153
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

و به علو مقام و جلالت شأن معروف، و از اكابر محدّثين و اعاظم علماء و زهاد و عباد و صاحب ورع و تقوى و قائل به توحيد و عدل بوده، و از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادى عليه السلام است، و نهايت توسل و انقطاع به خدمت ايشان داشته، و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده، و او است صاحب كتاب خطب اميرالمؤمنين عليه السلام . و فقير يافتم نسخه از نهايه شيخ طوسى(ره) به خط بعضى علماء، كه تاريخ كتابت او روز سه شنبه پانزدهم ربيع الاول از سنه پانصد و هفده هجرى بود، در آخر جزء اوّل آن نوشته بود بسيارى از فضايل و علو مقام و رتبه علم و زهد و نسب جناب عبدالعظيم را. از آن جمله در وصف علم او نوشته بود كه روايت كرد ابوتراب رويانى، گفت: شنيدم از ابوحماد رازى، كه مى گفت: وارد شدم بر حضرت امام على نقى عليه السلام در سرّمن رأى، پس سؤال كردم از آن حضرت پاره جمله اى از مسائل حلال و حرام، پس جواب داد مسائل مرا تا آن كه زمانى كه خواستم بيرون آيم به وداع آن حضرت رفتم، همين كه وداع كردم، آن حضرت را فرمودند: اى حماد وقتى كه مشكل شد چيزى از امور دينت در ناحيه خود، پس سؤال كن آنها را از عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى و سلام مرا به او برسان، الخ.
و محقق داماد در رواشح گفته كه: احاديث بسيار در فضيلت و زيارت عبدالعظيم روايت شده و وارد شده، هركه زيارت كند قبر او را بهشت بر او واجب شود. و شيخ شهيد ثانى(ره) در حواشى خلاصه، همين روايت را از بعض نسابين نقل فرموده.
و ابن بابويه و ابن قولويه به سند معتبر روايت كرده اند كه مردى از اهل رى به خدمت حضرت امام على نقى عليه السلام رفت، حضرت از او پرسيد كه كجا بودى؟ عرض كرد: به زيارت امام حسين عليه السلام رفته بودم، فرمود: اگر زيارت مى كردى قبر عبدالعظيم را كه نزد شما است هر آينه مثل كسى بودى كه زيارت امام حسين عليه السلام كرده باشد.
و شيخ نجاشى در رجال به سند معتبر از احمدبن محمد بن خالد برقى روايت


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
152

اين دو، اخلاصش به حدى بود كه بالاى منبر هنگام مصيبت خواندن بى اختيار عمامه اش را به زمين مى زد و لباسش را پاره مى كرد. و روز عاشوراء لباسهايش را از بدن خود مى كند و لنگ به كمر مى بست و گل به صورت و محاسن مى ماليد و خاك به سر مى ريخت، به همين هيئت ميان كوچه و بازار و بالاى منبر مى رفت و از كتب احاديث خيلى احترام مى كرد و مانند كلام اللّه مى بوسيد و بالاى سر خود مى گذاشت، و بسيار تندخو و شديد الغضب بود، كسى از آن مرحوم سؤال كرد آيا فضله امام پاك است يا نجس؟ جناب آخوند سكوت كرد. ثانيا سؤال كرد، به غضب فرمود: چه سؤالى است، فضله امام به ريش من، فضله من به ريش تو. و در سنه هزار و دويست و هشتاد و شش در طهران از دنيا رفت. جنازه اش را حمل نمودند و به كربلاى معلى دفن كردند.
مخفى نماناد كه در طهران و رى قبور خيلى اعلام از علماء و روات است، و خيلى از بزرگان هم از خاك رى بودند و در غير رى مدفونند و ما اختصارا ذكر نكرديم.
بدان كه در طهران فوت كرد حسن بن بويه ديلمى المقلب به ركن الدوله، والد عضدالدوله و مؤيد الدوله و فخرالدوله و برادر وسطى على عمادالدوله و احمد معزالدوله.و در تاريخ ابن خلكان است كه ايشان در دوازدهم محرم الحرام سنه سيصد و شصت و شش، در سن هشتاد سالگى در رى از دنيا رفتند، و مدفن ايشان معلوم نيست. و در حضرت عبدالعظيم است قبر مرحوم ناصرالدين شاه قاجار كه در سنه هزار و سيصد و سيزده از دنيا رحلت فرمود. ۱

61 ـ تحية الزائر، ميرزا حسين نورى و محدث قمى(ره)

و مثل امام زاده لازم التعظيم جناب عبدالعظيم، كه نسب شريفش به چهار واسطه منتهى مى شود به امام حسن مجتبى عليه السلام . و قبر شريفش در رى معلوم و مشهور است

1.منتخب التواريخ، ص ۷۷۱ ـ ۷۷۸، انتشارات علميه اسلاميه تهران، بازار شيرازيها، ۱۳۵۲ش.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 122625
صفحه از 393
پرینت  ارسال به