دغدغه های ترجمه متون دینی
| style="BORDER-RIGHT: 1px solid; BORDER-TOP: 1px solid; BORDER-LEFT: 1px solid; BORDER-BOTTOM: 1px solid"
borderColor=#dae6e7>
style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px">
cellPadding=0 width="100%" border=1 id="table1">
گزارش یک همایش دغدغه های ترجمه متون دینی
«تألیف واژه نامه تخصصیِ متون دینی، نیاز اساسی مترجمان علوم دینی است».
دبیر همایش «ترجمه متون دینی؛ کارکردها، آسیب ها و بایسته ها»، که با حضور جمعی از اساتید، مترجمان و پژوهشگران علوم دینی، در تالار علامه مجلسی مؤسسه دار الحدیث برگزار شد، با بیان این مطلب گفت: «با توجه به این که هر اصطلاحی از یک زبان به زبان دیگر ترجمه می شود، چندین معنا پیدا می کند، وجود یک واژه نامه تخصصی، بیشترین کمک را به مترجم می کند».
محمد مرادی ضمن اشاره به اهمیت ترجمه متون دینی خاطرنشان کرد: «تنها راه آشنا کردن محققان به علوم دینی، ترجمه این متون از زبانی به زبان دیگر است و بهروزرسانی ترجمه ها نیز از دیگر نیازهای بخش پژوهش است».
مدیر گروه ترجمه پژوهشکده علوم حدیث، آشنایی کامل مترجمان دینی به فرهنگ مقصد را ضروری برشمرد و اظهار داشت: «به دلیل این که هنگام ترجمه متون، در کنار تجربیات، فرهنگ نیز منتقل می شود، مترجمان در هنگام ترجمه باید توجه داشته باشند که متن نهایی، با فرهنگ مقصد تطابق داشته باشد».
احمد شهدادی، کارشناس ترجمه متون دینی نیز در این همایش، عدم آشنایی مترجمان به زبان مقصد را از آسیب های مهم بخش ترجمه عنوان و تصریح کرد: «با توجه به این که 80 درصد ترجمه، به دانستن زبان مقصد بستگی دارد، این ضعف، ضرر بزرگی را متوجه علوم دینی می کند».
وی با بیان این که بهترین نوع ترجمه، ترجمه به طبیعی ترین شکل ممکن است و طبیعی ترین شکل ترجمه، به زبان معیار است، گفت: «ترجمه به هر زبانی به غیر از زبان معیار، به دلیل این که برای عامه مردم شناخته شده نیست، باعث می شود تا متون دینی از مدارس، دانشگاهها و زندگی عادی مردم کنار گذاشته شود».
این پژوهشگر حوزه دین، وجود ابهام در ترجمه را از آفات این بخش دانست و اظهار داشت: «تفسیرگریزی آفتی است که بسیاری از مترجمان ما با آن درگیر هستند، در حالی که ترجمه در کنار تفسیر، معنا پیدا می کند».
وی با اشاره این که نیازسنجی مخاطبان، یک اصل مهم در امر ترجمه متون دینی است تأکید کرد: «یکی دیگر از نواقص و آفات ترجمه متون دینی کاربردی نبودن این متون و همچنین بهروزنرساندن متون ترجمه شده قدیمی است».
در ادامه همایش، حجة الاسلام محمد نقدی، مسئول مرکز ترجمه قرآن، در میزگرد تخصصی ترجمه متون دینی، ضمن اشاره به کمبودهای موجود در این بخش گفت: «کمبود نیروی انسانی متخصص، بزرگترین مشکل بخش ترجمه متون دینی است که با ایجاد کارگاه ترجمه و تربیت نیروی انسانی می توان این مشکل را برطرف کرد».
همچنین نجفعلی میرزایی، مدیر مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الاسلامی در لبنان با تأکید بر شناساندن ترجمه به عنوان یک علم به مجامع علمی گفت: «با یک مدیریت کاربردی و تبیین سیاست های کارآمد در بخش ترجمه، می توان در زمینه تولید علم و پیشرفت بیشتر، گامهای مؤثری برداشت».
وی افزود: «مترجم باید با فرهنگِ مقصد، آشنایی کامل داشته باشد و ترجمه خود را مطابق با فرهنگ مقصد ارائه دهد».
همچنین در این میزگرد، سید ابوالقاسم حسینی ژرفا، پژوهشگر و مترجم علوم دینی با بیان این که ترجمه، خلق یک اثر جدید همراه با پیکرسازی و دمیدن روح است گفت: «ترجمه، برگرداندن مطلب از زبانی به زبان دیگر نیست و گزارش و تبیین موضوع است، ولی متأسفانه مترجمان ما می توانند پیکر نو بیافرینند ولی از دمیدن روح به مطالب عاجزند».
وی قرآن کریم و برخی متون دینی را غیر قابل ترجمه عنوان و تصریح کرد: «برای بیان معنای کامل کلمات این متون، باید توضیحات اضافی را داخل پرانتز و قلاب قرار دهیم، در حالی که پرانتز و قلاب، جان و روح مطلب را می گیرد».
در ادامه میزگرد، شجاعخانی، مشاور معاونت پژوهشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در دهلی، ضمن اشاره به کاستیهای موجود در بخش ترجمه متون دینی گفت: «تا کنون، نسبت به اثر بخشی ترجمه ها بی توجه بوده ایم و نیازسنجی مخاطبان را نادیده گرفته ایم».
در ادامه، رضا بابایی، دبیر انجمن قلم حوزه، ترجمه را محصول روشنفکری دانست و خاطر نشان کرد: «ترجمه، محصول روشنفکری و روشنفکری محصول ترجمه است و اگر بخواهیم در این زمینه موفق باشیم، مطالعات ترجمه و ترجمهشناسی را باید هر چه زودتر آغاز کنیم که در غیر این صورت، در این حوزه، آینده خوشایندی نخواهیم داشت».
ترجمه، مکمّل تدوین متون دینی است
آیة الله ریشهری، رئیس مؤسسه علمی ـ فرهنگی دار الحدیث، در این همایش، در سخنانی، به اقبال فوق العاده کنونی به سخنان اهل بیت(ع) در سطح جهان اشاره و اهمیت چنین نشست هایی را یادآوری کرد.
وی به بیان توانایی های لازم برای مترجم متون دینی پرداخت و تسلط کافی بر زبان مقصد، اجتهاد لغوی و فهم درست حدیث را از جمله این توانایی ها برشمرد.
رئیس دانشکده علوم حدیث، دارا بودن هنر نویسندگی را برای مترجم ضروری دانست و گفت: «مترجم باید ابتدا، یک نویسنده توانا باشد تا بتواند متنی شیرین و خواندنی در ترجمه ارائه کند».
وی، رسایی ترجمه و توجه به فرهنگ مخاطبان را از لوازم ترجمه ها بیان کرد و گفت: «با عنایت به این موارد، مترجم باید یک محقق باشد و ترجمه، مکمّل کار تألیف و تدوین متون دینی است».
آیة الله ریشهری، پیشنهاد داد اشکالات ترجمه های انجام شده از متون دینی، در سالیان گذشته، جمع آوری شود تا راهگشای سایرین، در ترجمه های جدید باشد.
ایشان سپس به راه کارهای رفع مشکلات موجود در این حوزه پرداخت و گفت: «ایجاد رشته ترجمه به زبان های مختلف، تأسیس مرکز آموزش زبان و ترجمه متون دینی، تأسیس انجمن نظارت بر ترجمه متون دینی و انتشار نشریه تخصصیِ ترجمه متون دینی، از راهکارهای رفع مشکلات موجود در زمینه ترجمه متون دینی است».
|
style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px">
cellPadding=0 width="100%" border=1 id="table2">
گفتگوهای حاشیه همایش ترجمه متون دینی
ترجمه متون دینی؛ كاركردها ،كاستیها
ترجمه دینی فاقد مدیریت علمی و نیروی انسانی است
مدیر مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الإسلامی در لبنان، فقدان مدیریت علمی متمرکز را مانع پیشبرد فعالیت های مترجمان اعلام کرد و افزود: «اگر به دنبال پیشرفت در این زمینه هستیم باید سیاست ها و راهکارهای مناسب را از نظر کارشناسی اتخاذ کنیم».
