هابيل و قابيل ۱
چون خداى تعالى حديث بنى اسرائيل كرد، وصف كرد ايشان را به نقض عهد، عقيب آن ذكر فرزندان آدم كرد كه او در حق برادر نقض عهد كرد و بى حرمتى پيش گرفت و او را بكشت. آنگه رسول را فرمود تا بر قوم خواند خبر فرزندان آدم:...
و پسران آدم يكى هابيل بود و درو سه لغت است: هابيل و هابل و هابن، و پسر ديگر قابيل بود و درو پنج لغت است: قابيل و قابين و قابل و قابن و قبن. ۲
و سبب قربان ايشان آن بود كه اهل سير و تواريخ و علم به اخبار انبيا گفتند: چون خداى تعالى حوا را براى آدم بيافريد، چنان تقدير فرمود كه هر نوبت ولادت او دو فرزند آوردى به يك شكل، يكى نرينه و يكى مادينه. پس حقتعالى در شرع او چنان نهاد كه آن دختر را كه از اين بطن بودى به آن پسر دادندى كه از آن بطن بودى و اختلاف بطون بجارى مجرى اختلاف نسب كرد و آدم عليه السلام چهل بطن بزاد از حوا، هر بطنى دو توأم مگر شيث كه مادر او را تنها زاد و گفتند اول فرزند كه آدم را آمد، قابيل بود و توأم او اقليما بود و آخرشان عبدالمغيث بود و توأم او كه خواهر او بود و از بطن، اَمَةُ الغيث ۳ بود. پس خداى تعالى بر نسل آدم بركت كرد، عبداللّه عباس گويد كه آدم عليه السلام از دنيا بنه شد تا فرزندان و فرزندزادگان او به چهل هزار نرسيدند. ۴
و علما در مولود قابيل و هابيل خلاف كردند. بعضى گفتند قابيل را و توأم او را
1.متن اين داستان از نسخه خطى شماره ۸۱۱۱۶۳۷۸ كتابخانه مجلس شوراى ملى فراهم شد.
2.روض الجنان، ج ۶، ص ۳۳۶.
3.امة المغيث، خ ل. روض الجنان، ج ۶، ص ۳۳۷.