و مستغلات ديگرى وقف آستانه گرديده است ولى از موقوفات مذكور در فوق امروز فقط پنج رقبه در دست آستانه باقى است كه عبارت مى باشند از مافتون، علائين، ده خير، هوسنه و سينك كه معمورترين آنها مزرعه علائين واقع در حومه شهر رى امروزى است و از آب چشمه على ۱ معروف مشروب مى شود و بيش از سه كيلومتر تا صحن فاصله ندارد.
مطلب ديگرى كه موضوع فرمان سنه 960 شاه طهماسب صفوى است، امر توليت موقوفات آستانه مى باشد. تا آنجا كه نويسنده استنباط مى كند امر توليت چون بر وفق مقررات شرع بسته به نظر واقف است و خود او متولى وقف را تعيين مى نمايد، اساسا احتياج به صدور فرمان و تأييد ندارد ولى چون پاره اى اوقات رقبات موقوفه مورد تجاوزات واقع مى شده و هم از آن جهت كه بايستى متوليان روابط معنوى سلاطين شيعه ايران را با آستانه هاى مقدسه حفظ نمايند بر طبق وقفنامه ها درخواست صدور فرمان از سلاطين مى كرده اند و اين سيره هميشه جارى بوده است و مخصوصا اين امر در تمام دوران حكومت صفويه بسيار رايج بوده ولى بعد از انقراض صفويه و تسلط افاغنه و بعد افشاريه و ضمن انقلابات ديگر متوليان كمتر درصدد مراجعه به دربار و گرفتن فرمان بوده اند، فقط از زمان فتحعلى شاه به بعد ارتباطات آستانه هاى مقدسه با سلاطين وقت تجديد شده است.
در فرمان مرقوم شاه طهماسب هم علاوه بر تعيين و تشريح رقبات موقوفه اين عبارت درمورد تأييد متولى وقت ديده مى شود: «و چون به ثبوت مضمون صدق