نشست واحد علوم اجتماعی و حدیث با عنوان «ارتباطات اجتماعی از دیدگاه حدیث؛ نگاهی از درون و بیرون» در 13/2/86 برگزار شد. .JPG)
در این برنامه، پس از تلاوت قرآن توسط حجةالاسلام و المسلمین زاهدی پور، حجةالاسلام و المسلمین ضمیری مدیر گروه جامعهشناسی دانشکده حدیث به حضار و دکتر فیاض خیر مقدم گفت و در ادامه چنین طرح بحث نمودند که مؤسسه علمی ـ فرهنگی دار الحدیث در پی این است که مقولاتی از جامعه شناسی را که امکان ارتباط با احادیث دارد به بحث و بررسی بگذارد و احادیث ارزشمند شیعه را با زبان جدیدی به جامعه امروز عرضه کند.
در ادامه دکتر فیاض گفت: «من میخواهم در زمینه ارتباطات و حدیث بحث کنم و چهارچوبی برای این رابطه ارائه دهم که بر مبنای آن میتوان کار حدیثی کرد.
سطح اول، کشف قرائن در ارتباط کلامی ائمه(ع)
حدیث از باب ارتباط کلامی است که از یک بُعد وارد مقولات ارتباطات انسانی میشود؛ یعنی خود حدیث ضد ارتباطات غیر انسانی (ارتباطات غیر چهره به چهره) است. ارتباط کلامی، ارتباط رو در رو است که با هم به صورت شفاهی صحبت میکنیم. واضح است که آن قدر که چهره صحبت میکند ( شکل، رنگ و حالت چهره، تُن صدا، نوع نگاه، حالت بدن و ...) زبان صحبت نمیکند. این بخش در حدیث حذف شده و قابل مشاهده نیست. یکی از کارهایی که باید انجام شود بازتولید این قرائن برای احادیث است و این کاری بزرگ و مشکل است.
سطح دوم، نزدیک شدن به زبان طبیعی
باید به زبان طبیعی نزدیک شد، زبان طبیعی دوران ائمه(ع) را باید شناخت. زبان طبیعی گویاست و زبان نوشتاری صامت است. کاری که بزرگان معانی، بیان، نحو و صرف کردند و آوردن شعرهای آن زمانه و مطالب آن زمانه به همین دلیل بوده است؛ یعنی اگر شعر صدر اسلام را میآورند برای این است که به ارتباطات کلامی یا طبیعی آن زمان نزدیک شوند. اگر لسان العرب شواهد و کاربردهای یک لغت را میآورد برای آن است که خواننده به زبان طبیعی نزدیک شود. زبان گفتاری و طبیعی به شدت پویا است. و طبق زمان تغییر میکند؛ به همین دلیل فهم زبان طبیعی به شدت نیازمند زمانشناسی است. احادیث در هر دوره الگوهای خاص خود را دارند که از حیث ارتباطی باید استخراج شود و این که دوره فعلی به دوره کدام یک از ائمه(ع) نزدیکتر است. علم بلاغت همان ارتباط مؤثر است. امام در ارتباطات هم مرجع است؛ پس باید تفاوت ساختارهای ارتباطی ائمه(ع) استخراج شود. چیزی شبیه بحث «ارتباطشناسی عاشورا» از حمید مولانا در واشنگتن. در روز عاشورا بهترین کسی که ارتباط شناسی میکند خود امام حسین(ع) است. برای این کار باید راه تفتازانی را ادامه داد؛ زیرا ارتباطشناسی حوزوی همین است. به علم زبانشناسی هم نیاز است که متأسفانه حوزه نسبت به این علم جدید غافل مانده است. و یکی از دلایل عدم موفقیت حوزه در ارتباط برقرار کردن با دانشگاهیان همین عدم توجه به زبانشناسی است. زبانشناسی، مادر علم ارتباطات است. ما در دینشناسی، ارتباطشناسی داریم و در ارتباطشناسی، دینشناسی داریم. حالا باید همین را بر حدیث منطبق کنیم؛ یعنی تفاوت ارتباطشناسی امام صادق(ع) با ارتباطشناسی امام باقر(ع) و پیامبر(ص) و حتی در خود قرآن، آیات مکی و مدنی، همه باید استخراج شود.
