جمله فرزندان يعقوب دوازده بود، و آنان كه در آن كار بودند و با يوسف آن كيد كردند، ده بودند... . ۱
و از آيات يوسف عليه السلام آن بود كه حق تعالى او را تخصيص كرد به بهره اى از حسن، كه از اهل عصر خود مُمَيَّز شد به آن و گفته اند خداى حسن قسمت كرد ميان آدميان، دو ثلث به يوسف داد و ثلثى به همه جهان و گفتند ثلثى به او داد و دو ثلث به همه جهان. ۲ و گفتند حُسن بر ده قسمت نهاد. نُه قسمت به او داد و يك قسمت به همه جهان.
و ابو سعيد خدرى گفت روايت كرد از حضرت رسول صلى الله عليه و آله كه او گفت: شب معراج كه مرا به آسمان بردند، يوسف را ديدم. جبرئيل را پرسيدم كه اين كيست؟ گفت: اين يوسف است. گفتند: يا رسول اللّه چگونه ديدى او را؟ گفت: مانند ماه در شب چهارده.
و انس مالك روايت كرد از حضرت رسول صلى الله عليه و آله كه او گفت يوسف را و مادرش را نيمه حسن بدادند. و اسحاق بن عبداللّه بن ابى فروه گفت يوسف عليه السلام به جمال به آنجا بود كه او در كوههاى مصر مى گذشتى، نور روى او در ديوارها مى تافتى؛ چنان كه نور آفتاب.
كعب الاحبار گفت خداى تعالى صورت پيغمبران به آدم نمود. تا او يك يك را بديد در طبقه ششم يوسف را به او نمود، تاجِ وقار بر سر نهاده، و پيراهنها ۳ پوشيده، و قضيب مُلك به دست گرفته و رداى كرامت بر دوش افكنده، بر راست او هفتاد هزار فريشته و بر چپ او هفتاد هزار فرشته و جماعت از امت پيغمبران از پى او ايشان را زَجَلى و آوازى بود به تسبيح و تهليل و در پيش او درختى كه آن را درخت سعادت مى خواندند، هر كجا او مى رفت با او مى رفت. آدم عليه السلام گفت: بار خدايا! اين