1
مجله محدث شماره 12و13

ترجمه، مکمّل تدوین متون دینی است






style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#dae6e7>




style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#aaaaaa
background=/uploads/IMAGES/mohaddeth/te.jpg>



ترجمه، مکمّل تدوین
متون دینی است


style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px"> 


cellPadding=0 width="100%" border=1>




 در
اولین همایش ترجمه متون دینی، آیة الله ری‌شهری درباره لوازم و
پیش‌نیازهای ترجمه، با اتکا به تجربیات خویش در طول بیش از یک دهه
نظارت بر آثارِ ترجمه‌ای در مؤسسه دارالحدیث، سخن گفت. از نکات سودمند
این سخنان، اشاراتی بود که وی به برخی غلط‌های رایج راه یافته در
ترجمه‌های دینی (حتی در کار بعضی از بزرگان) داشت.

نظر به اهمیت این بحث، متن تلخیص شده سخنرانی ایشان در پی می‌آید.

بسم
الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین والصلوه و السلام علی سیدنا
محمد و آله الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین، عن مولانا
الصادق علیه السلام: «إذا أصبت الحدیث فاعرب عنه بما شئت». تشكر می‌كنم
از حضار گران‌قدر و برگزار كنندگان عزیز این گردهمایی. اقدام بسیار مهم
و كارسازی است. امیدوارم كه با تلاش و هم‌فكری و همراهی همه عزیزان
بتوانیم در جهت اهداف این نشست، كارهای اساسی را آغاز كنیم. من به دلیل
این كه كتاب‌های پژوهشكده را قبل از چاپ، معمولاً یک بار می‌بینم ـ
حالا یا با دقت همه ترجمه را از اول تا آخر برای آخرین بار كنترل
می‌كنم یا به صورت مروری ـ و به انگلیسی هم كه ترجمه می‌شود، با واسطه
كنترل می‌كنم، اجمالاً، با نقاط ضعف و قوّت ترجمه‌ها آشنایی دارم و
حساسیت این موضوع را كاملاً درک می‌كنم. با توجه به شرایطی كه پیش آمده
و بعد از پیروزی حزب الله لبنان، اقبال فوق العاده‌ای به ترجمه متون
دینی در دنیا پدید آمده؛ مخصوصاً ترجمه قرآن و حدیث، حساسیت و اهمیت
این نشست را مضاعف می‌كند. با توجه به تجربه‌ای كه من در این زمینه
دارم می‌توانم روی چند نكته تأكید كنم. درباره ترجمه متون دینی، اولین
نكته توانایی‌های مورد نیاز مترجم است تنها دانستن زبان عربی (حالا اگر
عربی را می‌خواهیم به فارسی ترجمه كنیم) یا زبان دیگر كافی نیست. ممكن
است كسی به سادگی بتواند زبان عربی را ترجمه كند، مترجم عربی باشد؛ ولی
معنایش این نیست كه می‌تواند قرآن و حدیث را ترجمه كند؛ كتاب‌های دینی
را ترجمه كند. ترجمه متون دینی، یک فنّ خاص است و توانایی‌های ویژه ای
می‌طلبد. عربی امروز با عربی سیزده قرن پیش خیلی متفاوت است و به همین
جهت، مترجم باید در بسیاری از موارد بتواند اجتهاد لغوی داشته باشد و
علاوه بر اجتهاد لغوی با مراجعه به واژه‌های مشابه، كاربردهای این واژه
در زمینه‌های مختلف را به دست بیاورد كه مقصود خدا چه بوده؟ مقصود امام
یا پیغمبر چه بوده؟ حالا برای نمونه می‌خواهم عرض كنم، این تعبیر «عقل
عن الله» است كه كاربرد بسیار زیادی هم دارد. از خدا عقل بگیرد، خرد
بگیرد، یعنی چه؟ مرحوم علامه مجلسی، مفصّل این كلمه را معنا كرده كه به
نظر ما وقتی مراجعه می‌كنیم به كاربردهای مشابه این كلمه می‌بینیم كه
ظاهراً تحلیلی كه ایشان از این كلمه دارد قابل قبول نیست. من به طور
مفصّل، در كتاب «دانش‌نامه عقاید اسلامی»، جلد اول، صفحه 426 و 427
نزدیک ده پانزده خط، راجع به این توضیح دادم، در ذیل این جمله: «الصبر
علی الوحدة علامة قوّة العقل فمن عقل عن الله تبارك و تعالی اعتزل اهل
الدنیا» كسی كه از خدا عقل دریافت كند، یعنی چه؟ آن وقت است كه به
موارد مشابه حتماً نیاز هست كه مراجعه بشود كه ببینید «لیعقلوا عن
الله»، «عقل عن الله» چه می‌خواهد بگوید؟ خدا به كسی عقل می‌دهد، به
كسی نمی‌دهد، وقتی می‌دهد چطور می‌شود؟ كه من در جمع‌بندی از موارد
مشابه این كلمه به دست آوردم که این طور كاربردهای عقل به معنای بصیرت
و بینش الهی است؛ كسی كه بینش الهی دارد. به هر حال، برای فقه الحدیث،
فهم درست حدیث، مترجم حتماً نیاز به دانش‌های مختلفی دارد، علاوه بر
این كه در موقعی كه می‌خواهد جمله را ترجمه كند، حتماً باید در جایی كه
ابهام دارد، به موارد مشابه مراجعه كند.

