صالح ۱
وبه ثمود فرستاديم برادرشان را صالح ۲ و اما نسب هو صالح بن عُبَيد بن آصف بن ماشح بن عبيد بن جادر ثمود. و مراد به ثمود در آيه قبيله است. ۳
ابو عمر بن العلا گفت ثمود براى آن خواندند ايشان را كه ايشان را آب كم بود من الثمد.. و مسكن ايشان در حجر در ميان حجاز و شام تا به وادى القرى.
[صالح] گفت: اى قوم! خداى را پرستيد كه شما را خدايى ديگر نيست، جز او به شما آمد از خدايتان بَيّنتى و حجّتى و معجزى. اين ناقه خداى است كه شما را آيتى و علامتى و دلالتى است. ۴
و آيت در آن بود كه او از سنگى مَلْسا بيرون آمد پس از آنكه پنداشتى كه آن سنگ شترى آبستن است به او، بزاد؛ چنان كه مادر بچه بزايد و نيز او را شِربى بود از آب روزى، و بر دگر روز هم چندان كه آب خورده بودى شير بدادى؛ چنان كه در قصه بيايد.
رها كنيد اين شتر را تا در زمين خداى مى خورد و مى چرد. و دست به اين شتر دراز مكنيد به بدى و او را بدى رسانيد كه پس بگيرد شما را عذابى به درد آورنده. ۵
و ياد كنيد چون شما را خليفه كرد در زمين از پس عاد؛ يعنى زمين از عاد بستد و به شما داد تا شما ملك زمين شديد پس از ايشان و شما را ساكن زمين كرد و در