است ۱ .
و ديگر فرمود حضرت صادق در روايت طولانى كه : نيست بين خدا و بين احدى قرابت و خويشى ، گرامى ترين بندگان و محبوب ترين بندگان نزد خداوند پرهيزكارتر آنهاست و داناتر به طاعت خداوند ، و به خدا قسم تقرّب پيدا نكند به سوى خدا بنده اى مگر به طاعت ، و نيست با ما برات آزادى از آتش ، و نيست از براى احدى بر خدا حجّتى . كسى كه مطيع خدا باشد پس براى ما دوست است ، و كسى كه عاصى باشد براى خدا پس دشمن ماست ، و نمى رسد كسى به ولايت ما مگر به تقوى و پرهيزكارى و عمل صالح .
پس از آن فرمود كه : نوح گفت ـ چنانچه آيه قرآن است ـ : « رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ * قَالَ يَانُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ »۲ يعنى حضرت نوح عرض كرد : به درستى كه پسر من از اهل بيت من است و وعده تو حق است و تو بهترين حكم كننده ها هستى . خطاب رسيد : به درستى كه پسرت از اهل تو نيست و ميان شما رابطه پدر و فرزندى نيست و نسبت پدرى از بين مرتفع است و از كثرت مخالفت با حق و موافقت با كفّار و مخالطه با آنان و اتصاف به صفت كفر و متابعت فجّار و اشتغال به عمل غير صالح ، كانّه نفس عمل غير صالح شده ، و اين بيان موافق قرائت عمل غير صالح است كه به رفع و تنوين عمل خوانده شود چنانچه از روايت حسن بن موسى نقل شده ، و خوب است آن روايت را به فارسى نقل كنيم ، عموم از آن