ايوب ۱
بدان كه قُصّاص از وَهْب و كَعب و جز ايشان نه چندانى محال و حَشْو تَرَهات ناشايست در قصه ايوب (عليه الصلوة و السلام) گفته اند از آنچه عقلها منكر باشد آن را، و اضافت كرده بسيار فواحش در آن باب با خداى تعالى و با ايوب و ما اين كتاب را صيانت كرديم از امثال آن احاديث و آنچه از آن حديثها مستنكر نيست و مخالف ادله عقل و مناقض آنچه در اصول به ادله نامحتمل به تأويل درست شده است، طرفى بگوييم.
وهب منبه گفت كه ايوب (عليه الصلوة و السلام) مردى بود از اهل روم و هو ايوب بن آموص بن رازخ بن روم بن عيص بن اسحاق بن ابراهيم و مادر او از فرزندان لوط (عليه الصلوة و السلام) بود و خداوند تعالى او را برگزيد و پيغمبرى داد و مال بسيار داد او را؛ چندان كه سَواد شام جَبَل و سَهَل او را بود و او را در آنجا انواع مال بود از گاه و گوسفند و اشتر، و او توانگرتر از اهل روزگار بود و پانصد جفت گاو پرزا داشت كه به او كشت كردندى، با هر جفتى گاو بنده بود مملوك از آنِ [او] هر بنده با زن و فرزند و مال و تجمل و هم چندان كه گاو پرزا بود او را، گاوان ماده بودند. هر يكى سه و چهار بچه داشت.
گفتند: هفت پسر داشت و هفت دختر. گفتند سه پسر داشت و چهار دختر، و مردى بود با جمال و نيكو روى و خوش خوى و پرهيزگار و بسيار خيّر و مشفق بر