داشت بر دست اسب خويش كوفت و آن حيوان به روى درآمد و طغرل را بر زمين افكند و قتلق اينانج كه تخم كين طغرل را در دل كشته سال ها آبيارى كرده بود در اين حال بر وى گذشته سر او را از تن جدا ساخت و تن او را بر شترى افكنده به نزديك خوارزم شاه برد و خوارزم شاه هم سر او را كه با خليفه وقت الناصر لدين اللّه سر يك دلى نداشت به بغداد نزد وى فرستاده، تن او را در بازار رى بردار بياويخت و نسبت به امام زاده يحيى هم از لحاظ همان قرابت با سلجوقيان بدبين شده آن سيد جليل را هم احضار نموده به قتل رسانيد و در همان جا به خاك سپرده شد كه تربتش مزار مردم و محل نذورات است.
حالات سيد جليل نعمت اللّه جزائرى
بارى و از جمله احفاد عبداللّه بن امام موسى عليه السلام است، عالم جليل و محدث نبيل سيد سنو و ركن معتمد سيد نعمت اللّه جزائرى فرزند سيد عبداللّه كه با دوازده واسطه نسبش به امام منتهى مى گردد و او از تلامذه بزرگ علامه مجلسى عليه الرحمه و آقا سيد هاشم احسايى و محقق سبزوارى و محقق خونسارى و عارف ربانى و حكيم صمدانى مولانا محسن فيض كاشانى بوده، كتب بسيارى هم تأليف نموده است و در ليله جمعه 23 شوال 1112 در قريه جايدر وفات نموده است.
حالات سيد نورالدين بن سيد نعمت اللّه
و فرزند جليل او سيد نورالدين نيز از اهل علم و فضل و صلاح شمرده شده رسائل متعددى هم دارا بوده است و در ذى الحجه 1148 وفات كرده است. و فرزند سيد نورالدين هم سيد اجل آقا سيد عبداللّه از اجلاء اين سلسله خوانده شده بجودت فهم و ذكاء و حسن سليقه و كثرت اطلاع و استقامت طريقه متصف بوده است چنان چه تأليفات گرانبهاى او كه از آن جمله است: شرح نخبه و شرح مفاتيح الاحكام