آمدن آب از تنور.
گفت: چون آمد فرمان ما و برجوشيد تنور يعنى آب از او بر آمد. يعنى گفت ۱ : از روى زمين آب پديد آمد. ۲
حسن بصرى و دگر مفسران گفتند مراد تنور است كه به او نان پزند. گفتند كه آن تنور حوا بود عليهاالسلام و از سنگ بود و به ميراث به نوح رسيده بود. خداى تعالى او را گفت: هر گه [كه] بينى كه آب از اين تنور بر جوشد، تو و قومت در كشتى نشين. آب از تنور بر آمد. زن نوح بديد او را خبر داد. اين روايت مجاهد است.
در جاى او خلاف كردند. مجاهد گفت در سواد كوفه بود.
عبداللّه عباس گفت: اين تنور به زمين هند بود... ۳
و در عددشان خلاف كردند. قتاده گفت و... در سفينه الا نوح نبود و زنى مؤمنه كه داشت و سه پسر و آن حام و سام و يافث بودند و سه زن از آن اين پسران جمله هشت كس بودند و اعمش گفت: هفت كس بودند: نوح بود و سه پسر او و سه زن از آن ايشان، و گفتند نوح پسران را گفت در كشتى خلوت مكنيد. حام مخالفت كرد. نوح دعا كرد، گفت: بار خدايا، نطفه اش بگردان. خداى تعالى نطفه او را در رحم اهلش سياه گردانيد. فرزندى كه آمد ازو، سياه بود و از نسل او همه سياهان بودند. از اينجا حام را ابو اسودان گويند؛ پدر سياهان.
محمدبن اسحاق گفت ده كس بودند جز زنان: نوح بود و اين سه پسر و شش مرد ديگر از آنان كه به او ايمان داشتند. امت همان بودند.
مقاتل گفت: امت نوح هفتاد و دو كس بودند: نوح بود و سه پسر او و زنان ايشان جمله هفتاد و هشت بودند بى نوح نيمى زنان و نيمه مردان.