ابراهيم ۱
در ابراهيم چهار لغت است: «ابراهام» به دو الف از ميان «را» و «ها»، «ابرهام» به زوال ۲ «الف» از ميان «را» و «ها» و اثبات «الف» از ميان «ها» و «ميم». و اين قرائت عبداللّه عباس ۳ زبير است در شاذ. ۴ و ابوبكر خواند ابراهم به اثبات «الف» و زوال «يا». و زيد بن عمرو گويد: عُذْتُ بِما عاذ به ابراهيم اذ قال وَجْهى لك عانٍ راغم. و ابن عامر خواند ابراهام به دو «الف» و باقى قراء خواندند ۵ ابراهيم به «الف» و «يا» و هو ابراهيم بن تارخ بن تاروخ ۶ بن ساروع بن ارغو ابن عامر و هو هود النبى عليه السلام بن شالح ۷ بن ارفخشد بن سام بن نوح عليه السلام.
و اهل سير خلاف كرده اند در مسكن ۸ ابراهيم. بهرى گفتند پسوس ۹ بود از زمين اهواز و گفته اند بابل بود و گفته اند كوثى بود و گفته اند كوثكى و گفته اند كسكر و گفته اند نجران بود و ليكن پدرش به زمين بابل بود. آورد او را و او زمين نمرود بن كنعان بود. ۱۰
زجاج گفت: خلافى نيست ميان اهل نسب كه پدر ابراهيم تارخ نام بود.
1.اين داستان از روى متن نسخه خطى شماره ۲۰۴۴ كتابخانه مركزى دانشگاه تهران فراهم و با نسخه هاى خطى و عكسى ديگر مقابله و مقايسه و تصحيح شد.
2.نسخه ح: بى الف.
3.نسخه ۲۰۴۴: عبداللّه زبير و زبير آمده.
4.نسخه ح: شاز.
5.نسخه ح: خوانند.
6.نسخه ح: شامخ.
7.نسخه ۲۰۴۴ و ح: ناحور.
8.نسخه ح: مكس.
9.نسخه خ: بتورة.
10.روض الجنان، ج ۲، ص ۱۳۸.