69
تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3

هر دو در دنيا بود، هم غرق و هم آتش. خداى تعالى در ميان آب و آتش پديد آورد و ايشان را به آن آتش بسوخت. گفتند: هر يكى را از يك جانب، آب غرق مى كرد و از يك جانب آتش مى سوزانيد. ۱
بيرون از خداى هيچ يارى و ياورى نيافتند. اين حكايت دعاى نوح است كه كرد بر قومش. گفت: بار خدايا! رها مكن بر پشت زمين از كافران ديّار را؛ چه اگر رها كنى اينان را، بندگانت را گمراه كنند. ۲
محمد بن كعب القرطى [القُرَظى خ ل] و مقاتل و عطيه و ربيع و ابن زيد گفتند: كه نوح عليه السلام اين دعا آنگه بريشان كرد كه خداى تعالى ارحام زنان ايشان را عقيم كرد و اصلاب مردان ايشان را خشك كرد. پيش از عذاب به چهل سال و گفتند به هفتاد سال. و نوح را خبر دادند كه اينان ايمان نياوردند و از نسل اينان كس نباشد كه ايمان آرد. آنگه نوح دعا كرد و خداى تعالى دعاى او در ايشان اجابت كرد و ايشان را هلاك كرد و در ميان ايشان كودكى نبود. ابوالعاليه و حسن گفتند: اگر در ميان ايشان اطفال بودندى آن الم بريشان عذاب نبودى. بعضى ديگر گفتند: اول اطفال را از ميان ايشان به مرگ ببرد. آنگه عذاب فرستاد ايشان را نه بين [نبينى] كه در ديگر آيه گفت «وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْناهُمْ»۳ و معلوم است كه كودكان تكذيب انبيا نكردند. آنگه دعاى خير كرد خود را و قوم خود را، گفت: بار خدايا! بيامرز مرا و مادر و پدر مرا و هر كس را كه در خانه من است و مؤمن باشد و جمله مؤمنان را از مردان و زنان و ميفزاى اين كافران را الاّ دمار و هلاك. ۴

1.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۴.

2.همان، ص ۴۳۵.

3.فرقان (۲۵): آيه ۳۷.

4.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۶.


تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
68

ايشان گفتند: اگر بر صورت ايشان تماثيلى سازيم و اشتياق ديدن ايشان به ديدن اين تماثيل بكساريم، گفتند: روا باشد، بساختند. چون ايشان بمردند، شيطان بيامد و فرزندان ايشان را گفت: اينان معبودان پدران شما بودند؛ چرا ايشان را نپرستيد. ايشان بت پرستيدن گرفتند.
عبداللّه عباس گفت: نوح كافران را منع كردى از آنكه گور آدم طواف كردندى. ابليس بيامد و ايشان را گفت: تنى است بى روح، من براى شما تماثيلى سازم كه شما گرد آن طواف كنيد. براى ايشان پنج صنم بتراشيد: ود و سواع و يغوث و يعوق و نسر، و ايشان را حمل كرد بر آنكه آن بتان را پرستيدند. چون ايام طوفان بود، در زير خاك و گل پنهان شدند تا آن وقت كه شيطان براى مشركان عرب قضاعه ود را بر گرفتند و آن را به دومة الجندل مى پرستيدند ازيشان به ميراث به بنى كلب رسيد. اسلام در آمد و آن بت نزديك ايشان بود. ۱
و قبيله طى يغوث را بر گرفتند و به مراد بردند و مدتى پرستيدند. آنگه بنو فاجيه ۲ خواستند تا از ايشان بستانند. آن را بگريزانيدند با بنى الحرث بن كعب و اما يعوق را كفلان ۳ بر گرفتند و نزديك ايشان مى بود پس به ميراث به همدان رسيد و اما نسر به خَثْعَم افتاد و سواع به ذوالكلاع. ۴
عطا و قتاده و ثمالى و ابن المسيب گفتند اين پنج بت از قوم نوح به عرب رسيد... . ۵
و بسيار كس را گمراه كردند آنگه نوح بر ايشان دعا كرد، گفت: بار خدايا! ظالمان را ميفزاى، الاّ ضلال و هلاك. غرقه كردند ايشان را و به دوزخ بردند. ضحاك گفت:

1.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۱.

2.خ ل: ناجيه، همان، ج ۱۹، ص ۴۳۳.

3.خ ل: كهلان. روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۳.

4.خ ل: ذوالكلاع. روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۳.

5.روض الجنان، ج ۱۹، ص ۴۳۳.

  • نام منبع :
    تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازي ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    صحفي، سيّد مجتبي
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1384
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 137588
صفحه از 592
پرینت  ارسال به