151
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

حاجى كنى، مرحوم حاجى چون درد پائى داشتند، بعد از عذرخواهى نمودن پايشان را دراز كردند، به نايب السلطنه برخورد، عرض كرد: آقا من هم پايم درد مى كند، اذن بدهيد دراز كنم. فرمود: نايب السلطنه، من كه پايم را دراز كردم دستم را جمع كردم توهم دستت را جمع كن و پايت را دراز كن.
هشتم ابوالحسن جلوه ابن محمد الطباطبائى الاصفهانى الحكيم المتأله. و ايشان از احفاد آقاميرزا رفيع الدين نائينى، استاد علامه مجلسى هستند و در سنه هزار و دويست و سى و هشت در احمدآباد كجرات متولد شد، و در اصفهان تحصيل كرد، پس از تكميل در معقول به تهران انتقال فرمود و در دارالشفاء توقف نمود و مشغول به تعليم علوم حكميه شد، و در آنجا از دنيا رحلت فرمود و در جوار ابن بابويه به خاك رفت و قبرش در ميان يكى از حجرات باغ آنجا معروف است.
نهم نظام الدين ساوجى محمد بن حسين القرشى پدرش دوست شيخ بهائى بود، چون وفات كرد شيخ بهائى او را تربيت نمود، چون شيخ بهائى وفات نمود شاه عباس او را معظم داشت، و به امر شاه عباس كتاب جامع عباسى را تمام كرد. و به اين بزرگوار بعد از عزل ملاخليل قزوينى از تدريس در حضرت عبدالعظيم منصب مدرسى دادند و در همانجا رحلت فرمود و ظاهرا قبرش هم همانجا باشد.
دهم مرحوم آقاسيد صادق طباطبائى تهرانى وفاتشان روز شانزدهم ربيع الثانى سنه هزار و سيصد بود، و قبرشان ظاهرا در حضرت عبدالعظيم است.
يازدهم مرحوم آقاميرزا ابوالفضل صاحب كتاب شفاء الصدور روز هشتم صفر سنه هزار و سيصد و شانزده در طهران فوت شد و شايد مدفون در حضرت عبدالعظيم باشند.
دوازدهم در طهران فوت كرد اول عاشق حضرت سيدالشهداء عليه السلام جناب آخوند ملا آقا ابن عابدين رمضان الدربندى صاحب كتاب خزائن و كتاب اسرار الشهاده و غير


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
150

اصوب رأيا و احسن استنباطا و اكثر استيناسا به جواهر كلمات الهى، جناب ابوبكر عاصم بن بهدلة الكوفى است. و او اول است شأنا و جلالة، و لذا رسم جميع مصاحف به قرائت عاصم كوفى است، و عاصم در سنه صد و بيست و هشت در كوفه از دنيا رفت ـ دوم از قراء سبعه كسائى است كه گفته شد.
سوم از قراء سبعه ابوعمارة حمزة بن حبيب كوفى است، و او در سنه صد و پنجاه و شش در حلوان از دنيا رفت ـ چهارم نافع بن عبدالرحمن المدنى است، و در مدينه از دنيا رفت در سنه صد و شصت و نه.
پنجم عبداللّه بن كثير المكى است، و او در مكه معظمه از دنيا رفت سنه صد و بيست.
ششم ريان المكنى بابى عمرو بن علاء النحوى البصرى است، و او در كوفه از دنيا رفت سنه صد و پنجاه و چهار.
هفتم عبداللّه بن عامر الشامى است، و او در شام از دنيا رفت سنه صد و هيجده، و بعضى ائمه قراءات را ده نفر شمردند و اضافه نمودند به اين هفت نفر ابوجعفر مدنى و يعقوب بصرى و خلف را.
هفتم العالم العلام جناب حاجى ملاعلى كنى مصنف توضيح المقال فى علم الرجال و غير آن. ولادتش سنه هزار و دويست و بيست بود در قريه كن كه دو فرسخى طهران است، و ايشان مدتى در نجف اشرف، خدمت صاحب جواهر تلمذ فرمودند، بعد آمدند به طهران و رياست روحانى عامه مملكت ايران با ايشان شد، و در صبح پنجشنبه بيست و هفتم ماه صفر سنه هزار و سيصد و شش از دنيا رحلت فرمود در سن هشتاد و شش تقريبا، و جنازه شان را در كمال احترام و اجلال بردند به زاويه مقدسه حضرت عبدالعظيم دفن نمودند.
نقل كردند وقتى نائب السلطنه پسر مرحوم ناصرالدين شاه وارد شد به منزل

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 122629
صفحه از 393
پرینت  ارسال به