239
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

را مى خواهد، تعيين كند از مشهد او بدون هيچ گونه سابقه اسم ببرد.
و با توجه به مراتب بالا محرز مى شود كه اولاً حمزة بن امام موسى عليه السلام به قم نيامده است و از اين جهت در تاريخ قم هم از او اسمى برده نشده است. در ثانى شاهزاده حمزه هم كه در قم مدفون است و از مشهد او هم در تاريخ قم اسم برده شده است به طور قطع فرزند مع الواسطه امام است و به طور مسلم در طى حالات سادات هم از ورود و وفات او خبر داده شده است.
و اگر سؤال بشود كه حالات اين شاهزاده حمزه در كجاى تاريخ مزبور ذكر شده، از ورود و وفات او در كجا خبر داده است و بالاخره او كيست؟

نسب شاهزاده حمزه مدفون به قم

جواب مى دهيم كه در همان باب سوم از كتاب تاريخ مزبور در طى حالات ابراهيم بن موسى الكاظم عليه السلام و احفاد او و اسحاق و فرزندان او مى نويسد كه ابوعبداللّه حسين بن احمد بن اسحاق بن ابراهيم از دختر ابوالقاسم حمزة بن على او را چهار پسر به نام حمزه و ابوالحسن على و ابوالفضل محمد و ابومحمد حسين و چهار دختر بوجود آمدند چنان چه در قسمت دوم از بخش سوم همين فصل هم حالات او نگارش يافت و مسطور افتاد كه حمزة بن حسين نيز در اين شهر داراى موقعيت بزرگى بوده در همين شهر هم وفات يافته، در مجاورت جد خود احمد بن اسحاق به خاك سپرده شده، داراى بقعه مجلل و گنبدى نوظهور و رواقى مسقف و صحنى موسع بوده به شاهزاده حمزه معروف و مشهور است و مردم قم هم درباره او اخلاصى تام و عقيدتى تمام ابراز داشته متداعيين و اصحاب ترافع نام شريف وى را در حلف و احتلاف قاطع دعاوى دانسته چنين عقيده دارند كه هر كس به نام او قسمى برخلاف واقع و سوگندى دروغ ياد كند، طولى نخواهدكشيد كه به كيفر آن مى رسد.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
238

در ثالث چون خود سلاطين صفويه هم به مدفون بودن جد خود شاهزاده حمزه در شيراز معتقد بوده اند و بدين جهت بر روى تربت او هم بقعه مجلل و قبه مرتفع بنا نهاده موقوفات چندى هم براى آن قرار داده اند.
در رابع اسكندربيك منشى هم در كتاب تاريخ عالم آراى عباسى كه در عصر صفويه و براى آنها تأليف كرده است بر مدفون بودن حمزة بن امام موسى عليه السلام در شيراز تصريح نموده است، بنابراين به گفته روضة الصفا در اين باب نمى توان ترتيب اثر داد.
و از طرفى بيان مؤلف تاريخ قم هم با اعتراف نگارنده بر اين كه آن تاريخ در كمال اتقان و اعتبار است و در سنديت آن هم ترديدى راه ندارد بر مراد و مقصود ايشان دلالتى نداشته نسبت به مدفون بودن حمزة بن امام موسى عليه السلام در قم صراحتى ندارد و اگر حقيقتا حمزة بن امام موسى عليه السلام به قم آمده بود و در اين شهر هم وفات كرده بود با تمام جلالت قدر و منزلتى كه دارا بوده و با اين كه فرزند بلاواسطه امام هم مى باشد چگونه ممكن است كه در تاريخ قم از ورود و وفات او اثرى نباشد و با اين كه مؤلف تاريخ مزبور (مولانا حسن بن محمد بن الحسن الشيبانى القمى) از قدماء علماء اصحاب شمرده شده بر حالات سلسله جليله طالبيه مخصوصا كسانى كه بدين شهر درآمده، توقف نموده يا هجرت كرده اند كاملاً احاطه داشته و تا سال 378 قمرى هم كه مشغول تأليف آن كتاب بوده است از تمام سادات حتى آنهايى كه تا امام چندين واسطه هم دارند از ممدوحين و يا كسانى كه درباره آنها قدح شده از مدفونين به قم و يا غير آنها به طور كلى و بدون استثناء نام برده حالات هر يك را جدا جدا ذكر كرده است چگونه تصور مى شود كه از حمزة بن امام موسى عليه السلام با آن موقعيت و با اتصال به امام اسم نبرده باشد و از ورود و توقف و وفات او در باب سوم از كتاب تاريخ خود كه مخصوص حالات طالبيه است، خبر نداده باشد ولى در موقعى كه منزل يحيى صوفى

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 135170
صفحه از 393
پرینت  ارسال به