323
التذكرة العظيمیة

كسى كه اين طور كج و معوج باشد رأى سخيف او ، چه استبعاد دارد فتوى دادن او به حرمت بناء بقعه و عمارت بر قبور حجج الهيّه و وجوب خراب كردن آنها و حرمت نماز خواندن در حرم هاى مقدّسه آنها و حرمت مسح و بوسيدن ضرايح منوّره آن بزرگواران و حرمت چراغ روشن كردن و نذر و ذبح براى آنها نمودن از اين قبيل فتاوى باطله و خرافات سخيفه به خيال فاسد آنكه مسلمان ها به اين اعمال مثل بت پرست ها سنگ و چوب را مى پرستند يا مثل بت پرست ها براى بت هاى خود قربانى مى كنند از اين قبيل وسوسه هاى شيطانى كه نزديك است از اثر اقوال و اعمال و نيّات فاسده آن مردود آسمان ها شكافته شود و كوه ها از جاى كنده شود .
و اگر مى خواست استكشاف حقايق اين اعمال را از مسلمين و دوستان ائمّه هدى بنمايد به سهولت مى توانست بر خود كشف نمايد قبل از آنكه احكام مبدعه بر ضدّ سنن اسلام و شعائر دين جعل كند بلكه بر هر ذى شعورى مخفى نيست كه مقصود مسلمين از اين اعمال نيست مگر تقرّب به خداوند ورسيدن به ثواب موعود در آن ، و اگر ذبح و قربانى كنند مقصود آنها هديه نمودن ثواب اوست به سوى آن حجج الهيّه ، چنانچه از براى ساير اموات هم ثواب اعمال خيريّه راهديه مى كنند و مقصود از آن هديه نيست مگر تقرّب به خداوند اين است كه در وقت ذبح جز اسم خدا ذكر ديگرى نمى كنند .
و مقصود آنها از بوسيدن و مسح و تقبيل نيست مگر اظهار دوستى و مودّت ، كه به مضمون آيات قرآن عظيم و سنّت نبى كريم مأمور مى باشند و رخصت داده


التذكرة العظيمیة
322

خوبى داشته و مؤذّن بوده او را منع مى كند كه در مناره اى صلوات بر آن حضرت بفرستد و او ممنوع نمى شود و رها نمى كرد ، امر به قتل او مى كند ، [ و ]او را مى كشند . و مى گفته : ربيبه زنا دهنده گناهش كمتر است از كسى كه در مناره صدا بلند كند به صلوات بر پيغمبر ، و امر را بر مريدها و اصحاب منحوس خود مشتبه مى كرده به تدليس كه اين اقدامات براى محافظت بر توحيد و يگانه پرستى خدا است ، كه لعنت خدا بر فعل و قول آن مطرود مردود باد .
و منع مى كرده از دعا خواندن بعد از نماز و مى گفت بدعت است .
و در روز جمعه در مسجد ذريعه خطبه مى خوانده و مى گفته در خطبه اش كه هركس توسل به پيغمبر پيدا كند كافر است .
پس مردى به او گفت كه : توسل به رسول صلى الله عليه و آله وسلم اجماعى و اتفاقى تمام مسلمان ها است حتى رافضه و خوارج و اهل بدعت ، تمام قائلند به صحّت توسّل به رسول صلى الله عليه و آله وسلم پس چرا فتوى به كفر مى دهى ؟
پس محمّد ابن عبدالوهّاب ـ لعنه اللّه ـ گفت : براى آنكه عمر در استسقاء و طلب باران توسّل به عبّاس پيدا كرد و توسّل به پيغمبر پيدا نكرد و مقصودش اين بود كه پيامبر مرده بود.
پس آن مرد جواب داد كه : اين حجّت بر ضرر تو دلالت دارد چراكه عمر خواسته اعلام كند جواز توسّل به غير پيغمبر را ، پس چگونه منع مى كند توسّل به خود پيغمبر را و حال آنكه عمر روايت كرده توسّل آدم را به پيغمبر صلى الله عليه و آله قبل از خلقت او در عالم دنيا ؟
پس آن جاهل عنود مبهوت و متحيّر ماند و بر كوردلى خود باقى بود ، فاعتبروا يا اولى الابصار .

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77226
صفحه از 384
پرینت  ارسال به