185
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

خودم اين خواب را كه تو ديده اى ديده ام و باغ را بر آن حضرت و مواليان اهل بيت وقف كردم.
عقيده نگارنده ـ به طورى كه در تواريخ مشاهده مى شود با كمتر از فسق و فجورى كه در اين سرزمين شيوع دارد مكرر در مكرر عذاب نازل شده و حتى در قرون اخيره زلزله و صواعق و طوفان بعضى نقاط را زير و زبر كرده است و در طهران امروزى كه معاصى ما حد نصاب و فوق آن را درهم شكسته تا به حال اين بلده در امان باقى مانده است، لذا به طور قطع نگارنده عقيده دارد كه طهران امروزى در پناه اين سيد جليل و امام زاده واجب التعظيم از مصاعب مترتبه بر اعمال مردم مصون و محفوظ مانده و الى الابد خواهند ماند. و اللّه اعلم بحقايق الامور. ۱

67 ـ يادداشتهاى قزوينى، محمد قزوينى (معاصر)

عبدالعظيم [شاهزاده]:

مقبره او در عهد سلطنت حسام الدوله شاه اردشير بن علاءالدوله حسن بن رستم ابن علاءالدوله على بن حسام الدوله شهريار اولين ملوك اين طبقه از ملوك طبقه دوم آل باوند مازندران (سنه 567ـ 601 يا 602) مزار بوده است و پادشاه مزبور هر ساله دويست دينار براى مزار او به رى مى فرستاد (ترجمه ابن اسفنديار 70).
روايات از او، اصول كافى 96b, 65a, 64b, 60a, 57b, 56b, 31b, 31a, 30a, 28a,f 21a: Ar. 717، (بلاواسطه از امام محمدتقى نقل مى كند). معاصر امام محمدتقى بوده است و از او بلاواسطه روايت مى كند و نسبت او اين طور است: عبدالعظيم بن عبداللّه بن على بن الحسين بن زيد بن الحسن بن على بن ابى طالب (كمال الدين Ar, 1231, 105b). ۲

1.قهرمانان اسلام، اول، تهران، مجله تاريخ اسلام، ۱۳۴۲ش، ج ۲، ص ۱۳۴ ـ ۱۴۲.

2.يادداشتهاى قزوينى، به كوشش ايرج افشار، سوم، تهران، انتشارات علمى، ۱۳۶۳ش، ج ۶، ص ۲۶.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
184

كه به موت خدايى رحلت نموده است و قول ديگر كه از طرف صاحب مجمع البحرين و طريحى نجفى و شيخ محمد كوفى و بعضى ديگر نقل و جگر شيعه آل على را تا روز قيامت مى سوزاند آن است كه فرقه حنفى و شافعى رى همدست شده و با كثرت عده خود بر شيعه شهر رى حمله نمود و عده اى را مقتول و مجروح نموده و من جمله آن حضرت را زنده زنده دفن نمودند و محمد رازى كه زندگانى آن حضرت را با استفاده از حضرت آيت اللّه مرعشى نوشته تقريبا اين قول را ضعيف دانسته است و طريق سوم آن است كه آن حضرت را با زهر شهيد كرده اند كه با نقل كتاب اخير، غير از ابن معيه ديگرى اين قول را نقل ننموده است. ولى او با رويه دائمى مخالفين اهل بيت مانند خلفاء غاصبه عباسى اين قول را نزديكتر به واقع تشخيص داده و گفته است كه دور نيست كه امراء عباسى به تبعيت از خلفاء مرتكب اين امر فجيع شده باشند.
به هرحال به طور قطع نمى توان آن حضرت را شهيد دانست و قطعا فوت در غربت و حال تقيه كمتر از شهادت نيست. و در اين باب احاديثى رسيده كه فضل چنين مرگى را مى رساند كه از سياق بحث ما خارج است، و آنچه معروف است يك روز جمعى از دوستان براى زيارت آن حضرت رفتند و مشاهده كردند كه مقابل قبله خوابيده و از دنيا رفته و ورقه اى به خط شريف خودش در لباس او يافتند كه نام و نسب خود را معرفى فرموده بود: انا ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه بن حسن بن زيد بن الحسن بن على بن ابى طالب عليهماالسلام. و شايد تا آن روز مردم رى عموما او را نشناخته بوده و فقط خواص شيعه با آن حضرت سر و سرّى داشتند، و در همين روز يكى از شيعيان در خواب ديده بود كه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله به او فرموده كه يكى از فرزندان او را فردا در باغ عبدالجبار رازى در پاى درخت سيب دفن مى كنند، او فورا نزد صاحب باغ رفته و طالب خريد آن محل گرديد. صاحب باغ جواب داد كه من

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 135329
صفحه از 393
پرینت  ارسال به