نجفعلی میرزایی، در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مؤسسه دار الحدیث، در حاشیه همایش «ترجمه متون دینی، کارکردها و آسیب ها و بایسته ها» سازماندهی و نظارت شبکه ای مترجمان را از مهمترین نیازهای بخش ترجمه متون دینی دانست و خاطر نشان کرد: «برگزاری نشست های تخصصی، تقویت گروههای ترجمه در مؤسسات علمی و تربیت نیروی انسانی متخصص می تواند ترجمه متون دینی را از وضعیت موجود نجات دهد».
وی با بیان این که نیاز به تأسیس بانک اطلاعات متون دینی، به شدت احساس می شود تصریح کرد: «نبود بانک اطلاعات، منابع و امکانات مورد نیاز مترجمان، به ترجمه متون دینی آسیب جدی رسانده است».
وی نبود اهداف راهبردی و نواندیشی دینی در ایران را از آسیب های ترجمه متون دینی برشمرد و خاطر نشان کرد: «اگر میخواهیم در زمینه ترجمه، پیشرفت داشته باشیم باید نگاه خود را نسبت به ترجمه تغییر دهیم و به سمت ترجمه علمی پیش برویم».
مدیر سابق مرکز توسعه اندیشه تمدن اسلام در لبنان افزود: «امروز در حوزه های علمیه و مؤسسات علمی، ترجمه، کاری تخصصی و علمی تلقی نمی شود و بیشتر به عنوان یک کار تبلیغی از آن استفاده می شود».
وی تدوین شیوه نامه را یک کار درجه دوم ارزیابی و تأکید کرد: «بحران بسیار عمیقتر از این است و ابتدا باید محدودیت نیروی انسانی متخصص برطرف شود و تألیف واژهنامه تخصصی علوم دینی صورت گیرد و در مراحل بعد، شیوه نامه تدوین گردد».
بانک اطلاعات مترجمان متون دینی
مدیر گروه ترجمه پژوهشکده علوم حدیث ضمن اشاره به دلایل لزوم تشکیل بانک اطلاعات گفت: «ترجمه متون دینی باید در جهت پاسخگویی به نیازهای مخاطبان در داخل و خارج از کشور باشد».
مرادی، در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مؤسسه دار الحدیث، در حاشیه همایش «ترجمه متون دینی، کارکردها، آسیب ها و بایسته ها» نیاز به شناسایی کتابهایی که باید ترجمه شوند را از دیگر ضروریات تأسیس بانک اطلاعات برشمرد و خاطر نشان کرد: «از آن جا که منابع متفاوتی برای ترجمه وجود دارند و هر مترجمی نمی تواند در تمام بخش ها فعالیت داشته باشد، نیاز به تربیت مترجم با گرایش های مختلف احساس می شود».
وی، تبادل افکار، استفاده از تجربیات و هماندیشی مترجمان را از نکات مثبت تشکیل کانون و انجمن مترجمان عنوان و تصریح کرد: «چون ترجمه در بخش پژوهش، جایگاه مشخصی ندارد، مؤسسات علمی تصور می کنند که این فعالیت فقط بر اساس علایق شخصی صورت می گیرد و تمرکزی در این زمینه وجود ندارد که با تأسیس کانون می توانیم این نواقص را برطرف کنیم».
وی، تدوین شیوهنامه ترجمه و چارچوب بندی فعالیت مترجمان را حائز اهمیت اعلام کرد و افزود: «برای تعیین قلمرو ترجمه و تعلیم متخصصان، نیاز به یک چارچوب مشخص و هدفمند داریم».
مرادی تأکید کرد: «از آن جا که در متون دینی، اصطلاحات ویژه ای وجود دارد که باید در رابطه با آنها اطلاعات عمیق و دقیقی داشته باشیم و نیاز شدید به شناخت همه جانبه وجود دارد و اگر این شناخت صورت نگیرد، امکان دارد مطالب دستکاری و یا تحریف شود، باید یک اصطلاحنامه تخصصی تدوین گردد».
مدیر گروه ترجمه پژوهشکده علوم حدیث، ضمن اشاره به فعالیت های مؤسسه دار الحدیث در این زمینه گفت: «پژوهشکده مؤسسه دار الحدیث، در حال جمع آوری اطلاعات و رایزنی با مؤسسات مختلف برای تأسیس بانک اطلاعات علوم دینی است».
افزایش گرایش کشورهای مختلف به مبانی دین اسلام
مدیر گروه قرآن و حدیث مؤسسه عالی بنت الهدی صدر گفت: «بعد از انقلاب اسلامی ایران و پیروزی حزب الله لبنان، توجه به اسلام و مباحث دینی افزایش یافته است که این، رسالت مترجمان دینی را برای تأمین نیاز مخاطبان جدید، سنگین تر کرده است».
حجة الاسلام والمسلمین حیدری، با اشاره به این که عدم تسلط مترجمان به زبان مقصد یا مبدأ، از کاستی های بخش ترجمه دینی است افزود: «از دیگر کاستی های این بخش، به روز نبودن اطلاعات و مقالات است که با توجه به حساسیت بالایی که وجود دارد، باید این نقص هر چه زودتر برطرف شود».
وی، موازیکاری مؤسسات مختلف در این زمینه را منفی ارزیابی و خاطر نشان کرد: «یک مؤسسه باید متولی امر ترجمه شود و برای وحدت روش یک اساسنامه و یا آییننامه تدوین گردد».
سیاستزدگی، عامل عقبماندگی ما در ترجمه است
رئیس انجمن قلم حوزه گفت: «ترجمه، محصول روشنفکری است و کشورهای غربی، در این زمینه، تجربیات بسیاری دارند». رضا بابایی، تأثیر وجود خط قرمزهای فرهنگی و سیاسی در امر ترجمه را جبرانناپذیر ارزیابی کرد و افزود: «ما نمی توانیم منکر این شویم که اولین مترجمان، غربی ها هستند و وجود دیوارهای فرهنگی و سیاسی، باعث عقبماندگی ما در زمینه مباحث نظری ترجمه می شود».
وی، ضمن اشاره به لزوم سازماندهی و چارچوببندی فعالیت مترجمان متون دینی تصریح کرد: «تشکیل هرگونه کانون مترجمان، باید بر اساس گفتگوها و نشستهای کارشناسی و برنامه ریزی دوراندیشانه باشد و اگر فعالیتهای شتابزده، در این زمینه صورت گیرد، راه برای فعالیت آیندگان مسدود میشود».
وی، حضور مدیران کارآمد و لایق را برای سازماندهی در بخش ترجمه متون دینی ضروری دانست و خاطر نشان کرد: «باید به ترجمه به عنوان یک علم و فن نگاه شود و این، نیاز به زمینه سازی و استفاده از مدیرانی که تعصبات نابجا ندارند، دارد».
این پژوهشگر علوم دینی، عدم توجه مترجمان در انتخاب موضوع را از آسیبهای بخش ترجمه متون دینی عنوان و تأکید کرد: «جَوزدگی در انتخاب موضوع و اهمیت دادن به یک شاخه از مباحث دینی، باعث غفلت جامعه از مباحث دیگر می شود».
وی افزود: «موضوعات چالشی، جزء موارد استثنا در ترجمه هستند؛ ولی «جَوزدگی مترجمان باعث تبدیل این مباحث به قاعده ها شده است». وی، عدم تعامل مترجمان دینی را از آفات ترجمه دانست و اظهار داشت: «برگزاری نشستها و چاپ مجله های تخصصی، بهترین راه برای شناسایی مترجمان و گردهمایی آنها است». بابایی با اشاره به این که تاکنون در ایران به ترجمه، به چشم یک علم جهانی و مطابق با فرهنگ دیگر کشورها نگاه می شد تأکید کرد: «ما باید بعد از تثبیت جایگاه ترجمه، به دنبال بومی کردن ترجمه و مطابق نمودن آن با فرهنگ ایرانی باشیم».
