67
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

كسانى مى كنند كه مال و فرزندان او الاّ زيان كارى نيفزايند او را اگر چه او به آن مغرور است. ۱
و مكر كردند مكرى سخت بزرگ. گفتند مكر (مرد) بزرگ آن بود كه مرد پير مى آمدى دست پسر طفل گرفته و نوح را به او نمودى و گفتى: اى فرزند! من پير شدم؛ باشد كه مرا وفات آيد و تو از پس من بمانى، نگر تا اين مرد تو را نفريبد و فرمان او نكنى كه او جادوست و ديوانه و هيچ نگويد كه درو صلاحى باشد. گفتند رؤسا ضال، أتباع خود را، دست از خدايان خويش بداريد. ۲
محمد بن كعب گفت: آدم را پنج پسر بود: يكى ودّ و يكى سواع يكى يغوث يكى يعوق يكى نَسْر و عُبّاد بودند. يكى از ايشان بمرد، برادران برو اندوهناك شدند، اندوهى سخت. شيطان بيامد و گفت: اگر خواهيد تا صورت او براى شما بنگارم تا در قبله خود بنهيد، چون نماز كنيد درو نگريد و او را ياد كنيد. گفتند: روا باشد. صورتى بكرد از مس و ارزير. آنگه يكى ديگر بمرد، بر صورت او نيز مثالى بكرد.

آنگه مدتى بر آمد به اين مردم. دست از نماز و عبادت بداشتند و روى را در فساد نهادند. شيطان بيامد و گفت: شما خود، هيچ معبود را نپرستيد؟ گفتند: چه پرستيم؟ گفت: اين تماثيل مصور، خدايان پدران شما اند، چرا آن را نمى پرستيد كه در نماز گاه ايشان نهاده است؟ ايشان آن را پرستيدن گرفتند، تا خداى تعالى نوح را بفرستاد و نوح ايشان را با عبادت خدا خواند. ايشان فرزندان و أتباع خود را وصيت كردند و گفتند «لا تَذَرُنَّ الِهَتَكُم»۳ الآيه.
محمد بن القيس گفت: اين پنج كس پنج مرد صالح بودند از عهد آدم تا به عهد نوح ايشان را اتباع بودند كه به ايشان اقتدا كردندى. چون ايشان بمردند، اصحابان

1.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۲۸.

2.همان، ص ۴۳۱.

3.نوح (۷۱): آيه ۲۳.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
66

كردى؟ گفت: آرى كردم به غايت جهد و طاقت كه در عهد نوح چهل سال رحم زنان ايشان عقيم شد و باران از آسمان نيامد. نوح عليه السلام ايشان را گفت: از خدا آمرزش خواهيد و استغفار كنيد تا خدا شما را باران دهد و زنان شما با حال ولادت شوند. ۱ و مدد دهد و زياده كند شما را به مالها و فرزندان نرينه و شما را بستانها دهد و جويهاى آب روان.
آنگه نوح قوم را گفت: چه بوده است شما را كه اميد نمى داريد خداى را وقارى؟ ۲
خداى تعالى بيافريده است بارها شما را، يك بار نطفه بوديد، آنگه علقه، آنگه مضغه، آنگه عظام، آنگه لحم، آنگه خلقى با حيات، آنگه طفل، آنگه كودك، آنگه مراهق، آنگه محتلم، آنگه مخطط ۳ ، آنگه جوان، آنگه كهل، آنگه پير، آنگه خرف. بعضى ديگر گفتند: يكى سياه، يكى سفيد، يكى سرخ، يكى اسمر، يكى عربى، يكى عجمى، يكى كوتاه، يكى دراز، يكى نيكو، يكى زشت، يكى عاقل، يكى ابله، يكى فراخ روزى، يكى تنگ روزى، يكى سازنده، يكى ناساز. نمى بينيد كه خداى تعالى اين نعمت آسمان مطبق چگونه آفريد و ماه در آسمانها نورى داد و آفتاب را درو چراغى كرد و اگر چه اين در آسمان دنياست كه روى آفتاب و ماه به جانب آسمان است و قفاى ايشان به جانب زمين؛ و خدا بروياند شما را از زمين رويانيدنى، پس شما را ديگر باره باز پس از آنكه بمرده باشيد و باز ديگر باره شما را از زمين بيرون آورد چون زنده كند شما را، خداى تعالى زمين را براى شما بگسترد و بساط شما كرد تا از او در راههاى مختلف مى رويد.
نوح گفت: بار خدايا! اين قوم در من عاصى شدند و نافرمانى مى كنند و متابعت

1.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۲۵.

2.همان، ص ۴۲۷.

3.خ ل: مختطّ. همان، ص ۴۲۸.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137743
صفحه از 592
پرینت  ارسال به