77
التذكرة العظيمیة

آن منصور او را عزل كرده و اموال او را بگرفت و در بغداد وى را حبس كرد و پيوسته در حبس بود تا منصور وفات كرد و مهدى خليفه شد پسر مهدى او را از حبس درآورد و اموالى كه از او رفته بود به او برگردانيد و پيوسته با او بود تا آنكه در حاجز كه نام موضعى است در طريق حج وفات كرد و هفت پسر از او به جاى ماند كه نسلاً بعد نسل تا به امروز در مشرق و مغرب عالم بسيارند و سادات گلستانه كه در اصفهان غايت اشتهار دارند از نسل همين حسن بن زيد مى باشند.


التذكرة العظيمیة
76

جمله غُنية النُزوع إلى علم الاصول والفروع است و او پدر و جدش و برادرش عبداللّه بن على و برادرزاده اش محمد بن عبداللّه از اكابر فقهاء اماميه مى باشند و نبود زهره كه آية اللّه علامه حلى اجازه كبيره معروفه را براى ايشان نوشته جماعت بسيارى باشند كه همه را به نام و نشان ذكر فرموده و صورت اجازه در مجلد آخر بحار مذكور است.
نفيسه از اسحق مؤتمن دو فرزند آورد يكى قاسم و ديگرى ام كلثوم و از آنها عقبى نماند و بعضى چنان پندارند كه اين نفيسه را عبدالملك بن مروان تزويج كرد و حاملا در مصر از دنيا رفت و اين گفته ابوالحسن عمرى نسابه است و منشأ اشتباه اين است كه نفيسه مشاراليها را عمه اى بوده به نام نفيسه.
بنابر نقل ابو نصر بخارى چنانچه گويد لبابه دختر عبيداللّه بن عباس بن عبدالمطلب را قمر بنى هاشم تزويج كرد چون آن حضرت در كربلا شهيد شد زيد بن الحسن او را تزويج كرد و از وى دو فرزند آورد يكى پسر و او را حسن ناميد و آن ديگر دختر و او را نفيسه ناميد و نفيسه را وليد بن عبدالملك تزويج كرد نه عبدالملك و از وى فرزند آورد و از اينجا است كه چون زيد بر وليد بن عبدالملك درآمد او را بر سرير خويش جاى داد و سى هزار دينار دفعة به او عطا كرد.
پس معلوم شد كه اين نفيسه كه به نكاح عبدالملك يا وليد بن عبدالملك درآمد عمه نفيسه مشاراليها است دختر زيد است نه دختر حسن بن زيد و نفيسه كه صاحب مقامات مذكوره است دختر حسن بن زيد است.
اما حسن بن زيد كنيه اش ابو محمد ، اول كس است از علويين كه به سنت بنى العباس جامه سياه پوشيد و هشتاد سال زندگانى يافت و از قبل منصور دوانيقى حكومت مدينه را داشت و زمان منصور و مهدى و هادى و رشيد را دريافت و با بنى اعمام خود فرزندان حسن مثنى خصومت داشت.
در منتهى الامال گويد از جانب منصور به پنچ سال حكومت مدينه داشت پس از

  • نام منبع :
    التذكرة العظيمیة
    سایر پدیدآورندگان :
    هزار، علیرضا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 76288
صفحه از 384
پرینت  ارسال به