181
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

اين حال مانند يك نفر متعلم مبتدى به امام زمان خود حضرت امام على النقى عليه السلام رجوع و عرض مى كند كه اى مقتداى اسلام، دين من آن است كه خدا را يگانه و مستحق منحصر پرستش دانسته و احدى را در معبوديت شريك خدا نمى دانم و رسول خداوند محمد بن عبداللّه صلى الله عليه و آله مى باشد و گواهى دارم كه مأموريت و سفارت الهى خود را به حد كامل انجام داده و آنچه از كتب و اخبار و سنت به مسلمانان آموخته حق و حقيقت دين اسلام است و بعد از خودش براى نگهبانى دين خدا امام و خليفه برگزيده او حضرت على بن ابى طالب عليه السلام است كه او نيز فرزند ارشد خود امام حسن عليه السلام و او حضرت امام حسين عليه السلام و سپس اولاد آن حضرت نسلاً بعد نسل امام مفترض الطاعة و امروز پيشواى لازم الاتباع مسلمانان تو خواهى بود، و نيز مُقِرَّم كه معاد و سؤال ملكين در قبر و نشور و حساب معاصى و حسنات بر حق بوده و قطعا واقع خواهد شد.
بر مفكرين از مسلمين پوشيده نيست كه اين گونه مطالب بدوى است كه هر مسلمان قطعا آنها را مى داند و از طرف مرد عالم و محدث هاشمى عظيم الشأنى مانند حضرت عبدالعظيم به نام عرض دين بر امام عصر شايد تعجب آور باشد ولى تعجبى ندارد زيرا عرض و استماع آن دستور به عموم مسلمين است نه اين كه واقعا آن حضرت در قسمت دين خود ترديد داشته و مى خواسته به وسيله امام زمان خود اصلاح نمايد و اين عرض و استماع عينا مثل امر به معروف حضرات حسنين عليهماالسلاماست كه بر مردى مهمان شده و ديدند كه ميزبان آنان در اعمال وضو بى اطلاع و آن را ناقص انجام مى دهد.
بدون اين كه به روى او بياورند خطاب به او مى گويند ما هر يك مدعى هستيم كه بهتر از ديگرى وضو مى سازيم و مى خواهيم شما در بين ما قضاوت كنيد، و هر يك با كمال دقت وضوى خود را در منظر آن پيرمرد جاهل انجام مى دهند.
ميزبان متوجه شده و عرض مى كند كه خدا مى داند كه رسالت خود را در كجا قرار دهد، مرا ارشاد كرديد و الا در وضوى شما فرقى مشاهده نمى شود.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
180

او خبر مى دهد و متوجه آسمان مى شود كه وقت را تشخيص دهد كه سيد مزبور از نظر او غائب مى شود، و سيد مهدى بعد از نماز فكر مى كند كه اين سيد عوام است و بايد تحقيق بيشترى در موضوع نمايد و از طرفى فكر مى كند كه چگونه از غيب خبر داده است.
در همين اوان جمعى از عشاير به ديدن او مى آيند كه همان سيد هم همراه آنان بوده است، مرحوم سيد مهدى از او سؤال مى كند كه اطلاعات نيمه شب شما از چه مأخذ است آيا كتابى دارد و يا از كسى شنيده است؟
سيد تعجب كرده و مى گويد سيدنا من الساعه از باغ خود كه در خارج قريه است فقط براى زيارت شما آمده ام و از جريان شب اطلاعى ندارم. براى سيد مهدى قطع حاصل مى شود كه امام عصر او را به حقايق شناسايى امام زاده ها هدايت فرموده است و فورا با تمام مردم عشاير براى زيارت قبر فرزند گرامى حضرت ابوالفضل عزيمت مى نمايد.
از اين جريان مى توان استفاده كرد كه امام عصر وجود قبر امام زاده حمزه را در شهر رى با سكوت تصديق كرده است.
حضرت عبدالعظيم حسنى طبق حكايت صاحب كتاب جنة النعيم، اولين شخصى است كه دين خود را بر امام زمان خود حضرت امام على النقى عليه السلام عرض كرده و مورد تأييد و ابرام واقع شده است.
بايد توجه نمود كه در عمل آن سيد جليل دستور كافى و شافى به مسلمانان داده كه از ابراز و اظهار دين خود حيا نكرده و به ائمه اسلامى و فقهاء مذهب اماميه رجوع و به طور صريح معتقدات خود را معروض دارند تا مورد امضاء و يا اصلاح واقع گردد چه اگر فرض شود كه حضرت عبدالعظيم در دوره امامت حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام دوره شباب خود را مى گذرانيده و در دوره حضرت امام على النقى عليه السلام با معاشرت قبلى هفده ساله با حضرت امام محمد تقى عليه السلام خود مرد كامل و محدث متبحر و طرف حل و عقد اشكالات و مراجعات شيعيان آل محمد عليهم السلام بوده است، با

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 135342
صفحه از 393
پرینت  ارسال به