آنگه فريشتگان را فرمود تا منبر آدم برگرفتند و او را هفت آسمان بگردانيد ۱ تا عجايب هفت آسمان بديد به مقدار صد سال. آنگه اسپى از مشك اَذفَر بيافريد و او را دو پَر داد از درّ و مرجان و فرمود آدم را تا او بر آنجا نشست و در آسمانها مى گرديد و بر افواج فريشتگان سلام مى كرد و مى گفت: «السلام عليكم و رحمة اللّه يا ملائكة اللّه ». ايشان در جواب مى گفتند: «وعليك السلام ورحمة اللّه وبركاته يا خليفة اللّه ». خداى تعالى گفت آدم را، من اين سلام، تحيت تو و فرزندان تو كردم تا به قيامت. و رسول ما ۲ گفت: «السلام تحية لملتنا و امان لذمّتنا». و در خبرى آمد كه اين پيش از آن بود كه او را بر منبر فرستاد و بر فريشتگان عرضه كرد و امتحان فريشتگان فرمود. ۳
عبداللّه عباس گفت: چون گل آدم عليه السلام از ميان مكه و طايف افكنده بود، ابليس با جماعتى فريشتگان بر او گذر كرد، گفت: خداى تعالى خلقى خواهد آفريدن. اگر چنان باشد كه او را بر ما فضل نهد و فرمايد كه فرمان او برى شما چه كنى؟ گفتند ما سميع و مطيع باشيم فرمان او را. او در دل گرفت كه طاعت ندارد آدم را و در دل گرفت كه اگر مرا بر او مسلط كند، هلاكش كنم و اگر او را بر من مسلط كند، در او عصيان كنم. خداى تعالى گفت: من آنچه شما اظهار مى كنى از طاعت و انقياد مى دانم و آنچه ابليس در دل دارد از شقاق و نفاق هم مى دانم. ۴
چون قديم (جل جلاله و عمّ نواله) تقدير فضل و علم آدم كرد با فريشتگان و ايشان اعتراف دادند و انقياد نمودند، حق تعالى گفت: اكنون آدم را سجده كنى ۵ . ۶
چون خداى تعالى امر به سجده، فريشتگان را كرد ابليس مخالفت كرد. ۷
ابوالعاليه روايت كند كه چون نوح عليه السلام در كشتى نشست ابليس بيامد و بر دنبال