67
التذكرة العظيمیة

متقى بود و در حال احتضار روزه دار بود و جمعى از او خواستند كه روزه اش را افطار كند، در جواب گفت: سبحان اللّه سى سال است كه از خدا مسألت دارم صائم از دنيا بروم، چگونه از آرزوى سى ساله ام دست بكشم.
وى در وقت احتضار اين اشعار را مترنّم بود:

اِصْرَفُوا عَنّي طَبيبي
وَدَعَوْني وَحَبيبي

زادَنى شَوْقي اِلَيْهِ
وَعَزامِي في لَهيبِ

طابَ هَتْكي في هَواهُ
بَيْنَ واشٍ وَرَقيب

لا اُبالى بِفَواتٍ
حينَ قَدْ صارَ نَصَيبي

لَيْسَ مِنْ لامٍ بِعَذْلٍ
عَنْهُ فيهِ بِمُصيبِ

جَسَدي راضٍ بِسُقْمي
وَجَفَوْني بِتَحيبي

طبيب را از من دور كنيد و مرا با دوست خود واگذاريد. كه شوق و محبّت و ناله من از براى لقاء او افزون گردد و به ملاقاتش بروم.
هنگامى كه نفيسه خاتون در مصر بود، امام شافعى هم ساكن مصر شده و به زيارت نفيسه مى رفت و از پس پرده، طلب ادعيه خيريّه مى نمود.
در كتاب أعلام النساء ۱ و رياحين الشريعه ۲ و منتخب التواريخ ۳ آمده است: هنگامى كه احمد بن طولون در مصر حكومت داشت و ظلم و تعدّى او فزون شد، اهالى مصر به حضرت ست نفيسه شاكى شدند. ايشان فرمودند: چه روز احمد سوار مى شود و به بازار شهر مى آيد. عرض كردند: فلان روز. نفيسه خاتون در آن روز سر راه احمد ايستاد. چون مركب او رسيد، وى را صدا كرد. احمد او را به شناخت و براى رعايت حشمت و جلالتش از مركب خود به زير

1.أعلام النساء، عمر رضا كحّاله، ج ۵، ۱۹۰؛ اعلام النساء، محمد الحسّون، ۱۷۸.

2.رياحين الشريعه، ج ۵، ص ۸۷ .

3.منتخب التواريخ، ۱۴۹.


التذكرة العظيمیة
66

اين جملات را مى گفت:
الهى و سيّدى و مولاى متّعني و فرّحني برضاك عنّي...
زينب دختر يحيى متوّج درباره عبادت او مى گويد: «چهل سال در نزد عمّه ام نفيسه خاتون خدمت مى كردم و هرگز نديدم كه وى شب ها بخوابد و روزها افطار كند. به او گفتم: امّا ترفقين بنفسك؟! قالت: كيف أرفق بنفسي و قدّامي عقبات لا يقطعها إلاّ الفائزون». ۱
آيا مراعات حال خود را نمى كنى؟! در جواب گفت: چگونه مراعات كنم در حالى كه پيش روى من عقباتى است كه جز فائزون و رستگاران نمى توانند آن را بپيمايند».
تشريف فرمايى سيّده نفيسه به مصر در سال يكصد و نود و سه بود. اهل مصر چون خبر ورود او را بشنيدند، و از آن جايى كه ارادتى خاص به خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله داشتند، از زن و مرد به استقبالش بيرون شتافتند و در ملازمت حضرتش كردند، تا اين كه در سراى «جمال الدين عبداللّه بن جصاص» كه از كبار تجّار و از صلحاى مصر بود، منزل ساخت و مدّتى در آن جا سكونت كرد و پس از چندى در منصوصه خانه «اُم هانى» سكونت اختيار نمود. ۲
نفيسه خاتون نزد عرب ها «سيّده» و «ست نفيسه» كه به معناى «خانم» است خوانده مى شود. همان طورى كه گفته شد تولّد وى را به سال صد و چهل و پنج هجرى قمرى، همزمان با سال شهادت محمد و ابراهيم، پسران عبداللّه محض فرزند حسن مثنى نوشته اند و در حالات آن مخدّره چنين گفته اند: بسيار زاهد و

1.أعلام النساء، محمد رضا كحّاله، ج ۵، ۱۸۸، ۱۹۰؛ منتهى الآمال، ج ۲، ص ۲۹۹.

2.رياحين الشريعه، ج ۵، ص ۹۰.

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76723
صفحه از 384
پرینت  ارسال به