یا
نمونه دیگری كه می‌خواهم اشاره كنم كلمه «تعمق» است كه غالباً، من هر
چه دیدم، حتی از بزرگان هم دیدم كه این جمله را غلط ترجمه كردند و بار
ارزشی برای معنای «تعمق» در نظر گرفتند، در صورتی كه «تعمق» در روایات
اسلامی بار منفی دارد و به معنای تُندروی دینی و تطرّف است. بدون توجه
به كاربُردهای این كلمه نتیجه‌گیری‌هایی شده و خیلی از بزرگان، به دلیل
این كه به معنای واقعی این كلمه نرسیدند، اصلاً حدیث را به طور كلّی،
چیز دیگری معنا كردند.

بنا بر این، مترجم، در واقع باید یک محقق باشد و ترجمه، مكمّل كار
تدوین و تألیف است. علاوه بر این، هنر نویسندگی است؛ یعنی یک مترجم،
باید اول یک نویسنده توانا باشد، بعد یک مترجم باشد، نه این كه بخواهد
نویسندگی را در ترجمه تجربه كند. كسی می‌تواند مترجم خوبی باشد كه
واقعاً مؤلف و نویسنده خوبی باشد و در این صورت است كه خودِ ترجمه، یک
متن ادبی شیرین و جاذب می‌شود و می‌تواند به عنوان یک متن قابل استفاده
از نظر ادبی، مورد بهره‌برداری قرار بگیرد.

نكته دیگری كه قابل توجه است، رسایی ترجمه است. ترجمه باید مقصود را
برساند. ترجمه‌های تحت اللفظی، حقیقتاً كارایی ندارد. حدیثی كه در آغاز
صحبتم عرض كردم، خیلی می‌تواند دست مترجم را باز كند که می‌فرماید هر
گاه حدیثی را درست فهمیدی و معنایش را دریافتی، به هر شكلی كه می‌خواهی
بیان بكن. این، خیلی دست مترجم را باز می‌كند كه مقصود را بگوید. اگر
ما بخواهیم تحت اللفظی یک لفظ را از قرآن و حدیث ترجمه كنیم، چه بسا
مخاطب نمی‌فهمد كه چه می‌خواهیم بگوییم. ممكن است شما به جای یک كلمه،
باید پنج كلمه بگذاری تا بتوانی مقصود را بفهمانی و یا در حدیث دیگری
می‌فرماید: «لا بأس فی الحدیث قدّمت فیه أو أخرت إذا أصبت معناه». اگر
مطلبی را جلو،‌ عقب بیندازی، به صورتی كه واقعاً معنایش را درک كرده
باشی و در جهت فهم مخاطب، این اقدام را انجام بدهی، اشکالی ندارد.
اصلاً بعضی از واژه‌ها قابل ترجمه نیست. واقعاً معادل بعضی از چیزها را
نمی‌شود پیدا كرد و باید در پاورقی توضیح داد كه آنچه من از این لفظ
می‌فهمم این است؛ مثلاً در ترجمه «عقل» و «جهل»، می‌خواهید «عقل» را به
خرد ترجمه كنید (اگر قبول كردید كه معنای «عقل»، خرد باشد و معانی
مختلف «عقل» را مورد توجه قرار ندهید) حالا «جهل» را چطور معنا
می‌كنید؟ «جهل» را به نادانی معنا می‌كنید؟ «جهل» در اصطلاح روایات،
نادانی نیست؛ مفهوم خاصی دارد. ما در كتاب «عقل و جهل» توضیح دادیم كه
مقصود از «جهل» در روایات چیست و كلمه «جهل» در چه معانی‌ای استعمال
می‌شود. یا مثلاً «حكمت» را چطور می‌خواهید ترجمه كنید كه واقعاً یک
لفظ، همان معنا را بدهد كه در روایات است. به نظر من در این موارد، هیچ
راهی نداریم به جز این که در ترجمه هم، «عقل» و «جهل» بگذاریم و بعد
توضیح دهیم که «عقل» و «جهل» چیست. و الا اگر بخواهید بگویید «جهل»
یعنی نادانی، مقصود روایت را مطرح نكرد‌ه‌ایم.

