تصديق كنند و متابعت و پس روى كنند اين پيغمبر اُمّى را. ۱
برگزيد موسى قومش را، هفتاد مرد را و مفسران خلاف كردند در سبب اختيار موسى اين هفتاد را.
سدى گفت: سبب آن بود كه خداى تعالى گفت گروهى را بيار با خود تا عذر خواهند از عبادت عِجل كه قومت كردند. او هفتاد مرد را برگزيد و اين قول نيك نيست؛ براى آنكه عادت نباشد كه آن را كه به جاى او گناه كرده باشند، استدعا كند كه به عذر من آى، آنگه چون به استدعا بخواند و بيايند ايشان را بگيرد و عقوبت كند.
سدى گفت: چون آمدند تا بايست كه عذر كنند، گفتند: ما تو را باور نداريم تا خداى را معاينه نبينيم. حق تعالى گفت: اگر به گناهشان مهلت دادم و عقوبت تعجيل نكردم، به عذرتان مهلت نخواهم داد و جز عقوبت مُعَجَّل نخواهد بود.
صاعقه فرستاد، آتشى از آسمان و هر هفتاد را بسوخت. مجاهد گفت: ايشان را براى تمام وعده اختيار كرد.
وهب گفت: جماعتى از بنى اسرائيل گفتند: ما را باور نيست كه خداى با تو بى واسطه سخن مى گويد و اگر چنين بودى، همانا تو بماندى زنده، كه هيچ آدمى طاقت ندارد كه كلام او بشنود و اگر چنين است ما را با خود ببر تا بشنويم كه خداى با تو سخن گويد.
موسى عليه السلام اين هفتاد مرد را برگزيد تا كلام او بشنوند. چون بشنيدند، گفتند :ما چه ايمن باشيم كه اين كلام خداست يا كلام شيطان. ما تو را باور نداريم تا خداى را معاينه ببينيم. آتشى بيامد و همه را بسوخت.
كلبى گفت: هفتاد پير بودند. ابوسعيد الرَّقاشى گفت: چهل ساله بودند هر يكى از