265
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

و مخدوع كنيد و بفريبيد ما به تو ايمان نياريم و تو را باور نداريم.
خداى تعالى به معجزه موسى بر فرعون و قوم او افكند.
عبداللّه عباس گفت: اولش طوفان بود. مجاهد گفت: مرگ بود. مجاهد و قتاده گفتند: مراد ملخ خرد است. و روايتى ديگر آن است كه قُمَّل شپشه سياه باشد كه در گندم افتد. ابن زيد گفت: قُمّل براغيث باشد كيك. سعيد جبير و حسن بصرى گفتند: جانورى سياه بود، خرد. عطاى خراسانى گفت: شپش بود. ابوالعاليه گفت: خداى تعالى اين قُمَّل را مسلط كرد بر چهارپايان، ايشان تا از پاى بيفتادند و هيچ كار نتوانستند كردن. بعضى گفتند مورچه خرد بود و [به فارسى] و بزغ [گويند] و خون.
اما كيفيت نزول اين آيات و وصف آن. عبداللّه عباس و سعيد جبير و قتاده و محمد بن اسحاق بن يسار روايت كردند و حديث بعضى در بعضى داخل است كه چون سحره ايمان آوردند و فرعون برگشت مقهور و مقلوب، با آن همه، الاّ كُفر و اصرار بر كفر و بر معصيت نيفزودند، خداى تعالى ايشان را معالجه كرد به اين چهار آيت كه «عصا» بود و «يد بيضا» و «قحط» و «نقصان ميوه» و ايشان هيچ متنبه نشدند. موسى عليه السلام دعا كرد و گفت: بار خدايا! آيتى نماى كه بر اينان نقمتى باشد و قوم را پندى باشد و آنان را كه پس ما باشند، عبرتى باشد و آيتى. خداى تعالى طوفان فرستاد بر ايشان و آن آبى بود از آسمان كه بيامد و در خانهاى ايشان [افتاد]؛ چنان كه ايشان در ميان آب بودند. در خانها تا به زانو و بر ايشان غلبه كرد و طعام و شراب و متاع بر ايشان تباه شد و خانهاى [خانه هاى] اسرائيليان با خانهاى قبطيان آميخته بود، ديوارها با ديوار و درها بر هم گشاده. در خانه اسرائيلى از آن آب يك قطره نبودى و سراى قبطى فرو مى آمد به آب و بناها خراب مى شد تا چندان آب پديد آمد كه به سينه ايشان برسيد و نيز در باغها و زمينهاى ايشان افتاد تا كشت نتوانستند كردن. اين حال بر ايشان مسلط شد. هفت روز از شنبه تا شنبه به استغاثت و فرياد بر موسى آمدند و گفتند دعا كن خدايت را تا اين عذاب از ما بردارد تا ما ايمان آريم و


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
264

گرى و خشت زدن و آن كس كه نتوانستى كرد و ضعيف بودى، او را جزيه بر نهاده بودندى كه در ماه و در روز بدادى، و اگر تأخير كردى و ندادى، او را بزدندى و باز داشتندى و جفا كردندى، و زنان را دوك رشتن و جامه بافتن و درزيى كردن فرمودندى و كارهايى كه لايق ايشان بودندى.
موسى عليه السلام ايشان را دلخوشى داد و گفت: اميد هست كه خداى تعالى دشمن شما را هلاك كند و شما را در زمين خليفه كند. ابو على گفت: خداى تعالى ايشان را خليفه كرد در زمين مصر از پس موسى. آنگه بيت المقدس بگشاد براى ايشان بر دست يوشع بن نون. آنگه در روزگار داوود، دگر شهرها بگشاد براى ايشان و در عهد سليمان ملك زمين به ايشان داد. آنگه گفت: خداى تعالى با شما اين بكند و امتحان كند شما را، تا خود چه خواهيد كرد. و ملك مصر به ايشان داد.

عذابهاى الهى

آنگه حق تعالى آغاز بليّت قوم فرعون حكايت مى كند و مى گويد: ما بگرفتيم به درستى آل فرعون را به سالهاى ۱ قحط. و نيز امتحان كرديم ايشان را به نقصان ميوه ها تا باشد كه ايشان انديشه كنند. چون نعمتى و سعتى به ايشان رسيدى، گفتندى: اين خود ما راست و حق ماست بر حسب عادت يا به استحقاقى كه خود را اعتقاد كردند به جهل، و اگر ايشان را سالى بد رسيدى از قحط و تنگى و بيمارى و وبا و آفت، گفتند: به شومى موسى است و قومش.
و خير و شرّ ايشان و نفع و ضرّ ايشان به نزديك خداست. اگر عقل دارندى خير از خدا خواستندى و استدفاع شر از او كردندى.
قوم فرعون گفتند كه هر گه آيتى آريد به ما و معجزه و دلالتى تا ما را به آن مسحور

1.روض الجنان، ج ۸، ص ۳۴۶ ـ ۳۴۹

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 135671
صفحه از 592
پرینت  ارسال به