سطح سوم، بسترشناسی ارتباطات
بستر شناسی در ارتباطات امروز خیلی مهم است؛ یعنی اکنون ظرفهای ارتباطی، ظرفهای معنایی، حوزههای معنایی یا نظامهای معنایی به شدت در ارتباطات مؤثر است. برای فهم احادیث ائمه(ع) لازم است ظرفهای ارتباطی یا حوزههای معنایی ائمه(ع) در طول 250 سال حضور ائمه(ع) فهمیده شود. با یک حدیث خاص از امام رضا(ع) نمیتوان یک حدیث عام از پیامبر(ص) را بدون توجه به حوزههای معنایی و زمانی تخصیص زد. فرمودند: «نکلم الناس علی قدر عقولهم». و جمع آوردن عقل به این معنی است که با سطوح عقل و به همین قیاس با سطوح معنایی در احادیث رو به روییم که باید به آن توجه کرد. باید ببینیم مخاطب چه کسی بوده است. آیا انسان عالِمی بوده یا عوام بوده است. ائمه(ع) این هنر را داشتهاند که سختترین مطلب را به سادهترین وجه بیان کنند. به همین مناسبت باید سطوح ارتباطی احادیث را استخراج کنیم. این سطوح به شرح زیر است:
1. ارتباطات درون فردی. ارتباط شخص با خودش. این سطح عمیقترین، بنیانیترین و اساسیترین سطح است. واضح است که اولین کار ائمه(ع) این بوده که فرد را از درون منقلب کنند. این که پیامبران میگویند کار ما ذکر است، تدبر در آسمان و زمین همه اش ذکر است. و این همان ارتباط درونی است. در این مرتبه باید احادیثی که ارتباط درون فردی را در بر دارد استخراج شود ( مثل احادیثی که در ارتباط با تدبر و تعقل صحبت میکند).
2. ارتباطات بین فردی. ارتباط دو رفیق، زن و شوهر، دو تا همکار و از این قبیل. اخلاقیات در این سطح قرار میگیرد.
3. ارتباطات درون گروهی مثل ارتباطات خانوادگی و خویشاوندی. دعاها و احادیث، ارتباطات درون گروهی را به شدت برای ما بیان میکنند.
4. ارتباطات بین گروهی. ارتباطات در یک محله یا شهر یا یک قوم یا مثلاً ارتباط بین روحانیت و مردم در قم. آیا در این ارتباط موفق بودهایم یا نه و دلیل آن چیست؟ این کار خیلی بزرگی است و امنیت حوزه علمیه همه در این کار است.
5. ارتباطات درون سازمانی؛ مثل ارتباطات درون سازمانی، حکومتی ـ محلی و رابطه نمایندگان دولت با حوزه علمیه قم و مردم قم.
6. ارتباطات بین سازمانی. ارتباطات در سطح حکومت و سطح کلان کشور. احادیثی که در این باب است باید طبقهبندی شود.
7. ارتباطات منطقهای، بینالمللی. جهان اسلام و انسجام اسلامی که امسال به آن نامگذاری شده است.
8. ارتباطات جهانی. جهان بما هو جهان، ناس بما هو ناس. احادیث جهانشمول در این دسته قرار میگیرند.
چهارم، رسانهشناسی ارتباطی .JPG)
اگر احادیث این بخش تقسیم بندی و استخراج شود میتوان وضع کار و بودجه رسانههای سهگانه را روشن ساخت. این که ما در سیاستگذاری برای ارتباطات کلامی، کتابتی و تصویری در قالب رسانههای گفتاری، نوشتاری و تصویری به کدام ارتباطات و رسانه اهمیت و اولویت بیشتری بدهیم؟ در چه جاهایی حرف بزنیم؟ در چه جاهایی بنویسیم؟ کجا عکس نشان بدهیم؟ و در کجا ارتباط چهره به چهره داشته باشیم؟ باید از طریق رسانهشناسی ارتباطی حدیثی روشن شود. من ادعا میکنم که سیاستگذاری اسلامی شیعه، ارتباطشناسی نوشتاری است. ارتباطات جهان، اکنون تصویری است. هالیوود جایزه اسکار را به فیلمی میدهد که تصویر بیشتری داشته باشد تا حرف و سخن. انسان تصویری شده عقلش در چشمانش است و این بسیار خطرناک است. به دلیل کثرت ارتباط تصویری مردم به سمت ماهواره و اینترنت گرایش مییابند و کمتر کتاب میخوانند.
پنجم، سازمانشناسی ارتباطات و رسانه
در احادیث چقدر سازمانشناسی وجود دارد؟ حق وکالت، بحث خمس و زکات در فقه به همین اشاره دارد. سازمان رسانه ای حوزه و این که خروجی حوزه منبر باشد یا کتاب و یا فیلم، در این بحث جای میگیرد. الآن جهان با سازمان رسانهای یهود به ارتباطات تصویری تبدیل شده است. یهود حتی خدا را هم میخواهد به تصویر بکشد. ما باید از احادیث، سازمان ارتباطی خود را استخراج کنیم.
ششم، نقد ارتباطی
شیوههای نقد ارتباطی کدام است؟ اگر میخواهیم مردم ماهواره نگاه نکنند چطور باید ماهواره را نقد کنیم؟ من به عنوان یک متخصص و کسی که چندین سال در این زمینه تدریس داشتهام قسم میخورم در احادیث، شیوههای نقد ارتباطی وجود دارد. این که ما چطور نقد کنیم که جوان ما فیلم مبتذل نبیند. این شیوههای نقد را باید از احادیث استخراج کنیم.
هفتم
بر اساس شش مرحله قبلی باید یک الگوی کلان از احادیث استخراج کنیم. آن وقت ما میتوانیم بگوییم شیعهشناسی ارتباطی کردهایم».
|