399
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

كورش برفت و با بخت نَصّر كارزار كرد و بنى اسرائيل را از دست او بستد و حُلىّ بيت المقدس ازو بگرفت و باز به جاى خودش آورد و بنى اسرائيل پس از آن به چند سال بر طاعت و استقامت بايستادند بار ديگر با سر معصيت شدند. خداوند تعالى پادشاهى را بريشان مسلط كرد نام او انطياحورس. به غزاى بنى اسرائيل آمد تا به بيت المقدس آمد و اهلش را به بردگى ببرد و بيت المقدس بسوخت و ايشان را گفت: اى بنى اسرائيل! اگر ديگر با سر معصيت شويد، ما با شما با سر غارت و سبى شويم.
بنى اسرائيل با سر معصيت شدند. خداى تعالى پادشاهى را بر ايشان مسلط كرد از روم نام [او] فاقس بن اسيابوس بيامد و با ايشان كارزار كرد در برّ و بحر ايشان غارت كرد و حلى بيت المقدس بياورد... . ۱
بنى اسرائيل چون احداث ايشان بسيار شدى، خداى تعالى پيغمبرى فرستادى به ايشان تا اعذار و انذار كند و تجديد احكام تورات كند تا چون عذاب به ايشان آيد، خداى تعالى عذر انگيخته باشد و اول وقتى كه ايشان را افتاد به سبب احداث و جنايات كه مى كردند، آن بود كه پادشاهى نام او صديقه هم از ايشان بر ايشان پادشاه شد و در روزگار او خداى تعالى شعيا بن [ا]مضيا را به پيغامبرى بفرستاد و او از پيش زكريا و عيسى و يحيى آمد و او آن بود كه بنى اسرائيل را بشارت داد به عيسى (عليه الصلوة والسلام) و محمد صلى الله عليه و آله بشارت و مژده باد تو را اى پادشاه كه مردى بيايد كه بر خر نشيند و اگر پس او مردى كه صاحب شتر باشد.
مدتى اين مرد پادشاهى كرد و بنى اسرائيل و مقام او در بيت المقدس بود. چون مدت او به سر آمد و وفات او نزديك رسيد و شعياى پيغامبر با او بود، خداى تعالى سخاريب ملك بابل را بر ايشان مسلط كرد. بيامد با ششصد هزار سوار گرد بيت

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۴.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
398

بود تا آنكه حق تعالى او را هلاك كرد بر دست داوود در مهلكه طالوت. سعيد بن المسيب گفت: بُختُ نَصّر بود. سعيد جُبير گفت: سخاريت بود. حسن بصرى گفت: عمالقه بودند، ريختند ميان سراها.
پس ازين ما شما را بر ايشان دولت و كَرَّت و رجعت داديم و شما را دست بر ايشان قوى كرديم و مدد كرديم شما را به مالها و فرزندان نرينه يعنى شما را مدد و عدد داديم تا توانگر و بسيار شدى و شمار كرديم بيشتر به انصار و اعوان.
حذيفة بن اليمان گفت: در قصه اين آيات كه رسول صلى الله عليه و آله گفت كه چون بنى اسرائيل تعدى و ظلم از حد ببردند و پيغامبران را كشتن گرفتند. خداى تعالى ملك پارس بُخْتُ نَصّر را بر ايشان مسلط كرد و ملك و پادشاهى او هفتصد سال بود. بيامد با لشكرى بسيار به در بيت المقدس فرود آمد و آن را حصار داد و بگشاد و هفتاد هزار هرد را بر خون يحيى بن زكريا بكشت و اهل بيت المقدس را برده كرد و آن شهر را به غارت داد و سلب و حلىّ بيت المقدس بياورد و از آن جمله صد هزار و هفتاد كردون كران بار از مالها و حُلىّ ايشان از آنجا بياورد.
حذيفه گفت من گفتم: يا رسول اللّه ! بيت المقدس همانا جاى بزرگوار بوده است. گفت آن را سليمان بن داوود بنا كرد از زر و ياقوت و زبرجد و ملاطش زر بود و خشتش سيم بود و ستونهاش زر بود از آن مالها كه خداى تعالى داده بود سليمان را و شياطين مسخر او بودند تا آنچه او مى خواست مى آوردند از اقصاى عالم. بُخْتُ نَصّر اين همه مالها ببرد و به بابل آمد و اسيران بنى اسرائيل را با خود آنجا برد و ايشان در دست او صد سال بماندند و ايشان را به بندگى مى داشت و بُخْت نَصّر و لشكرش گبر مى بودند و در ميان اين بنى اسرائيل بعضى صالحان و پيغمبرزادگان بودند. خداوند تعالى بر زبان بعضى پيغمبر امر كرد پادشاهى از پادشاهان پارس را نام او كورش و او مردى مؤمن بود كه برو و بنى اسرائيل را از دست بخت نَصّر بستان و حُلىّ به بيت المقدس نيز ازو بستان و باز جاى خودش برسان.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137338
صفحه از 592
پرینت  ارسال به