از جلالت قدر عبدالعظيم از وى سؤال كردند «فقال لولاه لقلنا ما اعقب على بن الحسن ابن زيد» فرمود: اگر عبدالعظيم نبود مى گفتيم على الشديد بن حسن بن زيد فرزند نياورد.
أما عبدالعظيم را پسرى بود بنام محمد، او نيز مردى بزرگ و به زهادت و كثرت عبادت معروف بود، اما محمد بن عبداللّه بن على الشديد معروف بود به مهفهف، و از براى او فرزندى رقم نكرده اند. اما حسن بن عبداللّه بن على الشديد صاحب فرزند بود. اين جمله فرزندان على الشديد بودند كه نگارش يافت. ۱
60 ـ منتخب التواريخ، حاج محمدهاشم بن محمدعلى خراسانى (1352ق)
امر پنجم ـ در ذكر قبور بعضى از امامزادگان مدفون در طهران
اول ـ السيد الجليل ابوالقاسم عبدالعظيم ابن سيد عبداللّه بن سيد على بن السيد حسن الامير ابن زيد بن الحسن المجتبى عليه السلام و ايشان از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادى سلام اللّه عليهما بودند و خيلى محترم بودند خدمت اين دو بزرگوار و او را خيلى دوست مى داشتند، و دينش را به حضرت هادى عرضه داشت، چنانچه شيخ صدوق به اسانيد معتبره نقل فرموده كه حضرت عبدالعظيم عليه السلام فرمود: داخل شدم بر حضرت هادى عليه السلام ، چون چشم حضرت هادى به من افتاد فرمود: «مرحباً بك يا اباالقاسم، انت ولينا حقا» بعد من گفتم: يابن رسول اللّه مى خواهم دينم را عرضه دارم به شما، اگر خوب است ثابت بمانم تا وقتى كه ملاقات نمايم خداوند عزوجل را.
حضرت فرمود: بگو يا اباالقاسم، عرض كردم: من اعتقادم اين است «ان اللّه تبارك و تعالى واحد ليس كمثله شيى ء، خارج من الحدين، حدالابطال و حد التشبيه و انه