15
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

داشته است. تفسير ابوالفتوح در زمره ساده ترين و شيواترين آثار منثور قرن ششم به شمار مى آيد كه از پيرايه هر نوع تكلّف و تصنّعى عارى است و داراى لغات فارسى لطيفى است كه در قرنهاى بعد، همه از ميان رفته است و بسيارى از لغات پارسى، بدان معنى كه وى به كار برده، در قرون پيش هم به كار برده نشده است.
اين همه تكلفات و صنايع، كه از نثر پارسى رسيده و سرايت كرده، بسيارى از نويسندگان قرن ششم را آن چنان تحت تأثير قرار داده كه در اظهار فضل و نمودن قدرت خويش معانى عالى را فداى الفاظ نموده اند و يكباره همه دقايق سخن را از دست داده، به صِرف خودنمايى و نشان دادن قدرت، به آوردن نثر مصنوع متكلف پرداخته اند.
با اينكه تفسير ابوالفتوح را به جهاتى بايد در رديف آثار علمى قرن ششم محسوب داشت و با وجود مطالب و معانى بزرگ و متنوعى كه مصنّف پيش چشم داشته و از نظر فهم و درك معانى و تحليل و تجزيه و استدلال و استنباط آن مطالب پيچيده كلامى و فلسفى و الهى ناگزير به بسط مقال و ورود در لغات و تركيبات و اصطلاحات تازى بوده، با اينهمه جانب سادگى و روانى عبارات نگاه داشته شده و اگر گهگاهى اسجاع و تجنيس در خلال آن به چشم مى آيد بايد منصفانه قضاوت نمود كه آن نيز تصنّعى نبوده و دور از اخلال معانى به روانى و سادگى بر گذار شده است و ما را گزيرى نيست جز اينكه بگوييم نثر تفسير ابوالفتوح، به ويژه نثر مربوط به قصص، نثرى است مرسل به تبعيت و تقليد از نثر قديم در صرف و نحو لغات پارسى و شيوه تركيب و جمله بندى تأليف شده و بيشتر سبك كتابهاى قرن پنجم و روش و سليقه نويسندگان آن زمان را به كار برده. و بعض تعبيرات و اصطلاحات و تركيبات و لغات بعينه همان است كه در كتب دو قرن پنجم و ششم ديده مى شود.
با اينهمه بايد اظهار نظر نمود كه شيخ نيز تحت تأثير فارسى آميخته به عربى، به ترجمه آيات قرآنى و تفسير آن پرداخته و با سعى بسيارى كه در انتخاب لغات


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
14

پيش از آنكه به وصف اجمالى هر يك از نسخ خطى و عكسى كه مجموعه حاضر از روى آنها تنظيم و تأليف شده بپردازد، كلمتى چند در باب شيوه خاص انشايى ابوالفتوح مى آورد و سپس نسخه هايى مخلوط را معرفى مى كند.

شيوه خاص انشايى ابوالفتوح در قصص

دو قرن پنجم و ششم هجرى را بايد دوره كامل ادبيات فارسى دانست. نويسندگان در اين دو قرن درباره موضوعات گوناگون و متعدد، كه در زمينه هاى مختلف علمى و ادبى و دينى و تاريخى و شرح احوال و تصوف، آثارى ارزنده به وجود آورده اند توانسته اند استادانه از عهده تأليف و تصنيف بر آيند و با پختگى كامل كتابهايى نفيس عرضه دارند. ميزان اطلاع نويسندگان و توسعه روز افزون آن در اين ايام كاملاً به چشم مى آيد و ابوالفتوح خود يكى از آن نويسندگانى است كه با وسعت اطلاع و احاطه بر جميع معارف اسلامى توانسته است تصنيف جامعى فراهم آورد.
ابوالفتوح معاصر با عهد و زمانى است كه نويسندگان در اظهار فضل و ارائه معلومات خويش دست به كار تكلّفات صورى و استفاده از لغات تازى و صنايع لفظى و مانند آن بوده اند. اما وى در نهايت سادگى و روانى، كلام خدا را به شيوايى و فصاحت و اصالت در نثر كهنه پارسى و جزالت خاص آن ترجمه و تفسير كرده است. آن چنان كه از واژه هاى پارسى سره و خصوصيات دستورى قرن سوم و چهارم بى بهره نمانده و در اين راه از دو تن از نويسندگان همزمان خويش، يعنى ابوالمعالى مترجم كليله و دمنه بهرامشاهى و نظامى عروضى صاحب چهار مقاله، در تأثّر از لغات و تركيبات و قواعد زبان تازى و تأثير آن در نثر تفسير خود به دور مانده است؛ تا آنجا كه از بسيارى جهات تفسير وى لطافت و سادگى و روانى و زيبايى زبان كهنه فارسى را حفظ نموده و آن چنان كه از دو اثر اخير الذكر به صنايع لفظى و تركيبات و لغات عربى آميخته شده اند، تفسير شيخ جز از طريق سادگى و بى پيرايگى قدم بر نداشته و پايه شيرين سخن فارسى را همچنان كه بوده، نگه

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 135798
صفحه از 592
پرینت  ارسال به