با کمبود نیروی انسانی متخصص رو به رو هستیم
مسئول مرکز ترجمه قرآن گفت: «با توجه به این که امکان آموزش عربی برای همه وجود ندارد، نیاز به تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد در بخش ترجمه متون دینی احساس می شود». حجة الاسلام والمسلمین محمد نقدی، در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مؤسسه دار الحدیث، در حاشیه همایش «ترجمه متون دینی، کارکردها، آسیب ها و بایسته ها» فعالیت مترجمان را انفعالی و خودسرانه عنوان و خاطر نشان کرد: «باید فعالیت مترجمان را ساماندهی و جهتدهی کرد و منابع و امکانات لازم نیز در اختیار آنها قرار داد». وی افزود: «تدوین یک شیوه نامه تخصصی می تواند بیشترین کمک را به ساماندهی فعالیت مترجمان کند».
ترجمه، نیازمندِ مباحث نظری است
احمد شهدادی، پژوهشگر علوم دینی، ضرورتِ بحث های نظریِ ترجمه را از راهکارهای مباحثِ ترجمه دانست و گفت: «بحثهای نظری در ترجمه، مترجمان را با راهکارهایِ نو آشنا می کند. همچنین ضمن رفعِ نواقص ترجمه متون، باعث شکلگیری تبادل افکار و آرا می شود».
وی با اشاره به تأثیرِ این گونه نشست ها در انسجام بخشیدن به فعالیت های ترجمه متونِ دینی اظهار داشت: «در این گونه همایش ها، مترجمان از فعالیت یکدیگر مطلع می شوند و از آفت هایی (آسیبهایی) که ترجمه به آن دچار شده است، آگاهی می یابند. همچنین به ارزیابیِ عملکردِ خود می پردازند و در این ارزیابی، از نواقصی که در ترجمه متون دینی به وجود می آید آگاه می شوند و از آن پرهیز می کنند».
وی، تأسیس کانون ترجمه را دفاع از حقوق مادی و معنوی مترجمان دانست و تصریح کرد: «این کانون می تواند گام مؤثری در جهت آموزش مترجمان جوان بردارد تا آگاهانه به فعالیت بپردازند». وی، همچنین پایگاه اطلاعرسانی را از فعالیت های کانون در جهت ترجمه دانست.
احمد شهدادی، در خصوصِ ضرورتِ تدوین شیوه نامه ترجمه گفت: « در این نشست ها می توان یک گروه از مترجمان متخصص را جذب کرد تا بتوانند آییننامه ای برای یادگیری روش ترجمه به صورت یک مجموعه با کیفیت تدوین کنند و انتشار دهند». وی، خصوصیات این آییننامه را کاستیِ خطایِ مترجمان دانست و افزود: «دنیای مسیحیت، برای ترجمه متون دینی دارای یک شیوهنامه مرجع است که برای ترجمه به آن رجوع می کنند».
این متخصص ترجمه متون دینی، فعالیتهای علاقهمندانِ مباحث ترجمه متون دینی را کم ارزیابی کرد و افزود: «علاقه مندان در این حوزه، به دلیل موانع و سختیها مأیوس می شوند و باید در این زمینه، پویایی فکری انجام گیرد».
نظریه پردازی نکرده ایم
دکتر محمد رضا فخر روحانی، مؤلف، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاهِ قم، بررسی محورهای مشخص به جای کلّیات را از راهکارهای مباحث ترجمه دانست و گفت: «ترجمه یِ متونِ دینی، طیفِ وسیعی است که توجه به مقدماتِ تئوریک و جزئیات ترجمه می تواند گام مؤثری در جهتِ بهبودِ وضعیتِ ترجمه متونِ دینی بردارد».
وی، با اشاره به مشکلات ترجمه اِسمهای خاص در یک اثر، اظهار داشت: «اروپا نظریه پردازی را یکی از ارکان اساسی ترجمه متون می داند، در حالی که ما نظریه ایجاد نکرده ایم، اما به طور بالقوه، امکان ایجاد آن هست».
این صاحبنظر ترجمه متون دینی، تأسیس دانشکده ترجمه متون را از ضرورت هایِ این حوزه، برشمرد و تصریح کرد: «یکی از بزرگترین نواقصِ ترجمه متون دینی، عدم رعایت ظواهر آکادمیک و علمیِ ترجمه متون دینی است، که در صورت تأسیسِ چنین دانشگاهی می توان ترجمه را از حالت سلیقه ای خارج، و روح تفکر و بینشِ دینی را ـ که از مهمترین عوامل تأثیرگذارِ متون دینی است، همراه با ترجمه به مخاطبان انتقال داد».
برای ترجمه متونِ دینی، نمی توان شیوهنامه نوشت
سید ابو القاسم حسینی ژرفا، مترجمِ متون دینی، ترجمه را اَمری آفرینشگر و خلاق دانست و تصریح کرد: «برای مباحث فنی و صوری می توان شیوهنامه مُدوّن استفاده کرد، اَمّا برای ترجمه متون دینی، شیوهنامه کاربردی نخواهد داشت».
وی متون دینی را به دو دسته متون مقدس و متون حاویِ مفاهیم و آموزه هایِ دینی برشمرد و افزود: «متونِ دسته اوّل، مبنایِ باورها و اندیشه اسلامی است در حالی که اهمیتِ متون دسته دوم شاملِ مجموعه کامل دستگاه تفکرِ اسلامی است».
این مترجم متون دینی با اشاره به نیازِ مترجمان به مرجعی با عنوان کانون ترجمه، اظهار داشت: «مترجمان، با نشست های منسجم می توانند مراحلِ مباحث علمی و نظری را بگذرانند و نظام تئوری و مبانیِ ترجمه را مورد بررسی قرار دهند».
حسینی ژرفا، استفاده ابزاری از ترجمه برای امرار معاش را از آسیبهای ترجمه متون دینی عنوان کرد و گفت: «امید است با برگزاری چنین نشست هایی بلایی که بر سر ویرایش آمده بر سر ترجمه نیاید».
ترجمه تفسیری متون دینی
«مشکل جدی، نبودِ یک حرکت مستمر برای انتقال معارف و متون به زبانهای دیگر است». محمد کاظم رحمان ستایش، مسئول گروه رجال در پژوهشکده علوم حدیث با اشاره به فعالیتِ پژوهشکده ها در دوره پس از انقلاب تصریح کرد: «در بخشهای زیادی پیشرفت صورت گرفته است، اما مشکل جدی پس از راهاندازی و ظهور تولیدات، عدم انتقال به خارج از مرزهاست». وی، مخاطبشناسی، با استفاده از سیاستگذاری را از راهکارهای حوزه ترجمه دانست و گفت: «فعالیتِ انجمنهای تخصصی علمی و گروه ها، آموزشِ ترجمه به صورتِ رسمی و پژوهشِ مداوم در حوزه ترجمه در فعالیت های ترجمه متونِ دینی تأثیرگذار است».
وی در گفتگو با خبرنگار مؤسسه دار الحدیث، بر ضرورت تدوینِ شیوه نامه ترجمه تأکید کرد و افزود: «معمولاً ترجمه متون دینی براساس تجربیاتِ مترجم صورت می گیرد در حالی که تدوین یک فرهنگ نامه از اصطلاحات متون دینی کمکِ شایانی به بالا بردن کیفیت ترجمه خواهد کرد».
رحمان ستایش، ارایه ترجمه متون دینی به صورت رشته دانشگاهی در مقاطع کارشناسیِ ارشد و دُکتری را از ضرورت های انسجام حوزه ترجمه متون دینی دانست.
