65
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

ترساننده ام ظاهر، و روا بود كه خداى تعالى را پرستيد و از او بترسيد و از معاصى او اجتناب كنيد و فرمان من ببريد تا بيامرزد شما را گناههاى شما و شما را باز پس دارد تا به وقت مسمّا كه وقت مرگ باشد و پيش از مرگ شما را به عذاب طوفان هلاك كند. ۱
نوح پس از آنكه به قوم آمد و دعوت كرد و بذل جهد و روزگار در آن صرف كرد و ايشان اجابت كردند. ۲
چون نوح را يأس حاصل شد از ايمان آوردن ايشان، شكايت با خدا كرد و گفت: بار خدايا! اين قوم را دعوت كردم به شب و روز، دعوت كردن من ايشان را نمى فزايد، الاّ فرار ۳ و نفار. و نيز گفت: بار خدايا! هر گه كه من ايشان را بخواندم تا تو [خداى] به كرم ايشان را بيامرزى، ايشان انگشتان در گوش نهادند و اصرار كردند بر كفر و جامها در رويها كشيدند تا مرا نه بينند و بر كفر مقام كردند و اصرار نمودند و اصرار جز در بدى به كار ندارند و استكبار كردند و بزرگى نمودند و ترفع كردند.
آنگه ايشان را دعوت كرد[م] به بانگ بلند و دعوت را آشكار كردم و نيز در سر و پوشيدگى دعوت كردم به هر وجه از وجوه كه ممكن بود كه دعوت توان كردن، من دعوت كردم و تقصير نكردم هيچ سود نداشت؛ چنان كه در مثل گفتند: خرمن به هر بادى كه جست، افشانديم.
بگفتم ايشان را كه از خداى تعالى آمرزش خواهيد كه او آمرزنده است، تا باران فرو فرستد بر شما پياپى شبان روزى.
در خبرست كه در عهد عمر خطاب سالى در مدينه قحطى عظيم بود. عمر با صحابه به استسقا شد. چون باران نيامد، عمر بر استغفار بيفزود. او را گفتند: استسقا

1.داستان نوح از اين پس بر اساس نسخه خطى شماره ۱۳۰ آستان قدس رضوى تهيه و تنظيم شد.

2.خ ل: نكردند. روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۲۴.

3.همان.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
64

در كشتى نشست و به روايتى روز دهم از رجب نوح عليه السلام با جمله قومش آن روز، روزه داشتند و كشتى ايشان را ششماه مى گردانيد، در اواخر ذى الحجه بر جودى بايستاد. و در اخبار اهل بيت آمد هژدهم ذى الحجه بود آن روز نيز به شكر روزه داشتند. ۱
و بخواند نوح عليه السلام خداى را. گفت: بار خدايا! اين پسر من است و از اهل من است و وعده تو حق است؛ يعنى آن وعده كه دادى كه تو را و اهلت را نجات دهم و تو حاكم تر و داورتر از همه داورانى.

حق تعالى جواب داد و گفت: او از اهل تو نيست كه او را عملى است، نه صالح. از من مخواه چيزى كه تو را به آن علمى نيست. و من تو را پند مى دهم تو را از آنكه از جمله جاهلان باشى. ۲
نوح را گفتند: به فرمان خداى از كشتى فرو آى به سلامت؛ يعنى در حالى كه حال سلامت باشد. و امّتانى و گروهى از فرزندان اينان باشند و از پس اينان آيند كه ما ايشان را ممتّع و برخوردار خواهم گردانيد. از جمله كافران كه در دنيا باشند، آنگه از ما ايشان را عذابى اليم و دردناك مولم برسد. ۳
ما آن را وحى مى كنيم به تو كه تو و قوم تو از پس اين ندانستيد. ۴
ما فرستاديم ۵ نوح را به قومش و گفتيم او را: بترسان قومت را پيش از آنكه به ايشان آيد عذابى مولم، درد فزاينده و آن عذاب، استيصال بود از غرق طوفان كه به ايشان رسيد.
(نوح) به ايشان آمد و گفت: اى قوم! اى امت و جماعت من! من شما را

1.روض الجنان، ج ۱۰، ص ۲۷۵.

2.همان .

3.همان، ص ۲۷۹.

4.همان، ص ۲۸۰.

5.همان، ج ۱۹، ص ۴۲۲.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137909
صفحه از 592
پرینت  ارسال به