده ، بدون كم و زياد چنانچه آن جناب خبر داده بود .
و از اين قسم وقايع و حكايات در مدت زمان عمر شريفش بسيار دارد كه تمام آنها از اثر تقوى و احتراز از شبهه ها به اضافه از اجتناب از محرّمات و اعراض از غير خدا و خلوص نيّت و تصفيه باطن و موافقت اعمال با گفتار ، ذلك فضلُ اللّه يؤتيه من يشاء .
و امّا اساتيد و مشايخ عظام آن مرحوم كه نزد ايشان تحصيل و تكميل فرموده بودند :