وی آشناییِ مترجم با زبان مبدأ و مقصد را کافی ندانست و اظهار داشت: «با آشنایی زبانی، نمی توان مفاهیم را منتقل کرد. مترجم برای انتقال مفاهیم، نیاز به فراگیری فهم مطالب دارد تا در حوزه متونِ دینی، ترجمه تفسیری انجام شود».
رشته ترجمه در تحصیلات تکمیلی
«ترجمه، نیازمند وجود یک رشته آموزشی در سطح کارشناسی ارشد و دکتری است». مهدی مهریزی، رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث، وجود یک رشته آموزشی ترجمه در سطح کارشناسی ارشد و دکتری را موجب رونق و پویایی ترجمه متون دینی برشمرد».
وی، با اشاره به اهمیت مطالعات نظری، بحث های تئوری و عملی را از ضرورتهای حوزه ترجمه متون دانست». رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث، کانون مترجمان متون دینی را گامی برای بهبود وضعیت ترجمه عنوان کرد و افزود: «در این کانون، می توان ضعفها را مشخص و بررسی کرد؛ همچنین حوزه های ناپیموده مشخص می شوند».
مهریزی، در خصوص تدوین شیوه نامه گفت: «در صورتی که اصطلاحنامه های چند زبانه واژه های ترجمه متونِ دینی، با رعایت اصول و قواعد مطرح و با کمک گروه کارشناسان تنظیم شود، می توان یک شیوهنامه تدوین کرد».
نیاز اساسی، تربیت مترجمان است
انصاریان، و مدیر مسئول انتشارات انصاریان، سخنرانی و نظریه پردازی در حوزه ترجمه متون دینی را مهم ارزیابی کرد و اظهار داشت: «بحث های نظری، موجب نظریهپردازی و آسیب شناسی می شود».
وی، با اشاره به ضرورت پیگیری و تداوم این گونه نشست ها با حضور متخصصان ترجمه به صورت دوره ای افزود: «آنچه امروز مورد نیاز است، تأسیس یک دانشکده و فعالیت بیشتر مترجمان در این حوزه است». این مترجم متون دینی، نداشتن مترجم را از کاستیهای حوزه ترجمه متون دینی برشمرد.
در زمینه ترجمه متون دینی، نیاز به کانون مترجمان است
محمد شریف مهدوی، معاون امور بین الملل مؤسسه دار الحدیث، بر ضرورتِ ترجمه متون دینی تأکید کرد و افزود: «بحثهای نظری می تواند آسیب های ترجمه را شناسایی و مورد بررسی قرار دهد». وی اظهار داشت: «دین و قرآن برای هدایت همه مردم دنیا است و ترجمه نقش بزرگی در شناخت باورها و اندیشه های اسلامی دارد».
مهدوی، نبود تخصص در متون دینی و زبان مقصد را از مهم ترین کاستی های این حوزه برشمرد و گفت: «بحث های تخصصی دامنه محدودی دارد که اگر به روشهای ترجمه پرداخته شود، می توان بعد از مدتی به یک جمعبندی در قالبِ شیوهنامه دست یافت».
وی، تأسیس کانونِ ترجمه را گام مؤثری در جهت آموزش مترجمانِ جوان دانست و تصریح کرد: «ما در ترجمه متون دینی، صدها سال عقب هستیم که با تأسیس پژوهشکده و تولید نظریه می توان تا حدودی این خلأ را مرتفع کرد».
|
style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px">
cellPadding=0 width="100%" border=1 id="table3">
آسیبشناسی ترجمه دینی
سخنان استاد احمد شهدادی در همایش ترجمه متون دینی
بحث اول: تعریف ترجمه
موضوع سخن، آسیبشناسی ترجمه دینی است. یکی از مباحث اساسی در ترجمه، ابعاد نظری آن است. در این میان، تعریف ترجمه نیز مهم است. از فرایند ترجمه، تعریفهای بسیار کردهاند، اما در این جا، به تعریف نایدا اشاره میکنیم که از متخصصان فنّ ترجمه است. از نظرگاه نایدا، ترجمه، بازتولید نزدیکترین و طبیعیترین معادل پیامِ زبانِ مبدأ به زبان مقصد است. اما این انتقال، از دو جنبه صورت میگیرد: نخست، از جنبه معنا و سپس، از جنبه سبک. در ترجمه، هم باید معنای متن مبدأ را انتقال داد و هم باید سبک آن را حفظ کرد. البته مثلاً در متون ادبی، سبک اهمیت فراوان دارد. سبک، تابع زمان و مکان است.
نکته دیگری که در این جا مطرح است یک سؤال مهم است: آیا هر متن، فقط یک ترجمه دارد؟ واقعاً چنین نیست که هر متنی فقط و فقط یک ترجمه داشته باشد و یک ترجمه بتواند ترجمه نهایی و دائمی آن باشد. متون، قابلیت ترجمهپذیری متعدد دارند، ولی برخی متون، دامنه تغییر و ترجمهپذیری دارند. در مورد متون دینی، این امر اهمیت مضاعف مییابد.
در این جا، به دو نوع آفت اساسی که گریبانگیر مترجمان، بویژه مترجمان نوپا و نوقلم میشود اشاره میکنیم. البته این دو آفت، متأسفانه گاهی در کار مترجمان پرسابقه نیز راه مییابد.
آفت اول: ناآشنایی با زبان مقصد و گونه زبان معیار آن
برای مترجم، آشنایی دقیق و عمیق با زبان معیار، امری لازم است. بیشترِ بارِ ترجمه، روی زبان مقصد است. لذا نباید کسی به زبان دومِ خود ترجمه کند. باید از زبان دوم به زبان اول ترجمه کرد و نه برعکس. مهمترین وظیفه مترجم، آشنایی با زبان مقصد و زبان معیار آن است، نه با گونههای دیگرِ زبان. زبان، تحول و تطور میپذیرد و ارگان زندهای است که در طول چند سال و یک نسل تغییر میکند. مترجم ناآشنا با این عنصر، متنِ زبانِ مبدأ را به زبان عصر و نسل خود ترجمه نمیکند و از این رو، مخاطبان با آن ارتباط برقرار نمیکنند.
اگر بخواهیم واحد ترجمه را کلمه بدانیم، باید به مترجمان تذکر بدهیم که در ترجمه، کلمه، اهمیت بسیار دارد. مترجم، بدون توجه به اهمیت کلمات، نمیتواند ترجمه درست و زیبا بیافریند. بسیاری از کلمات چندین معنا دارند. در برابرِ کلماتی، در یک فرهنگِ دوزبانه، ستونی از معادلها نوشته شده که نوآموزان زبان را سر در م میکند.
نکته دیگر، این که مترجم باید بداند معنا در کار نیست، شبکههایی از معنا در کارند. مترجم با شبکههای معنایی مواجه است؛ مثلاً در انگلیسی یا فارسی، حروف اضافه نقش مهمی دارند و معانی متفاوتی برای کلمات خلق میکنند.
مترجم باید از یک آفت دیگر بپرهیزد. گاهی مترجمان به صرف دانستن معانی کلمات، به حافظه خود تکیه میکنند و از فرهنگها بهره نمیبرند. این کاری نادرست است. روی میز کار هر مترجمِ پختهای باید چندین فرهنگ وجود داشته باشد که به هنگام لزوم به آنها مراجعه کند. این امر گاهی چنان مهم است که گاهی شباهت املایی کلمات، مترجم را به خطا میاندازد.مشکل دیگر، این است که مترجمان گاهی بدون سبک ترجمه میکنند، آن هم در جایی که متن دینی، سبک خاص دارد. طبیعی است که متون دینی در طول سالها، در محیطهای متفاوت و برای مخاطبان مختلف گفته یا نوشته شدهاند. مترجم دینی باید این امر را دریابد و به ترجمه خود سبک بدهد.
