457
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

مريم ۱

زن عمران مادر مريم بنت عمران است، مادر عيسى عليه السلام و نام او ۲ حَنَّه بنت ماثان ابن ۳ قبيل بود.
و اما عمران؛ عبداللّه عباس و مقاتل گفتند: عمران بن ماثان بود و نه پدر موسى بود؛ چه از ميان اين عمران و آن عمران كه پدر موسى بود، هزار و هشتصد سال بود و فرزند ۴ ماثان رؤسا و علما و احبار بنى اسرائيل بود.
محمد بن اسحاق گفت هو عمران بن اشهم بن امون بن ميشا بن حزقيا از فرزندان سليمان بن داوود [بود].
چون گفت زن عمران كه حَنَّ بود: بار خدايا! من با تو نذر كردم و پذيرفتم و اين بچه كه در شكم دارم، او را محرّر كردم به نذر.
او را خالص بكردم ۵ و مجرد خدمت خانه خداى را و عبادتگاه ۶ را تا جز آن كارى نكند. و ايشان را عادت بودى كه از جمله عبادات و قربات، فرزندان خود بر خدمت خانه خدا و مساجد و عبادتگاهها وقف كردندى، تا آن مى رُفتى و آب مى زدى و هيچ از آنجا مفارقت نكردى، ۷ جز عند حاجتى، تا آنگه كه بالغ شدى، او را مخير كردندى، گفتندى: ۸ خواهى بباش، خواهى برو. اگر برفتى، منع نكردندى و بر او

1.اين داستان از از روى نسخه خطى خاضع متعلق به كتابخانه مركزى دانشگاه تهران تنظيم و با نسخه خطى حسن زاده متعلق به همان كتابخانه مقابله و تصحيح شد.

2.نامش حنة بن قارور بن قبيل بود.

3.حنة بن قارور بن قبيل بود.

4.فرزندان ماثان.

5.كردم.

6.عبادتگاه او.

7.نكردندى.

8.گفتند.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
456

يحيى بن زكريا مى خواهيم. بگفت، چون بگفتند، از چهار سو باره شهر بيفتاد و لشكر در شهر شد. آن زن بيامد و او را به سر خون يحيى بن زكريا آورد و گفت: [خون] بر سر اين خون[مى ريز و] مردم را برين خون مى كُش تا ساكن شود.
او چندان مردم بر سر آن خون كشت، تا هفتاد هزار آدمى را بكشت؛ ساكن نشد، تا آنگه كه آن زن را كه زن پادشاه بود، به دست آوردند و خون او بر آن خون ريختند تا ساكن شد. آنگه عجوز گفت: اكنون دست بدار از خون ريختن كه خداى تعالى چون پيغمبران را بكشتند، راضى نشود تا كشندگان او را و هر كه در خون او سعى كرده بود و رضا داده باشد، بكشند و او را و ايشان جمله كشته شدند و علامتش آن است كه اين خون ساكن شد. ۱

1.روض الجنان، ج ۱۲، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۲.

تعداد بازدید : 135686
صفحه از 592
پرینت  ارسال به