331
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

از پس او حزقيل را خداى به پيغامبرى فرستاد. ۱
در عهد او احداث در بنى اسرائيل پيدا شد و عهد خداى فراموش كردند و بت پرستيدن گرفتند.
خداى تعالى الياس را به پيغمبرى بفرستاد و اين پيغمبران جمله كه مى آمدند به تجديد شرع موسى و اقامه احكام تورية مى آمدند و از پس الياس، اَلْيَسَعْ بيامد به پيغامبرى. چون خداى تعالى او را ببرد، فساد در ميان بنى اسرائيل ظاهر شد و ايشان را دشمنى پديد آمد كه او بلشتا [خ ل: ملشانا] گفتند و ايشان ۲ از جمله قوم جالوت بودند وعمالقه ۳ بودند. ساحل بحر روم تا به مصر و فلسطين به دستها گرفتند و بر بنى اسرائيل ۴ مستولى شدند و ايشان را مى كشتند و برده از ايشان مى آوردند. ۵ تا چهار صد و چهل برده از ملك زادگان ايشان به بردگى ببردند و جزيت بر ايشان نهادند و تورية از ايشان بستدند و بنى اسرائيل از ايشان بلا و مشقت بسيار ديدند و ايشان را پيغامبرى نبود كه تدبير كار ايشان كند. از خداى مى خواستند تا پيغمبرى بفرستد كه در پيش ايشان ايستد ۶ و با آن قوم كارزار كند.
و سبط نبوت جمله هلاك شده بودند. از ايشان كس نمانده بود، مگر زنى آبستن؛ او را بگرفتند و در خانه اى موقوف بكردند، ترسيدند كه اگر دخترى بزايد، پنهان كند و به كودكى نرينه بَدَل كند از سختى رغبت. بنى اسرائيل كه ۷ مى ديد در پيغمبرى كه باشد در ايشان و زن از خداى تعالى مى خواست به دعا كه: بار خدايا! مرا پسرى روزى كن. خداى تعالى او را پسرى بداد. او را اشموئيل نام نهاد و گفت: سَمِعَ اللّه دُعائى. و او چون از مادر جدا شد، تكبير كرد خداى را (عزوجل). مادر او را چون

1.نسخه ح: بفرستاد.

2.نسخه ح: چون از جمله.

3.نسخه ح: و از عمالقه بودند.

4.نسخه ح: مسئول شدند.

5.نسخه ح: مى بردند.

6.نسخه ح: بايستد.

7.نسخه ح: مى ديدند.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
330

طالوت ۱

از پس وفات موسى، چون گفتند پيغامبرى را از ايشان ۲ . خلاف كردند در آن ۳ پيغامبر كه كى بود. قتاده گفت: يوشع بن نون بن افرائيم بن يوسف بن يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم بود، و سدى گفت: نامش شمعون بود و براى آنش شمعون خواندند كه مادر او را از خدا بخواست به دعا. چون دعاى مادرش را اجابت آمد و او را بزاد، گفت: سَمِعَ اللّه ۴ دعائى. و سين به لغت عبرانى شين گردد ۵ و او شمعون بن صفيّه بن علقمة بن ابى يأسف بن قارون بن نصر ۶ بن قاهت بن لاوى بن يعقوب بود.
و ديگر مفسران گفتند: اشموئيل بود و اين به زبان عبرانى اسماعيل بود و هو ابن تالى بن علقمه بن حام بن النَّهر بود، و مقاتل گفت از نسل هارون بود. مجاهد گفت: اشموئيل بن هلفانا ۷ بود.
ابواسحاق و وهب و سدّى و كلبى گفتند: سبب سؤال ايشان آن بود كه چون موسى عليه السلام با جوار رحمت خداى رفت و يوشع بن نون را خليفه خود كرد و او در ميان قوم حدود تورية و احكام آن بر جاى مى داشت تا با پيش خداى شد و او كالَب را خليفه كرد تا به جاى او بيستاد ۸ و هم آن كرد تا خداى تعالى او را قبض كرد.

1.اين داستان از روى نسخه خطى شماره ۲۰۴۴ كتابخانه مركزى دانشگاه تهران فراهم و با نسخه خطى حسن زاده مقابله و تصحيح شد.

2.نسخه ح: از آن ايشان.

3.نسخه ح: در آن كه پيغامبران كه بود.

4.نسخه ح: سمع اللّه دعاء.

5.نسخه ح: كرد.

6.فى بعض النسخ: بن يصهر بن قاهث. روض الجنان، ج ۳، ص ۳۴۹.

7.نسخه ح: بوده باشد.

8.نسخه ح: باستاد.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137473
صفحه از 592
پرینت  ارسال به