حاجى كنى، مرحوم حاجى چون درد پائى داشتند، بعد از عذرخواهى نمودن پايشان را دراز كردند، به نايب السلطنه برخورد، عرض كرد: آقا من هم پايم درد مى كند، اذن بدهيد دراز كنم. فرمود: نايب السلطنه، من كه پايم را دراز كردم دستم را جمع كردم توهم دستت را جمع كن و پايت را دراز كن.
هشتم ابوالحسن جلوه ابن محمد الطباطبائى الاصفهانى الحكيم المتأله. و ايشان از احفاد آقاميرزا رفيع الدين نائينى، استاد علامه مجلسى هستند و در سنه هزار و دويست و سى و هشت در احمدآباد كجرات متولد شد، و در اصفهان تحصيل كرد، پس از تكميل در معقول به تهران انتقال فرمود و در دارالشفاء توقف نمود و مشغول به تعليم علوم حكميه شد، و در آنجا از دنيا رحلت فرمود و در جوار ابن بابويه به خاك رفت و قبرش در ميان يكى از حجرات باغ آنجا معروف است.
نهم نظام الدين ساوجى محمد بن حسين القرشى پدرش دوست شيخ بهائى بود، چون وفات كرد شيخ بهائى او را تربيت نمود، چون شيخ بهائى وفات نمود شاه عباس او را معظم داشت، و به امر شاه عباس كتاب جامع عباسى را تمام كرد. و به اين بزرگوار بعد از عزل ملاخليل قزوينى از تدريس در حضرت عبدالعظيم منصب مدرسى دادند و در همانجا رحلت فرمود و ظاهرا قبرش هم همانجا باشد.
دهم مرحوم آقاسيد صادق طباطبائى تهرانى وفاتشان روز شانزدهم ربيع الثانى سنه هزار و سيصد بود، و قبرشان ظاهرا در حضرت عبدالعظيم است.
يازدهم مرحوم آقاميرزا ابوالفضل صاحب كتاب شفاء الصدور روز هشتم صفر سنه هزار و سيصد و شانزده در طهران فوت شد و شايد مدفون در حضرت عبدالعظيم باشند.
دوازدهم در طهران فوت كرد اول عاشق حضرت سيدالشهداء عليه السلام جناب آخوند ملا آقا ابن عابدين رمضان الدربندى صاحب كتاب خزائن و كتاب اسرار الشهاده و غير