و در زمين بفرستاد. هر يكى را به جانبى ۱ تا دعوت كنند خلقان را با دين خداى و خداى تعالى عيسى را به آسمان برد و حواريان پراكنده شدند، هر يكى به جانبى از جوانب زمين. براى دعوت هر كس به آن زمين كه فتاد ۲ ، خداى تعالى او را لغت آن قوم بآموخت تا به زبان آن ايشان را دعوت كرد.
اهل تواريخ گفتند: چون مريم به عيسى بار گرفت، او را سيزده سال بود و عيسى به بيت لحم زاد به زمين اورى شصت و پنج سال گذشته از غلبه اسكندر بر زمين بِابِل پنجاه و يك سال گذشته از مُلكِ اشكانيان، و خداى وحى كرد به او از پس سى سال ـ بر يك قول ـ و او را از بيت المقدس به آسمان برد، شبِ قدر از ماهِ رمضان.
و چون عيسى را عليه السلام به آسمان بردند، او را سى و سه سال بود و مدت نبوت او سه سال بود و مادر از پس كه او را به آسمان بردند، شش سال بماند. ۳
* * *
كلبى ۴ روايت كرد از ابو صالح از عبداللّه عباس كه گفت: يك روز عيسى عليه السلام روى به جماعت جهودان نهاد. ايشان چون او را بديدند، گفتند: جاءَكُم السّاحِرين السّاحِرة الفاعِل بن الفاعِلَة وَقَذْف كردند، و دشنام دادند عيسى را و مادرش را. عيسى عليه السلامگفت: بار خدايا! تو خداى منى و من از روح تو آمدم و مرا به كلمه خود آفريدى و من از قِبَل خود نيامدم به ايشان. بار خدا! لعنت كن بر آنان كه مرا و مادر مرا دشنام دادند.
و خداى تعالى دعاى عيسى را اجابت كرد و ايشان همه را تا خوكان كرد. چون يهودا كه سَرِ جهودان بود، آن بديد، بترسيد كه بر ايشان نيز دعا كند. اتفاق كردند كه او را ببايد كشتن؛ مجتمع شدند و با او در مناظره آمدند.