آفت دیگر برخی از ترجمههای دینی، این است که کاربردی نیستند؛ یعنی سطوح مختلف زبانی را رعایت نمیکنند. از سوی دیگر، به تنوع مخاطبان خود توجه ندارند. «نهج البلاغه» کتابی است با عمق و ژرفای الهی و معنوی. اما آیا همه بخشهای آن، به یک گونه و برای یک مخاطب باید ترجمه شود؟ فهم بخشهای توحیدی «نهج البلاغه» برای مردم معمولی ممکن نیست. در عین حال، مثلاً نوجوانان و زنان خانهدار نیز حق دارند و باید با «نهج البلاغه» آشنا شوند. پس مترجم باید بکوشد برای سلیقههای متفاوت و با توجه به مخاطب، متن را ترجمه کند.
آفت دوم: اجمال و ابهام (گریز از تفسیر)
آفت دیگری که در کار ترجمه دینی روی میدهد، تفسیرگریزی است. متون دینی، چنان عمیق و پرمعنایند که با یک گونه معنا و یک شکل فهم، تمام نمیشوند. در عین حال، این متون در بسیاری از موارد، بدون توجه به لایههای مختلف معنایی آنها، مبهماند و ایجاد سؤال میکنند. از سوی دیگر، ترجمه خود نوعی تفسیر است. بدون تفسیر هیچ ترجمهای ممکن نیست؛ چه رسد به ترجمه متون دینی. از این رو، مترجم متون دینی باید همواره بکوشد متون را در حد لازم و کافی توضیح دهد و هیچ ابهامی را ـ تا جایی که میتواند ـ باقی نگذارد. ترجمه مثلاً روایتی که «اکثر اهل الجنة البلهاء»، بدون توضیح معنایی آن، طرح سؤال میکند. از طرف دیگر، ترجمه باید با سایر متون دینی، وحدتی ارگانیک داشته باشد و آنها را نفی و طرد نکند.
آفات بسیارِ دیگر هم در این عرصه به چشم میآید که مجال طرح آنها نیست.
|
style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px">
cellPadding=0 width="100%" border=1 id="table4">
آییننامه ترجمه، تنگنا نمیآورَد
گفتگو با محمد مرادی، مسئول گروه ترجمه در پژوهشكده علوم و معارف حدیث
به عنوان اولین سؤال مى خواستم بپرسم در كار ترجمه متون دینى در این گروه، با توجه به این كه رویكردهاى مختلفى نسبت به كار ترجمه متون دینى وجود دارد، شما كدام معیار را انتخاب کردهاید و به چه شیوهاى آثار این جا به زبانهاى مختلف ترجمه مى شود؟
بسم اللّه الرحمن الرحیم. سپاس گزار هستم از این كه اظهار لطفى كردید و تصمیم گرفتید كه خوانندگانتان را با كارهاى گروه ترجمه پژوهشکده علوم و معارف حدیث بیشتر آشنا کنید. درباره رویكردهاى ترجمه یا روشهاى ترجمه، گفته شده است كه چندین نوع ترجمه وجود دارد یا ممكن است كه ترجمه به چند شکل، صورت بگیرد؛ مثل ترجمه لفظ به لفظ، ترجمه لغوى، ترجمه آزاد، ترجمه پویا و امثال اینها.
به نظر من، در گذشته، بیشتر ترجمه لفظ به لفظ و گاهى ترجمه لغوى بوده است. ترجمه لفظ به لفظ یعنى این كه مترجم تلاش مىكند كه واژهها و تعابیر زبان مبدأ در یک متن را، عیناً به زبان مقصد برگرداند. این تلاش، گاهى ترجمه را بسیار ناخوانا و گاهى ناگویا میکند؛ زیرا مترجم فقط تلاش كرده كه واژهها را یک به یک به زبان دوم برگرداند. گاهى هم مترجمانى تلاش كردهاند ترجمه را به شیوه لغوى انجام بدهند ـ که نوعى از ترجمه لفظ به لفظ است ـ و در آن، ساختار ادبى را هم منعكس بكنند؛ مثلاً اگر در جایی، جمله حالیه آمده یا یک كلمه به صورت حال آمده، یا یک كلمه به صورت تمییز آمده، یک جا فعل، ماضى است و یک جا، مضارع، ساختار، اسمى یا فعلى است و ... همه این ساختار ادبی، به زبان دوم منتقل شود.
آیا مقصود تقریباً گَرتهبرداری است؟
بله، کاملاً درست است. این هم نوعى از ترجمه است كه بسیار دشوار هست ولى، به خاطر رعایت آن نكات ادبى كه در زبان مبدأ هست، ترجمه، ناگویا و مجمل انجام میگیرد. در این نوع ترجمهها، مترجمان، با اصل وفاداری به متن، اقدام به ترجمه میکردند.
ولی به دلیل رویکرد به انتقال دقیق و مطلوب مراد نویسنده، ترجمهاى بعدها به تدریج شكل گرفت، که از آن به ترجمه آزاد یاد میشود كه مترجمان، در این نوع ترجمه هم، دو گونه عمل كردند: در یک روش، مترجمان وفادار به متن هستند، ولى به ساختار متن، چندان توجه ندارند؛ وقتى شروع به ترجمه مىكنند، تلاششان این است كه با وفادارى به متن، مفهوم و مراد و منظور نویسنده را به گونهاى به زبان دوم منتقل بكنند، اما اگر كسى دقت بكند، میبیند که لفظى افتاده و یا جملات، پس و پیش شده است. با دقت در این نوع ترجمهها، مشخص میشود که دقیقاً واژههایی كه در متن آمده، منعكس نشده و ساختار نیز رعایت نشده است. مترجم، متن را خوانده و تصور كرده كه فلان متن، فلان معنا و منظور را دارد. در عین حال، این روش، نوعی وفادارى به مراد نویسنده هست. در روش دوم، وفاداری به متن هم نیست؛ چشمانداز دورى از متن یا تفسیر خیلى مفصل و مبسوطى از متن، به نام ترجمه ارایه مىشود؛ براى نمونه شاید بتوان ترجمههاى ذبیح الله منصورى را از این نوع دانست كه گاهی كتابى هفده ـ هجده صفحهاى را به دویست ـ سیصد صفحه تبدیل میکند و چه بسا خواننده هم خیلی از آن ترجمه لذت میبرد. منصوری، ذهن بسیار فعالى داشت و براى خودش آن مطلبى را كه گوینده در پى القای آن بود، مى پروراند.
اما این که ما در گروه ترجمه، در پى كدام یک از روشهای یاد شده هستیم، آییننامه دقیقی هم تدوین نکردهایم که به مترجمانمان بگوییم شما حتماً باید فلان روش را اعمال کنید. مهم براى ما این است كه آنچه در متن آمده، به گونهای دقیق به زبان دوم منعكس بشود که در عین وفادارى به متن اصلى، خارج از چارچوبى كه در متن مبدأ هست، قدم برنداریم. به همین دلیل است که هم سعى مى كنیم مترجم را با وسواس انتخاب بكنیم و به او توصیههایى بکنیم، هم بعد از این كه ترجمه انجام شد، با وسواس و دقت بیشتری آن را مقابله و بررسی کنیم. از این رو، كسان دیگرى را كه توانمندتر از مترجم و یا حد اقل در ردیف او هستند، ترجمه مترجم را كنترل میكنند تا مطمئن شوند که ترجمه، درست اعمال شده است. به تعبیر دقیقتر، ما به آن سبکِ ترجمه آزاد با وفادارى به متن عمل مىكنیم. اما این که این روش، تا چه اندازه در چارچوب و دقیق صورت مىگیرد را نمىتوانم با یک مشخصه روشنى خدمتتان بگویم؛ دلیلش هم این است که مترجمان ما زیاد هستند و غالبشان هم براى خودشان سبکی دارند. تلاش مىكنیم سبک مترجمان، حفظ بشود و خیلى در ترجمه آنها دست نبریم؛ ولى حتماً باید آن چیزى را كه در متن نخست (حدیث) آمده است به نحوى، با دقت و درستی و وسواس، به زبان دوم منتقل شده باشد.
