علىّ بن ابيطالب. (مؤلف گويد) بدانكه مورّخين را در سبب حركت و مهاجرت شاهزاده عبدالعظيم اختلاف است: بعضى: كه چون از خواصّ اصحاب و كبار محبّين و متقرّبين امام عليه السلام بوده. لذا خليفه وقت (معتز باللّه عبّاسى) نهايت خوف از آن بزرگوار داشته درصدد قتل آن حضرت برآمد و او را تعقيب نمود ناچار به اجازه امام عليه السلام به صوب ايران حركت فرمود به طورى كه هركس از آن حضرت سؤال مى كرد كيستى و از كجا مى آئى؟ اظهار مى داشت نامه رسانم. بعضى ديگر گويند: كه به عزم زيارت مرقد منوّر حضرت رضا عليه السلام از سامره بيرون آمده و متوجّه بلاد خراسان گرديد چون به شهر رى وارد شد مدتى به جهت زيارت مرقد مطهّر حضرت شاهزاده حمزة بن موسى بن جعفر عليهماالسلام توقّف فرمود، در اوّل امر آن جناب مخفى بود و كسى او را نمى شناخت تا آن كه دوستان و شيعيان در خفاء به محضرش مشرّف شده از مقامات آن بزرگوار اطّلاع يافتند. مسائل حرام و حلال را از او سؤال كردند سپس درصدد نگاهدارى آن حضرت برآمدند پس نگذاردند حركت نمايد. جماعتى ديگر گويند: حضرت عبدالعظيم عليه السلام از طرف امام عليه السلام عنوان نيابت وكالت را داشته در تبليغ احكام دين و قوانين سيّدالمرسلين صلى الله عليه و آله و شايد كه هر سه امر سبب و داعى شده باشد به حركت و مهاجرت آن حضرت به ايران.
در بيان وفات حضرت عبدالعظيم عليه السلام و سبب آن
وفات حضرت شاهزاده عبدالعظيم عليه السلام تقريبا بين سنوات (252) الى (255) در رى واقع گرديد و سبب وفات آن حضرت مورد خلاف است، مشهور آن كه مريض شده و از دنيا رحلت فرمود و از شيخ فخرالدّين بن شيخ محمّد على طريحى نجفى صاحب مجمع البحرين نقل شده كه گفته: وَقيلَ ممَّن دفنَ حيّا منَ الطّالبيين عبدالعظيم الحسنى بالرّى و محمّد بن عبداللّه بن الحسن.
و بعضى ديگر برآنند كه آن حضرت را زهر خورانيده و شهيد نموده اند.