253
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

ـ و فيه عنه ايضا قال من زار عبدالعظيم الحسنى بالرى كمن زار اباعبداللّه الحسين بكربلا: و اين إخبار وارد از حضرت رضا صلوات اللّه عليه درباره زيارت حضرت عبدالعظيم اخبار از آينده است زيرا كه زندگانى و وفات شاهزاده عبدالعظيم عليه السلام بعد از حضرت امام رضا عليه السلام بوده، و اين خود از خصوصيّاتى است كه بر جلالت و منزلت آن جناب مى فزايد.
(فصل) بدانكه حضرت شاهزاده عبدالعظيم از اجلاّء علماء و اكابر محدّثين بلكه سيد محدّثين اماميّه به شمار مى رود و او را روايات و احاديثى است كه علماء اعلام در كتب خود نقل فرموده اند و ما از باب تيمّن و تبرّك به ذكر دو حديث از آنها مى پردازيم ـ در كتاب جنّة النعيم فى الامالى بحذف الاسناد عن عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى، قال: سمعت محمّد بن على الرضا يقول ـ ما زار ابى احدٌ فأصابه اَذىً من مطَرٍ او بردٍ او حرٍّ الاّ حرم اللّهُ جسدهُ على النّار. يعنى حضرت عبدالعظيم فرمودند، من شنيدم از حضرت امام محمّدتقى عليه السلام كه مى فرمود زيارت نمى كند پدرم را احدى، پس بوى اذيّتى از باران يا سرما و گرما برسد مگر آن كه خداوند جسد او را به آتش حرام مى كند. ايضا فى الكتاب المذكور ـ و عن المجلسى از حضرت عبدالعظيم روايت است فرمودند كه حضرت جواد عليه السلام از آباء مكرّمين خودش روايت كرده كه حضرت امير فرمودند بافاطمه زهرا بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شديم، يافتيم جناب ختمى مآب را كه گريه مى كند، عرض كردم پدر و مادرم فداى شما باد يا رسول اللّه چه چيز شما را گريانيد؟ فرمود يا على در شبى كه به معراج رفتم، زنهاى چند از امّت خود ديدم كه به عذاب سخت معذّب بودند و اكنون تفكّر از حال ايشان كردم گريستم به واسطه آنچه را كه ديدم از عذابهاى ايشان. از آن جمله زنى را ديدم كه به موى سرش آويخته بود دماغش مى جوشيد، و زنى را ديدم كه به پستانهاى خودش آويخته بود: و زنى را ديدم گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از زيرش مشتعل بود و ديدم زنى را كه به زبانش


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
252

در بيان ثواب آن حضرت عليه السلام

در كتاب جنة النعيم: روى الصّدوق طاب ثراه فى ثواب الاعمال مسنداً حدثنى فقال: حدثنى على بن احمد قال حدّثنا حمزة بن القاسم العلوى رحمة الله عليه قال: حدثنا محمّد بن يحيى العطار عمن دخل على ابى الحسن علىّ بن محمّد الهادى من اهل الرّى قال: دخلت على ابى الحسن العسكرى - فَقال اَينَ كُنتَ؟ قلتُ زُرتُ الحسين فقال: اَما انك لو زرت قبر عبدالعظيم عندكم لكنت كمن زار قبر الحسين عليه السلام . يعنى ابوجعفر محمد بن على بن بابويه معروف به صدوق در كتاب ثواب الاعمال مسنداً روايت كرده است كه مرا علىّ بن احمد خبر داد كه او گفت حمزة بن قاسم علوى خبر داد كه او گفت محمد بن يحيى عطّار خبر داد از كسى كه بر حضرت امام على النقى عليه السلام وارد شد از اهل رى، پس آن شخص گفت وارد شدم بر آن جناب فرمودند كجا بودى؟ عرض كردم به زيارت جناب سيّد الشهداء مشرّف شدم، فرمود اما تو اگر زيارت مى كردى قبر حضرت عبدالعظيم را كه نزد شماست هر آينه بودى مثل كسى كه زيارت كرده است قبر حسين عليه السلام را. وَفى لئالى الاخبار عن تعليقة الشهيد الثانى(ره) على خلاصة للعلاّمة(ره) قال و قد نص على زيارته يعنى عبدالعظيم، الامام علىّ بن موسى الرضا عليه السلام ، قال: من زار قبره و جبت له على اللّه الجنة: حضرت رضا فرمود كسى كه زيارت كند قبر عبدالعظيم را واجب مى شود بر خداى متعال كه او را بهشت برد: ايضا قال الرضا ـ من زارنى بعد موتى ضمنت له الجنّة و من لم يقدر على زيارتى فليزر اخى عبدالعظيم الحسنى بالرّى: يعنى فرمود حضرت امام رضا عليه السلام كسى كه زيارت كند مرا بعد از وفات من ضامن مى شوم براى او بهشت را و كسى نمى تواند زيارت كند مرا، پس زيارت كند برادرم عبدالعظيم الحسنى را به رى عنه عليه السلام ايضا فى لئالى الأخبار قال: اذا عَجَزتَ عن زيارة جدّى الحسين فزر السيّد الزاهد العابد عبدالعظيم بالرّى فإنّه اجزئَكَ وكفاك اى اعمالك فى زيارته من عظم الثواب الوارد فيه

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 123144
صفحه از 393
پرینت  ارسال به