جناب آقاى مرادى! اولویت بندى زبانى براى ترجمه آثار در این گروه، بر چه اساسى اتفاق مىافتد؟ آیا نیاز سنجى خاصى وجود داشته و دارد و یا این كه بر اساس معیارهاى دیگرى، این زبانها انتخاب مى شوند؟
ملاک اول ما در انتخاب زبان ترجمه، خوانندگان ما هستند؛ یعنى بر اساس نیازهایی كه در جاهاى مختلف دنیا هست، اقدام میکنیم. شاید یک نیاز سنجى علمى صورت نگرفته باشد، ولى بر اساس اطلاعات عمومى و یا اطلاعات خاصى كه از منطقهاى داریم، زبان ترجمه را انتخاب مىكنیم. گاهى مترجمان گروه، كتابى را پیشنهاد مىدهند، وقتی به تصویب رسید سفارش ترجمه مىدهیم؛ بنا بر این، از نظر زبانى اولویت اولمان، زبان فارسى است؛ چون كتابهاى ما به عربى تدوین مىشود، خوانندگان فارسی زبان ما در اولویت اول هستند. بعد به نسبت جمعیت مسلمانهاى دنیا، خواننده داریم؛ مثل اردو زبانها، ترک زبانها و زبانهاى لاتین كه اولویت هم با زبان انگلیسى است؛ به دلیل زبان بین المللى بودن و زبان علمى بودن غیر مسلمان نشین. هنوز شاید متأسفانه ما این برنامه را براى غیر مسلمانها در چارچوبهاى كلان كارىمان در نظر نگرفتهایم كه اگر غیر مسلمانها در دنیا، یک كتاب خاصى را مثلاً بر اساس احادیث ما نیاز دارند، تدوین یا ترجمه بكنیم و برایشان بفرستیم. عمدتاً نگاه ما به خوانندههاى مسلمان است. فكر مىكنیم كجا مسلمانها هستند، آنها را رصد میكنیم و برایشان كتاب ترجمه بكنیم، آن هم بر اساس نیازها و اولویتهایی كه مورد نیازشان هست، در منطقهاى مثلاً نیاز به مباحث كلامى هست، تلاش مىكنیم كه كارهاى كلامى را ترجمه بكنیم، در مناطقى، فكر مىكنیم مباحث اخلاقى مورد نیاز باشد یا از طریق كانالهایی اطلاعاتى را به دست بیاوریم كه كتاب را هم بر اساس اولویت زبانى و هم بر اساس نیازهاى مردم مناطق مختلف ترجمه بكنیم. امیدوار هستیم كه در آینده نه چندان دور، برنامهاى هم براى غیر مسلمانها داشته باشیم و آنها را هم تحت پوشش مطالبى قرار بدهیم كه در اختیار داریم و از آنها استفاده مىكنیم و فكر مىكنیم به کار غیر مسلمانها هم مىآید.
یعنى به یک شكل جدیدى، خود گروه ترجمه، وارد حوزه تألیف هم بشود؟
چون در پى این هستیم كه یک بانک اطلاعات نیازهاى ترجمه و مترجمان و ناشران مناطق مختلف دنیا ایجاد بكنیم، اگر بر اساس اطلاعاتى كه به دست مىآوریم، احساس بكنیم که در منطقهاى، كتاب خاصى مورد نیاز است، به بخشهاى مربوط، سفارش تألیف مىدهیم تا پس از تألیف، ترجمه شود و برای علاقهمندان و نیازمندان، برای نقاط مختلف دنیا ارسال گردد.
آیا ترجمه متون دینى در کشور ما داراى متولى، شامل نهادهاى دولتى یا خصوصی یا صنفى هست یا نه و در این زمینه، براى ساماندهى امور ترجمه متون دینى، این گروه چه فعالیت و كوششى داشته است؟
تا آنجا كه من اطلاع دارم، درباره ترجمه متون دینى، متأسفانه كار سازمان یافته یا تشكیلاتى، هنوز تأسیس نشده است. البته اخیراً خانه كتاب، یک شورای ترجمه تشکیل داده که ممکن است به ترجمه متون دینى هم مرتبط باشد؛ ولى براى ترجمه متون دینى، متأسفانه نهادى كه كارى انجام داده باشد و تشكیلاتى را ایجاد بكند و آموزشهاى كارگاهى داشته باشد و بتواند تأثیر مثبت و درست و دقیقى بر ترجمه متون دینى بگذارد، به وجود نیامده است. تلاش مى كنیم كه این كار اتفاق بیفتد. جهت اطلاع عرض مىكنم كه براى ترجمه كتابهاى مقدس، تشكیلات كلیساها، آیین نامهاى را تدوین كرده و به همه كسانى كه كتابهاى مقدس (عهدین) را ترجمه مىكنند، ابلاغ مىشود كه حتماً باید در قالب آن آییننامه ترجمه کنند و آنها نظارت مىکنند. خب به نظرم خیلى چیز مهمى است. به هر حال كتاب مقدس است و ممكن است زبان و ادبیات خاصى داشته باشد، نیاز به اطلاعات ویژه داشته باشد، هر كسى كه زبان مىداند، به این معنى نیست كه مىتواند كتابى را ترجمه بكند، ممكن است یک كتاب از یک ساختار ویژه برخوردار باشد، واقعاً اصطلاحاتى در آن كتاب به كار برده شده باشد كه نیاز به تحقیقات عمیق و كارشناسى دارد. اگر كسى بر زبانى كاملاً مسلط بشود، به معناى این نیست كه حتماً مترجم خوبى هم برای یک کتاب ویژه هست. این كار متأسفانه در بین مسلمانها اتفاق نیفتاده است. از ما هم بعید است كه بتوانیم چنین كارى را بكنیم؛ ولى تلاش مىكنیم كه به سمت و سویی برویم و حداقل، شاخصههایى را تعیین و جریانى را براى ترجمه متون دینى ایجاد کنیم كه متون دینى در قالب شناخته شدهاى ترجمه بشود و هر كسى كه فكر مىكند، زبان عربى میداند به خودش اجازه ندهد كه وارد حوزهاى بشود كه کار در آن حوزه به این آسانىها هم نیست. خیلىها زبان میدانند، ولی نوشتن بلد نیستند، با اصطلاحات یک دانش، واقعاً آشنا نیستند و در عین حال، به خودشان جرئت مىدهند كه به كار ترجمه بپردازند. بعد مىبینید كه ترجمههایى به وجود مىآید، و در بازار عرضه مىشود كه تأسفآور است. مثلاً علوم حدیث، تقریباً آكنده از اصطلاحاتى است كه هر كسى با این اصطلاحات آشنا نیست، باید دورهاى بگذراند و آموزش ببیند تا این اصطلاحات را بشناسد. همین اصطلاحات، گاهى در متنهای حدیثى هم انعكاس پیدا كرده است؛ مثلاً در سلسله سندهاى حدیثى آمده است: «رَفَعَهُ» مثلاً «فلانى از فلانى، رَفَعَهُ الى فلان». بر اساس این واژه، مىگویند این حدیث، مرفوع است یعنى بخشی از ناقلان حدیث، نامعلوم است و یک جایی از سند، كسى كه گوینده حدیث است، نام برده نشده و یا شناخته شده نیست و شخصی كه این حدیث را نقل مىكند، مىگوید آقا این را من رساندم به فلانى، ولى مشخص نیست اینجا چه کسی هست. در ترجمهاى دیدم این «رَفَعَهُ» را مترجمى ترجمه كرده بود كه «او حدیث را بر كشید». در بررسىهایى كه داشتم، از این قبیل، موارد متعدد به نظرم رسید؛ مثلاً كسى، طواف اسبوعى را كه در حج هست به طواف هفتگى ترجمه کرده بود، اسبوع که در زبان عربى رایج است، به معنى هفته است؛ ولى طواف اسبوعی، یک اصطلاح است. وقتى كه شما این اصطلاح را در یک متنى میبینید و در آن قالب قرار مىگیرید، آن قالب، خودش به ما مى گوید كه این واژه در اینجا به چه معنایى به كار گرفته شده است. یا مثلاً در تعبیرهایى از بزرگان دینى، گاهى به كسى با خطاب «قتلک الله» تعبیر شده است. قرائن و سیاق كلام نشان مىدهد كه شما «قتلک الله» را اینجا باید به چه معنایی ترجمه كنید، گاهى قتلک الله نفرین علیه كسى است. یعنی کسی واقعاً نفرین میکند و واقعاً میگوید: «خدا تو را بکشد». گاهى هم یک تعبیر عاطفى است، همانگونه كه ما در زبان فارسى هم گاهى به یک دوست صمیمىمان كه با او صمیمیت داریم، شوخى مىكنیم و او حرفى را براى ما مىزند که خیلى براى ما عجیب است به او مىگوییم: «اى خدا بکشدت». این نفرین نیست، در واقع یک بیان عاطفى در تعبیر است. اینها اصطلاحهای یک زبان است و فراوان هم هست. اگر كسى این توانایى را نداشته باشد و با این اصطلاحات، آشنایى نداشته باشد، ترجمه را خراب مىكند؛ از این رو تلاش مىكنیم كه نهادى شكل بگیرد و جریانى ساخته بشود كه به ترجمه متون دینى كمک بكند. این را هم ناگفته نگذارم که وقتی سخن از نهاد و یا آییننامه میشود، اولین چیزی که به ذهنها خطور میکند، ممانعت و سختگیری و ایجاد تنگنا است. متأسفانه این ذهنیت در فضای فکری ما هست. ما تلاش میکنیم، در عین این که، کارها در قالب و چارچوب صورت بگیرد، با تنگناهای سختگیرانهای که آفت رشد و پیشرفت است، هم مواجه نشویم، و یا کسی را با آن مواجه نکنیم.
