ابن عبداللّه الحسني واقرأه منّي السّلام » 1 .  يعنى : عبداللّه بن موسى رويانى گفت : ابا حمّاد رازى مى گفت : وارد شدم در سرّ من رأى بر حضرت امام على النقى عليه السلام و از مسائل حلال و حرام سؤال نمودم و جواب شنيدم ، چون خواستم وداع نمايم فرمود : اگر چيزى از امر دينت بر تو مشكل شود در آن حدود بلد ، تو پس سؤال كن از عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى و سلام مرا به او برسان .  
 راقم حروف گويد : سه مطلب از اين حديث شريف استفاده مى شود : 
 اوّل : جلالت قدر و رفعت منزلت حضرت عبدالعظيم ، از جهت كمال دين و امانت در امر دنيا و دين كه آن ملاك و مناط در ارجاع احكام و معالم دين است از ناحيه مقدّسه ائمّه هدى عليهم السلام به مضمون روايت ابن قولويه از على بن مسيّب همدانى كه روايت نموده ، عرض كرد خدمت حضرت رضا :  شقّتي بعيدة ولست أصل في كلّ وقت ، ممّن آخذ معالم ديني ؟ قال : 
 « من زكريّا ابن آدم التقي المأمون على الدين والدنيا » 2 .  يعنى على بن مسيب عرض كرد خدمت حضرت رضا : محل اقامت من دور است و نمى توانم همه وقت خدمت شما برسم ، احكام دينم را از كه تعليم بگيرم ؟ فرمود : بگير اززكريّا ابن آدم كه در امر دين و دنيا امانت دارد .  
 راقم حروف گويد : قبر او در جوار حضرت معصومه در وسط مقبره بلده قم است و مضمون توقيع شريف :  « وأمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلى رواة