به هر حال، مترجم باید در انتخاب واژه‌های ترجمه، خیلی وسواس داشته
باشد كه لااقل چیزی نزدیک به همان مفهوم واقعی انتخاب كند و اگر
نمی‌شود، توضیح بدهد. یکی از موارد مهم دیگر، مخاطب‌شناسی است؛ این که
مخاطب از این كلمه چه می‌فهمد؟ یا حتی چنان که در روایات آمده، مترجم،
اصلاً فرهنگ مخاطب را بداند؛ مثلاً در روایت آمده بود كه حضرت با انگشت
سبابه‌اش اشاره كرد، كه در جریان ترجمه آن به انگلیسی، یكی دیگر از
آقایان كه در انگلستان بود گفت كه در فرهنگ مردم انگلیس با این انگشت
اشاره كردن، چیز بدی است. این نشان می‌دهد که مترجم، باید به فرهنگ
مخاطب و اصطلاحاتی كه دارد و با بار مفاهیم لغات ترجمه‌ آگاه باشد.

مورد
دیگر، رجوع به نسخه‌های مختلف است. در جاهایی كه معنای لغتی مبهم هست،
حتماً مراجعه به نسخه‌های مختلف لازم هست. مطلب بعدی، مشكلاتی است كه
در ترجمه‌های متون دینی امروز داریم. در همه این زمینه‌هایی كه من
اشاره كردم، ترجمه‌های امروز ما مشكلات دارد، نه تنها در زبان‌های
انگلیسی و سایر زبان‌های خارجی، حتی در زبان فارسی هم ما مشكل داریم و
ترجمه بدون مشكل شاید خیلی كم پیدا بشود.

حالا
چه كار باید كرد؟ به نظر من، كاری كه دانشكده علوم حدیث می‌تواند بكند
این است كه یک رشته ترجمه هم به زبان فارسی و هم به زبان‌های دیگر را
ایجاد کند. این خیلی كار مهمی هست و هم برای حوزه و هم برای خارج حوزه،
مورد نیاز است. و تأسیس مركز آموزش زبان و ترجمه متون دینی، كار فوق
العاده مهمی است. در كنار این اقدامات اساسی، تأسیس انجمن ترجمه متون
دینی و حدیثی ـ مثل سایر انجمن‌های حوزه كه الآن هست ـ تأسیس انجمن
نظارت بر ترجمه احادیث ـ مثل همان نظارتی كه الآن بر ترجمه قرآن هست ـ
و همچنین، نشریه تخصصی ترجمه متون دینی، می‌تواند برای پیشبرد اهداف
این نشست، مفید و مؤثر باشد.



مجله محدث شماره 12و13
0
  • نام منبع :
    مجله محدث شماره 12و13
    تاريخ انتشار :
    آبان و آذر 1386
    سردبیر :
    هادی ربانی
تعداد بازدید : 10281
صفحه از 13
پرینت  ارسال به