قولى دگر آن است كه جناح كنايت است از برادر؛ يعنى دست در آستين برادرت هارون كن تا برون آيد دستت سفيد بى علتى و آفتى از پيسى.
به قول جمله مفسران، موسى عليه السلام دست در بغل كرد و بيرون آورد. چندانى نور از آن مى تافت كه آفتاب را غلبه كرد.
تا به تو نمايم از آيات بزرگ ترين ما؛ تا ما از آيات خود آيت مهترى به تو نماييم.
آنگه چون او را نبوت داده بود و اظهار معجزات كرده بود بر دست او، او را گفت: اكنون به نزديك فرعون رو و او را دعوت كن كه او طاغى شده است و پاى از حدِّ خود بيرون نهاده، او بنده ضعيف مُدَبَّر است، دعوى خدايى مى كند. ۱
اما اشارت در اين دو برهان دو معجز است ـ كه در آيه گفت ـ : يكى عصا و يك يد بيضا. حق تعالى گفت: اين دو معجز تو را دو حجت است به فرعون و قوم او كه ايشان گروهى اند فاسق كافر، خارج از فرمان خداى تعالى.
موسى عليه السلام گفت: بار خدايا! من از ايشان يكى را كشته ام، مى ترسم كه مرا بكشند و برادر من كه هارون است از من فصيح زبان تر است، بفرست او را تا با من يار شود كه من مى ترسم كه ايشان مرا به دروغ دارند.
حق تعالى اين دعا به اجابت مقرون كرد، گفت: ما دست تو قوى كنيم به برادرت و هارون در اين وقت به مصر بود، و شما را حجتى و برهانى كنيم كه ايشان به شما نرسند به آيات و بينات و معجزات [ما]؛ شما و اتباع شما غالب باشيد.
چون موسى به ايشان آمد به آيات ما، گفتند: نيست اينكه تو آورده اى، الاّ جادويى فرا يافته، نكو ساخته و ما اينكه تو مى گويى در پدران اول خود نشنيده ام. موسى عليه السلامگفت در جواب ايشان: خداى من داناتر است به آن كس كه او حق بياورده است از نزديك تو [او] و نيز عالم [تو] است كه عاقبت و انجام براى آخرت كه را خواهد بود به ثواب و نعيم و كار چنين آمد كه ظالمان و ستم كاران فلاح و ظفر نيابند. فرعون