مترجمان واحد ترجمه كه در داخل مؤسسه و یا خارج از آن با این واحد همكارى دارند، چه مهارتها و قابلیتهایی دارند و آیا باید مهارتهاى ویژهاى در این گروه داشته باشند، یا همان مهارتهایى كه هر مترجمى داراى آن است، کفایت میکند؟
من در پاسخ به پرسش پیشین شما، به برخى از نكتهها اشاره كردم كه آنها را تكرار نمىكنم. رایج هست كه مى گویند مترجم باید احاطه كامل به زبان مبدأ و مقصد داشته باشد. این، اصل اولی ترجمه است. ولی علاوه بر اینها، مترجم، باید بر فرهنگ هر دو زبان هم احاطه كامل داشته باشد. واقعش این است كه اگر كسى به این دو ادبیات و دو فرهنگ احاطه كامل نداشته باشد، مترجم خوبی نیست و ترجمه قابل قبولی ارائه نخواهد داد. و در این صورت، مترجم نمىتواند مدعی شود که نویسنده یا ماتن، همین حرف را مىخواسته بگوید كه مترجم گفته است؛ با احاطه کامل به فرهنگ و ادبیات دو زبان، ترجمه قابل قبولی ارائه میشود و بدون آن، و با مراجعه به لغتنامه نمیتوان ترجمه خوب به دست داد.
گاهى مترجمان برای ترجمه یک متن، یک لغت نامه پیدا مىكنند و وقتی معنای واژهاى را دقیق نمىدانند، یكى از معانى واژه را انتخاب مى كنند، بعد مىبینیم كه ترجمه، كاملاً مبهم باقى مانده است. مشخص است كه مترجم متن را خوب در نیافته است و ندانسته که منظور متن چه بوده است و از این رو، ترجمه را به اجمال گذاشته و از آن گذشته است. مترجم باید از مجمل گذاشتن ترجمه، پرهیز کند.
البته ممكن است در متنی، امكان روشن سازى متن وجود نداشته باشد؛ یعنى متن واقعاً مبهم است. در این گونه موارد، بر مترجم است که پس از تفحص و تلاش لازم، یادآوری کند که متن، مبهم است، یا مثلاً احتمال دارد كه فلان معنا را داشته باشد و احتمال دارد كه معناى دیگرى داشته باشد. به هر حال، تكلیف متن را مشخص بکند؛ چون ترجمه، یك نوع اطلاع رسانى و بازگویى است و اگر مترجم موارد مبهم را به اجمال بگذراند، ترجمه قابل قبولی صورت نگرفته است.
تأكید كنم كه در ترجمه، مترجم حتماً باید به دقائق و ظرائف کلام مبدأ تسلط داشته باشد و بتواند آن دقایق و ظرایف را منعكس بكند، كه متأسفانه در ترجمهها كم اتفاق مىافتد.
این نكته را هم یادآوری کنم اصطلاحاتى در زبان مبدأ است كه یافتن معادلهاى خوب در زبان دوم از اهمیت بسزایی در ترجمه برخوردار است. لازمه این کار، مطالعات گسترده و پر دامنه مترجم در زبان مقصد و اطلاع کافی از چند و چون آن زبان و ظرافتهای کلام و مثلها و ضربالمثلها و امثال اینهاست. در ترجمه ممکن است ما ترجمه گویایی به دست دهیم، اما لطافت معنایى، درست منعكس نشده باشد. اگر مترجم ذهن فعالى داشته باشد و بداند كه از چه واژهها و تعابیر و مثلهایى استفاده بكند، حتى از شعر یا نثرهاى روان استفاده بكند، ترجمه را خوب و دقیق خواهد كرد وگرنه ترجمه خشک و بىروحى خواهد بود.
آثاری كه به عنوان كارهاى ترجمه اى در این گروه منتشر شده است چه بازتابهایى در كشورهاى مقصد داشته است؟ آیا شما این بازتابها را گرفته اید؟
ما متأسفانه، رابطه چندانی با خوانندگان خارج از کشورمان نداشته ایم؛ ولی اجمالاً (به جز فارسی زبانان) اطلاعات اندکی داریم. از جمله، اصرار فراوان مترجمان برای ترجمه آثار بیشتر دار الحدیث، نشان دهنده علاقهمندی آنها به این گونه کتابهاست. برای نمونه، منتخب میزان الحکمه به بوسنایی ترجمه شد و در کمتر از یک سال همه تیراژ آن به فروش رفت.
آثار دار الحدیث، به چه زبان هایی ترجمه شده؟
تقریباً تمام کتب حدیثی دار الحدیث، به زبان فارسی ترجمه می شود. به جز آن، انگلیسی، اسپانیولی، روسی، ترکی آذری و استانبولی، اردو، بوسنیایی، اندونزیایی، فرانسوی و فارسی تاجیک، زبان هایی است که برخی از آثار دار الحدیث به آنها ترجمه شده و یا در دست ترجمه است.
در جایی گفته اید که قرار است بانک اطلاعات مترجمان متون دینی را ایجاد کنید. این طرح، اکنون در چه مرحله ای است؟
این ایده، در جهت نیاز سنجی و شناخت مترجمان و ناشرانی بود که می توانند به ما کمک کنند. در این باره، با بسیاری از سازمان ها و مؤسسات تماس گرفته ایم تا اطلاعات جامعی درباره آثار ترجمه شده، آثار مورد نیاز خوانندگان و امثال اینها را فراهم آوریم تا از دوباره کاری پرهیز شود.
بانک اطلاعات ترجمه متون دینی، کاربردها و فوایدی دارد. نخست، می توان براساس آن، نیازهای موضوعی در مناطق مختلف را به دست آورد؛ مثلاً اگر در منطقه ای، کتاب های اخلاقی زیادی ترجمه شده، ما به سراغ ترجمه کتاب های اعتقادی و کلامی برویم. این موضوع را مدت هاست که دنبال می کنیم.
