305
التذكرة العظيمیة

خوش مى نوشتند و در كتاب خانه جدّ مرحوم موجود بوده است . چنانچه خط مرحوم جدّ به نسق خيلى خوش بوده و خط ايشان در رساله تقليد ميّت از تصنيفات ايشان نزد حقير موجود است .
ملاحظه كنيد نهايت احتياط را كه مرحوم كلباسى و مرحوم سيّد ـ عليه الرّحمه ـ با آن مقامات عاليه براى تصرف كردن در سهم امام از محقّق قمى اجازه مى خواسته اند و ايشان هم با آن مقام شامخ به چه بيان اذن مى دهد كه در صورت لياقت من و شما مأذون مى باشيد ، اللّهمّ اجعلنا من المتقين واحشرنا فى زمرتهم اجمعين .
بلى ، آن مرحوم به اين حد از احتياط در شريعت و دقت در امور دين و مواظبت در دقايق آداب شرح و بعيد صرف در احكام الهيّه چشم روزگار كمتر ديده ، و بالتى هى احسن حدود شرع را حفظ مى فرموده چنانچه نقل مى كند مرحوم حاجى ميرزا احمد روضه خوان ، اعوذ باللّه را در اول منبر خواست به آواز بخواند مرحوم حاجى كلباسى فرمودند حاجى ميرزا احمد اعوذُ مد ندارد و اين شايد از باب حمل بر صحّت بوده كه حمل بر غنا خواندن ننموده باشند ، و آن مرحوم در مسجد شعر نمى خواندند و اگر مى خواندند از شعريّت مى انداختند .
معروف است كه مى فرموده : زعشق تا به صبورى يا كمتر يا زيادتر العهده على الراوى ، هزار فرسنگ است ، چنانچه در اخبار كراهت شعر خواندن در مسجد و ماه مبارك رمضان در روز جمعه رسيده و ايشان احتياط مى فرمودند .
و به اهل دنيا بى اعتنا بوده اند كه قصص و حكايات ايشان از حدّ اين مختصر خارج است .
و تأليفات و تصنيفات آن جناب بسيار است من جمله از آنچه به نظر رسيده


التذكرة العظيمیة
304

مى فرمودند كه : اگر از سيّد بحر العلوم و آقا باقر بهبهانى ـ اعلى اللّه مقامهما ـ اجازه مى خواستم اجازه به من مى دادند ولكن استجازه نكردم ، و بين ايشان ومحقق قمى مكاتباتى بوده كه من جمله از آن مرحوم محقق قمى جواب نوشته اند تيمّناً نقل مى شود و در ذكر آن فوائد است براى كسى كه تدبّر كند ، صورت آن چنين است :
« كَم گشته حيرت و سرگشته بودى ، بطالت و حسرت به اظهار حيات مصدع اوقات سعادت باب گرديده ، معروض مى دارد كه اگر جوياى احوال اين شكسته بال باشيد ، فالحمد للّه على كلّ حال آنچه از جانب رب اعلى جلّ و علا است بر نظام عالم و اساس آن اوفق و اولى است ، و آنچه از جانب اين قاصر خاسر و خائب از نيل مآثر است در نهايت قصور و ناتمامى و در غايت فطور و بى سرانجامى ، جواذب عروق قلب خسارت آيات از شدّت و كثرت به حدّ مزّقناهم كلّ ممزّق رسيده ، همين قلب لفظى شاهد قلب قلبى است ، نه دل را حضورى مانده و نه فؤاد را نورى و سرورى ، دمبدم اسباب بعد و انقطاع مهيّا است و لمحه لمحه اسباب يأس و نااميدى برپاست ، اگر نه اميدوارى به نويد «لا تقنطوا من رحمة اللّه و لا تيأسوا من روحه» بوده بالمرّة قانط و نااميد بود .
بارى ، بارم گران و جسم و جانم ناتوان و الحكم للّه الملك المنّان ، حاجتم به دعاى فوق ، حد و احصاء است ، در باب استيذان سهم امام عليه السلام مستقلاًّ و منفرداً بر فرض قابليّت حقير و شما و عالى جناب فضايل مآب فرزندى سيّد محمّد باقر ـ دام فضله ـ هريك منفرداً مأذون هستيد . در باب نيّت فرمودند ملتزم نمى شوم بويى از وسواس مى دهد و اين بو از امثال شما ناخوش است » .
و اين بيان منقول از خط ميرزاى قمى بود كه به صورت خط شكسته خيلى

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77010
صفحه از 384
پرینت  ارسال به