313
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

چون قوم او، او را گفتند بَطَر ۱ مكن كه خداى تعالى خداوندان بَطَر را دوست ندارد. ۲ قارون گفت: اين مال كه مرا دادند، از علمى دادند كه مرا هست و آن مرا خداى داد و به اين علم مرا تفضيل داد بر شما. گفتند: علم كيميا بود. سعيد بن مُسيّب گفت: موسى عليه السلام علم كيميا دانست. ثلثى از آن يوشع بن نون را بياموخت و ثلثى از آن كالب بن يوفنا را بياموخت. ثلثى از آن قارون را. هر يكى در صنعت ناتمام بودند. قارون ايشان را بفريفت و آن دو ثلث از ايشان بستد. چون صنعت او را تمام شد، او اين كار بر دست گرفت و از آن مال عظيم بساخت. بعضى دگر گفتند موسى خواهرش را بياموخت و خواهرش به حكم او بود. او قارون را بياموخت و گفته اند مراد به اين، علم تجارت و وجوه مكاسب است.
مسيّب بن شريك گفت مال و خزاين او به حدى رسيد كه چهار صد هزار كليد بود آن را در چهل انبان. خداى تعالى گفت: نمى داند قارون كه خداى تعالى هلاك كرد آنان را كه بيش از او بودند از قرنها و امّتان كسها را كه به قوت، از او سخت تر بودند و به جمع بيش از او بودند، و كافران را نپرسند از گناهشان.
قارون بيرون آمد بر قوم خود، در زينتى كه او را بودى. جابر بن عبداللّه الانصارى گفت مراد به اين، زينتِ قرمز [قومش] بود كه او جامه قرمز پوشيدى. نخعى و حسن گفتند جامهاى سرخ بود. مجاهد گفت بر اسبان خِنگ نشستى، زين اَرْجَوانى مُعَصْفر برو نهاده. قتاده گفت چهار هزار اسب بار گير داشت.
ابن زيد گفت: چون بر او نشستى، هفتاد هزار سوار با او بودندى با سازهاى معصفرى و ارجوانى و آن روز اول روز بود كه مردمان جامه و ساز ارجوانى ديدند.
مقاتل گفت: او بر استرى سفيد نشسته بود به ساز زر. مسلم گفت: چهار هزار

1.بَطِر، مرد مغرور باشد به نعمت ناشكر كننده (متن تفسير رازى).

2.روض الجنان، ج ۱۵، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۸.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
312

علم خدا نيست، الاّ به مقدار آن قطره آب كه آن مرغك از دريا برداشت.
در خبر است كه موسى بن جعفر را عليه السلام پرسيدند كه خضر عالم تر بود يا موسى؟ گفت: موسى از خضر پرسيد كه خضر جواب نداشت و خضر از موسى پرسيد كه موسى جواب نداشت. اگر هر دو بر من حاضر آيند، من از ايشان بپرسم، جواب من ندانند و اگر ايشان از من بپرسند، من جواب ايشان دانم. ۱

موسى و قارون

مفسران گفتند: قارون پسر عمّ موسى عليه السلام بود؛ براى آنكه او قارون بن يصهر بن قاهث بن لاوى بن يعقوب بود و موسى عليه السلام پسر عمران بن قاهث بود و محمدبن اسحاق گفت موسى پسر برادر قارون بود از مادر و پدر.
قتاده گفت: قارون را منوّر خواندندى از نيكويى صورت او و تورات نيكو خواندى، جز آنكه منافق بود.
مسيّب گفت: از بنى اسرائيل بود از جهت نسب و ليكن عامل فرعون و گماشته او بود بر بنى اسرائيل و بر ايشان بغى و ظلم كردى.
قتاده گفت به كثرت مال و فرزندان بر ايشان ظلم كردى.
شيبان گفت بر ايشان تكبر و كند آورى و بغى كردى....و ما او را چندان گنجها بداديم كه كليدهاى آن خداوندان قوه را گران بارى مى كرد.
گروهى گفتند كليدهاى او از پوست بود.
در انجيل هست كه كليدهاى گنج قارون بر شصت شتر نهادندى همه اَغَرّ مُحَجَّل. هر كليدى بيش از انگشتى نبرد و هر كليدى را گنجى بود. مجاهد گفت كليدهاى او از پوست شتر بود و گفتند از آهن بود و هر كجا رفتى، با خود ببردى.

1.روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۰.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137454
صفحه از 592
پرینت  ارسال به