آغاز:
هيچ دانى چيست روشن شكر آلاى خداذكر مدح سيد و سالار و قطب اوليا
شوهر زهرا ابوالسبطين ابن عم رسولرهبر جبريل دست حق علىّ مرتضى
انجام:
قرنى است كه رهسپار عشقمانصاف بود كه بعد قرنى
افسانه عشق در نوردمپيرامن عاشقى نگردم
35 ، نستعليق ، بدون نام كاتب ، قرن 14ق ، در اول نسخه يادداشت وقف بر مقبره نور على شاه و سعادتعلى شاه و مهر على معين زاده با تاريخ 1334.
جلد: نفيس و بسيار زيبا ، تيماج روغنى دورو ، روى جلد زمينه زر و در حاشيه رنگهاى مشكى و سرخ و سبز با جدولهاى زرين و يك ترنج بزرگ كه درون آن يك ترنج و دو سرترنج با نقش گل و بوته رنگين ترسيم شده ، داخل جلد زمينه سرخ با جدول و نقش گل و بوته زرين در حاشيه ، ثبت: 196 ـ 165.
204 برگ ، 18 سطر ، 15×5/23 سم.
16. ديوان شاه نعمت اللّه ولى (شعر ـ فارسى)
از: شاه نعمت اللّه ولى بن مير عبد اللّه كرمانى (م 834ق)
[الذريعه: 9/1215؛ فهرست نسخه هاى خطى فارسى ، منزوى: 3/2581] 23 ، رساله اول مجموعه «1ر ـ 102ر» ، نستعليق ، على اكبر بن حسن بن حفيظ آرانى ، شنبه 16 صفر 1299ق ، از آغاز يك برگ افتاده است ، آغاز: فارغم از فنا به دولت او * شاه ملك بقا است سيد ما.../ نعمت اللّه نصيب از او دارد * والى اوليا است سيد ما ؛ انجام: از بعد على و يازده فرزندش * بر جاى رسول نعمت اللّه ولى است/ ما را به جهان به عزت شاه ولى * مقصود على باشد و اولاد على ؛ عناوين و نشانيها شنگرف.
102 برگ ، 11 سطر ، 5/11×5/18 سم.