215
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

همه سراى زير و زبر كردند و مادر موسى را با دست آوردند، هيچ نديدند. ۱ به سر تنور نرفتند كه آتش عظيم درو مى بشخيد ۲ وَهم ايشان از آن دور بود. برفتند و خبر دادند فرعون را.
چو ايشان برفتند، مادر موسى خواهر را گفت: كودك را چه كردى؟ گفت: من كودك را نديدم. گفت: كودك در تنور بود. همانا آتش را در تنور نهادى و كودك را بسوختى؟ و جزع كردن گرفت. آنگه به سر تنور آمد و فرو نگريد. موسى عليه السلام در ميان تنور نشسته بود و آتش ۳ گرد او مى گرديد و او را گزند نمى كرد. مادر موسى شادمانه شد و بدانست كه خداى تعالى را در زير آن كار سرى هست. كودك را برفت [برگرفت] ۴ .
عطا و جُبير [جُوَيبِر] و مقاتل و ضَحّاك گفتند از عبداللّه عباس كه فرعون در خواب ديد [كه] آتشى از بيت المقدس بر آمدى و گرد مصر در آمدى و قبطيان را و سراهاى ايشان را بسوختى و بنى اسرائيل را تعرض نكردندى. علماى قوم خود را بخواند و تعبير اين خواب را از ايشان پرسيد. جواب فرعون گفتند از اين شهر مردى بيرون آيد كه هلاك تو و هلاك قوم تو بر دست او باشد و اين اَوان ولادت اوست. بفرمود تا جماعتى را بر زنان آبستن بنى اسرائيل گماشتند تا هر مولودى كه بزاد، آنچه پسر بود، مى كشتند و آنچه دختر بود، رها مى كردند.
وهب گفت: در طلب موسى، نود هزار كودك را بكشتند.
عبداللّه عباس گفت: چون بنى اسرائيل در مصر بسيار شدند، بر مردمان تطاول كردند و معاصى آشكار كردند و خيار ايشان دست از امر معروف و نهى منكر بداشتند. خداى تعالى قبطيان را بر ايشان گماشت تا ايشان را مستضعف بكردند و

1.نسخه خاضع: نديد.

2.نسخه ح: مى لحسد.

3.نسخه ح: برگرد.

4.روض الجنان، ج ۱، ص ۲۷۱ ـ ۲۷۳.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
214

نشسته؟ گفت: من ندانم و من نيامدم؛ مرا اينجا آوردند. عمران دانست كه آن كار خدايى است ۱ بر بالين فرعون با او خلوت كرد و او به موسى بار گرفت و آن فرشته او را در شب ۲ با جايگاه خود برد.
چون حمل ظاهر شد، عمران بر خود بترسيد از آنچه فرعون بر او عهد و ميثاق گرفته بود كه هيچ گرد ۳ زنان نگردد و خلوت نكند به هيچ وجه و او قبول كرده بود. چون حمل آشكارا ۴ شد، مردم ايشان باز گفتند به سمع فرعون رسيد. فرعون ۵ گفت: مرا باور نيست كه من يك لحظه او را از پيش خود فرا نگذاشته ام.
آنگه جماعتى زنان معتمد را از خواص خود بفرستاد تا اين حال بنگرند. بيامدند و بديدند و تفحص كردند. خداى تعالى فرمان داد تا كودك ۶ با پشت مادر شد و ايشان باز گشتند و خبر دادند و سوگند خوردند كه اين معنى هيچ نيست. فرعون بفرمود تا آن ساعيان را عقوبت كردند و در بِرّ و اِكرام ۷ عمران بيفزود و همچنين مى بود تا وقت وضع بار بنهاد و آن حال ظاهر شد و خبر متواتر گشت كه زن عمران به پسرى بار نهاد.
خبر به سمع فرعون رسيد. گماشتگان و خواص خود را فرستادند تا بدانند كه اين حال چگونه است. كسى آمد و خبر به مادر موسى آورد كه كسان فرعون مى آيند. به تفحص اين حال. او كودك را بر گرفت و در تنور نهاد و سر تنور بر نهاد و خود بگريخت و خانه رها كرد.
خواهر او، كه خاله موسى بود، در آمد، از آن حال بى خبر بود. آتش بياورد و در تنور نهاد تا پاره اى نان بپزد. تنور از آتش زبانه در هوا مى زد. كسان فرعون در آمدند و

1.نسخه خاضع: كارى خداست.

2.نسخه ح: به جايگاه.

3.نسخه ح: كه گرد زنان...

4.نسخه خاضع: اشكال.

5.نسخه خاضع: «فرعون» ندارد.

6.نسخه ح: بر پشت.

7.نسخه ح: اعزاز.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137905
صفحه از 592
پرینت  ارسال به