279
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

شَيئاً واشْكُر لي وَلِوالدَيكِ اِلَيَّ الْمَصيرُ اُحييكَ حَيوةً طَيِّبَةً؛ تسبيح و تقديس من كن. خدايى نيست جز من و شرك ميار به من چيزى و شكر من و شكر مادر و پدر كه بازگشت با من است تا زندگانى خوش دهم تو را و خون ناحق مريز كه بر تو حرام كرده ام، و الاّ آسمان و زمين بر تو تنگ شود، و به نام من سوگند به دروغ مخور كه من توفيق ندهم آن را كه او مرا و نام مرا تعظيم نكند، و گواهى مده، الاّ به آنچه گوشت شنيده باشد و چشمت ديده و دلت دانسته كه فرداى قيامت اهل گواهى را بدارم و ايشان را از گواهى بپرسم، و بر مردمان حسد مبر به فضلى كه من ايشان را داده ام و روزى كه حاسد عدوّ نعمت من باشد و گرفتار در نعمت من، و زنا مكن، و دزدى مكن تا روى رحمت از تو باز نگيرم. و در آسمانها بر تو نبندم، و براى جز من ذبح مكن كه هيچ قربان از زمين بر آسمان نشود كه به نام من كشته نشود، و با زن همسايه غدر مكن كه مَقْتى عظيم است به نزديك من، و به مردمان آن خواه كه به خود خواهى». اين نسخه ده آيت است كه در الواح بود و خداى تعالى اين خصال جمع كرد در هژده آيه از سوره بنى اسرائيل نهاده، فى قوله: «و قَضى رَبُّكَ اَلا تَعْبُدُ والاّ اِيّاهُ وَ بالْوالِدَينِ احساناً...۱الى قوله ذلك مِمّا اَوحىَ اِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكمة»۲ آنگه جمع كرد اين را در سه آيه از سوره انعام، فى قوله: «قُل تَعالوا اَتُل ما حَرَّمَ رَبُّكُم عَلَيْكُم۳الى قوله: ذلكُم وَصّيكُمْ بِهِ لَعَلَّكُم تَتَّقون» ؛ ۴ بستان آن را به قوت و بفرماى قومت را تا نكوتر آن فرا گيرند؛ يعنى كار بندند؛ يعنى نكوترين آنچه ايشان را فرمودند در آن از فرايض و سنن؛ حلالش حلال دارند و حرامش حرام دارند.
ابن كيسان گفت: يعنى اوامرش را كار بندند و از نواحى اجتناب كنند تا با شما بنمايم سراى فاسقان را يعنى دوزخ.

1.بنى اسرائيل (۱۷): آيه ۲۳.

2.بنى اسرائيل (۱۷): آيه ۳۹.

3.انعام (۶): آيه ۱۵۱.

4.انعام (۶): آيه ۱۵۳.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
278

گفتند: لَبَّيكَ اللّهُمَّ لبّيك اِنَّ الْحَمدَ والنِعْمَةَ لَكَ و المُلكَ لا شَريكَ لكَ لَبَّيكَ... ۱ .
موسى عليه السلام دلخوش گشت.
حق تعالى گفت: ما بنوشتيم در الواح براى موسى، موعظتى و پندى. ابن جريج گفت: الواح موسى از زمرّد بود. ربيع انس گفت: از تگرگ بود. بعضى ديگر گفتند: خداى تعالى جبرئيل را گفت تا از عدن بياورد. كلبى گفت: از ياقوت سرخ بود. وهب گفت: از سنگى سخت بود كه خداى نرم كرد براى او تا ببريد به دست خود و بشكافت به انگشتان خود.
موسى عليه السلام صرير قلم آن مى شنيد كه بر لوح مى رفت به كلمات عشر و اين در اوّل ذوالقعدة بود و طول الواح بر طول موسى بود.
مقاتل گفت: كتابت الواح چون نقش نگينى بود. ربيع انس گفت: تورات چندان بود كه بار هفتاد شتر، يك خروار [جزواو] به يك سال توانستندى خواند و كسى نبود كه جمله بر خواندى، الاّ موسى عليه السلام و يوشع و عزير و عيسى.
حسن بصرى گفت: اين آيه «وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً»۲ در تورات هزار آيت است.
وهب و مقاتل گفتند: از آنچه در الواح بود كه اِنّى اَنَااللّه الرَّحمنُ الرَّحيم. هيچ چيز را به انباز من مكنيد در آسمان و زمينى كه آن همه خلق من است و راه مزنيد و سوگند به دروغ مخوريد به نام من كه هر كه او سوگند دروغ خورد به نام من، او را تزكيه نكنم و خون ناحق مكنيد و زنا مكنيد و در مادر و پدر عاق و عاصى مشويد.
جماعت دگر مفسران گفتند: معظم آيات الواح اين بود و مدار هر شريعت بر اين است: «بِسم اللّه الرَّحمن الرَّحيم. هذا كِتابٌ مِنَ اللّه الْمَلِكِ الْجَبّار الْعَزيز الْقَهّارِ لعَبْدهِ و رسولِهِ موسَى بن عمران، سَبِّحني و قَدِّسني لا اِله اِلاّ اَنا فَاعبُدْني و لا شريكَ بِي

1.روض الجنان، ج ۸، ص ۳۹۱ ـ ۳۹۳.

2.اعراف (۷): آيه ۱۴۵.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 136821
صفحه از 592
پرینت  ارسال به