دوم این که مترجمان مختلف را که به زبان عربی و زبان مقصد، احاطه کامل داشته باشند، شناسایی می کنیم؛ از ناشران، مؤسسات و نهادها و انجمن هایی که می توانند در امر ترجمه، به ما کمک کنند، آگاه می شویم؛ و عالمان و اندیشمندانی که میتوانند در این زمینه کمکی به ما کنند، شناسایی کنیم. سیاست کاری ما، ترجمه به قصدِ نشر است و اگر ناشر مناسب پیدا نکنیم، اصلاً ترجمه را آغاز نمی کنیم؛ از این رو، برای شناسایی این بخش ها و افراد، پیگیر هستیم. البته ایجاد این بانک اطلاعات، کارِ دشواری است و امکانات ما محدود است و کار، به کندی پیش می رود. در درجه اول می خواستیم از امکاناتی که در داخل کشور، موجود است استفاده کنیم: اطلاعات روزنامه ها و نشریه ها و کتب، طلاب خارجی و رایزنی های ایران در خارج از کشور، اما این که کار، دقیقاً کِی به ثمر خواهد نشست، روشن نیست.
در گزارشی، تأسیسِ خانه یا انجمنِ ترجمه را مطرح کرده بودید. این برنامه در چه وضعیتی است؟
برای ترجمه بخصوص ترجمه متون دینی، سازمان و تشکیلاتی وجود ندارد. مترجمان، خود با علایق شخصیشان، ترجمه میکنند و معمولاً هم نمی دانند جامعه، به کتابی که ترجمه می شود، چه نیازی دارد. ای بسا کتابی چندین بار ترجمه شده، اما مترجم از آن خبر ندارد. دوباره ترجمه می کند و کاری در ردیف یا حتی پایین تر از ترجمه قبلی، ارائه می دهد. ما در پی این هستیم که مرکزیتی تأسیس شود که درباره ترجمه متون دینی و مترجمان، اطلاع رسانی شود و نیز، تجربیات و دستاوردهای مترجمان، در آنجا ثبت گردد؛ از این رو، تصمیم گرفتیم که نشست هایی را برگزار کنیم که در آنها، اولاً، مترجمان دینی با هم آشنا شوند و بعد، به تدریج نهادی شکل بگیرد، حالا به هر اسمی که باشد؛ کانون ترجمه، اتاق ترجمه، انجمن ترجمه و مانند آنها. این نشست ها را ابتدا، با مترجمان متون دینی در قم آغاز می کنیم و بعد، به تدریج، با توفیق خداوند، کار را به شهرهای دیگر و در صورت وجود امکانات، به مترجمان خارج از کشور، گسترش می دهیم و با تأسیس این نهاد، امید است نشریه ای هم در زمینه ترجمه دینی منتشر شود که به امر ترجمه متون دینی کمک کند. ان شاء الله.
|
style="MARGIN-TOP: 0px; MARGIN-BOTTOM: 0px; LINE-HEIGHT: 15px">
cellPadding=0 width="100%" border=1>
گزارش سالیانه گروه ترجمه و تدوین در سال 1386
ترجمه
1 . پایان ترجمه عربی به فارسی «نهج الذکر»؛
2. ترجمه بیان های فارسی به عربی «موسوعه امام حسین(ع)»، جلد نخست؛
3. انعقاد قراردادِ تبدیل فارسی به سیریلیک «اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث»؛
۴. اتمام ترجمه یازده مقاله از مجله «علوم حدیث» به اردو؛
۵. اتمام ترجمه عربی به فارسی «حکمت نامه لقمان» و چاپ آن؛
۶. اتمام ترجمه عربی به فارسی بیوگرافی های « نهج الدعا»؛
7. انعقاد قرارداد ترجمه عربی به اردوی «الدنیا والآخره فی الکتاب والسنة» (در حال انجام)؛
8. اتمام ترجمه عربی به فارسی «موسوعه میزان الحکمة»، مدخل های الإنسان، الأمن، الأمانة، تأنی و الآفة؛
9. ترجمه فارسی به عربی چند تحلیل و بیان درباره امام مهدی(ع)، دعا و ذکر؛
10. اتمام ترجمه و صفحه آرایی ترجمه انگلیسی «منتخب میزان الحکمة»؛
11. اتمام ترجمه انگلیسی به فارسی کتاب «حدیث موتسکی»؛
12. اتمام ترجمه عربی به فارسی «موسوعه میزان الحکمة»، بخش الإیمان؛
13. اتمام ترجمه عربی به اردوی کتاب «الحج والعمرة فی الکتاب والسنة»؛
1۴. اتمام ترجمه عربی به فارسی «موسوعه امام حسین(ع)»، جلد نخست و چهارم؛
1۵. اتمام ترجمه فولانی «منتخب میزان الحکمة»؛
1۶. اتمام تبدیل فارسی به سیریلیک «منتخب میزان الحکمة»؛
17. چکیده برداری از مقالات جمع آوری شده به زبان کردی و آذری؛
18. انعقاد قرارداد ترجمه عربی به فولانی دو جلد از «موسوعه عقاید اسلامی» (در حال انجام)؛
19. انعقاد قرارداد ترجمه عربی به انگلیسی «حکمت نامه لقمان» (در حال انجام)؛
20. اتمام ترجمه عربی به فارسی «موسوعه میزان الحکمة»، مدخل الجنّة.
مقابله و کنترل
1 . کنترل تبدیل «منتخب میزان الحکمة» از فارسی به سیریلیک؛
2. کنترل ترجمه فارسی «نهج الذکر»، جلد نخست و دوم؛
3. کنترل نهایی ترجمه انگلیسی «سیاست نامه امام علی(ع)»؛
۴. کنترل بیان های مختلف از فارسی به عربی؛
۵. اتمام کنترل ترجمه «موسوعه میزان الحکمة»، بخش الأمّة؛
۶. کنترل ترجمه عربی به فارسی «حکمت نامه لقمان»؛
7. کنترل ترجمه عربی به فارسی، «موسوعه امام حسین(ع)»، جلد نخست و چهارم؛
8. کنترل تبدیل فارسی به سیریلیک «اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث»؛
9. کنترل ترجمه عربی به فارسی «موسوعه میزان الحکمة»، مدخل های أنس، انسان، تأنی و آفت؛
سایر فعالیت ها
1 . برگزاری سه نشست از سلسله نشست های گروه ترجمه؛
2. پیگیری برای اطلاع از ترجمه اردوی «میزان الحکمة» در پاکستان و تهیه مجلداتی از آن؛
3. همکاری مستمر با پایگاه حدیث نت، جهت ترجمه به زبان های عربی، اردو و انگلیسی؛
۴. تلاش برای یافتن مترجم فرانسوی جهت ترجمه «منتخب میزان الحکمة»؛
۵. تهیه گزارش بودجه عملیاتی سال 138۶ و گزارش توجیهی برنامه های پیشنهادی گروه ترجمه، در سال 138۶؛
۶. تلاش برای ارتباط با آقای خوزه کوتیا، مترجم اسپانیولی؛
7. همکاری مستمر با پایگاه کنگره کلینی، جهت ترجمه مقالات به زبان های عربی، اردو، انگلیسی و فرانسوی؛
8. تلاش برای یافتن مترجم چینی، جهت ترجمه «منتخب میزان الحکمة»؛
9. تهیه گزارش شش ماهه اول سال 138۶؛
10. مکاتبه با معاونت بین الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، جهت رایزنی درباره بانک اطلاعات مترجمان و ناشران و استفاده از کارشناسان آن سازمان؛
11. اقدام به راه اندازی بانک اطلاعات مترجمان و ناشران در حوزه متون دینی؛
12. برنامه ریزی و برگزاری همایش مترجمان متون دینی؛
13. تهیه و توزیع فرم بانک اطلاعات مترجمان، در همایش بین المللی مهدویت، به چهار زبان اردو، عربی، انگلیسی و فرانسوی؛
1۴. برگزاری دو جلسه، درباره ایجاد بانک اطلاعات مترجمان؛
1۵. برنامه ریزی برای انعقاد قرارداد ترجمه ترکیِ استانبولی «موسوعة امیرالمؤمنین(ع)».
|