335
التذكرة العظيمیة

براى خدا دوستانى هست كه قبول مى فرمايد شفاعت آنها را و مستجاب مى كند دعاى آنها را ، پس به واسطه حوايج خود ايشان را پيشوا قرار دهند و توجه به سوى آنها نمايند و توسل بديشان پيدا كنند و آنها را واسطه بگيرند براى آنكه سفراء الهيّه هستند : الذين اجتباهم من خلقه واصطفاهم من عباده . خدا آنها را برگزيده از خلق خود و فضيلت داده بر بندگان خود ، پس از اين جهت مسلمان ها رو به اين قبور منوّره و ضرايح مقدّسه مى آورند و از راه هاى دور مى آيند كه توسل پيدا كنند و استشفاء نمايند و زيارت كنند و پناهنده شوند ، نه آنطور كه قاضى وهابى و اتباع او خيال كرده اند و به مذهب كج خود گمان بد برده اند كه مسلمان ها مى پرستند آن ضرايح شريفه را يا صاحبان آن قبور مطهّره را، نعوذ باللّه ونستجير به ممّا يقولون .
و شايد ظاهر بعضى اعمال ايشان آنها را به اين وهم باطل و حكم ناحق كشانيده و ندانسته كه « إنّما الأعمال بالنيّات » ۱ ، و تفحّص از نيّات خالصه مسلمين نكرده جرأت بر چنين حكم غير ما انزل اللّه نموده ، چگونه مى توان در اين مواقع اكتفا به ظاهر اعمال نمود و به ظاهر آن حكم نمود و الاّ چه مى كند قاضى وهابى با سجده ملائكه از براى آدم ابوالبشر و سجده يعقوب و اولاد يعقوب براى فرزند و برادر خود يوسف عليه السلام ؟ آيا مى توان گفت نعوذ باللّه آنها سجده براى غير خدا نمودند و كافر شدند ؟ يا آنكه مقصود و نيّت آنها خدا بود ، اگرچه به ظاهر عمل براى غير خدا بود و آن سجده به امر خدا بود چنانچه توسّل و استشفاء مسلمان ها هم به آن ارواح مقدّسه و قبور منوّره به امر خداوند و

1.التهذيب ج۱ ص۸۲ ؛ عوالي اللآلي ج۱ ص۳۸۰.


التذكرة العظيمیة
334

«اللّهمّ إنّا نشكو إليك فقد نبيّنا وغيبة وليّنا وقلّة عددنا وكثرة عدوّنا وشدّة الفتن بنا وتظاهر الزمان علينا»۱.
وهذه ليست أوّل قارورة كسرت في الإسلام، اين اوّل شكستى نيست كه به اسم طرفدارى اسلام بر عالم اسلاميّت وارد آورده اند ، بلكه اغلب مصائب و صدماتى كه از معاندين دين مبين و دشمن هاى اسلام بر اسلام وارد آمده به اسم طرفدارى اسلام بوده و به فرمايش شاه اولياء «كلمةُ حقٍّ يُراد بها الباطل»۲ بلكه اجانب و كفّار هم از صدر اسلام تا امروز اغلب صدمه و لطمه هايى كه به بلاد اسلام و مسلمين زده اند به اسم اسلام و [ به ] دست منافقين و دشمن هاى خانگى بوده ، چنانچه شريح قاضى منافق براى حبّ دنيا حكم به قتل فرزند رسول صلى الله عليه و آله وسلماباعبداللّه الحسين عليه السلام نمود با آن مقامات عاليه آن حضرت و وصاياى حضرت رسول نسبت به آن بزرگوار .

قرآن كنند حفظ و به طه كِشند تيغ
يس كنند حرز و امام مبين كُشند

قاضى مردود وهابى به اسم محافظت بر توحيد و نگه دارى از بت پرستى بقعه هاى مقدّسه ائمّه دين و معابد مسلمين و نشانه هاى ايمان و يقين را فتوى به حرمت و وجوب تخريب مى دهد . آيا تا به امروز ندانسته است تمام مسلمان هاى عالم خدا را به يگانگى مى پرستند : الهاً واحداً أحداً صمداً لم يتّخذ صاحبة ولا ولداً ، و هيچ كس در الوهيّت و شئونات خدايى شريك براى خدا قرار نمى دهند : وحده لا شريك له ، سواى آنكه ايشان را عقيده هست به آنكه از

1.مستدرك الوسائل ج۴ ص۴۰۴.

2.نهج البلاغه ص۴۵ ق۱۹۸.

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 77057
صفحه از 384
پرینت  ارسال به