255
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

سگ بود و آتش از دبرش داخل مى شد و از دهانش بيرون مى آيد جاريه نوحه گر بود و اظهار حسد مى كرد. پس فرمود: اى واى بر آن زنى كه به غضب آورد شوهرش را و خوشا به حال زنى كه شوهرش از وى راضى باشد.
بدانكه در جوار حضرت عبدالعظيم جمعى از امامزادگان مدفونند از آن جمله حضرت شاهزاده حمزة بن موسى الكاظم است كه راهش از ميان حرم مطهّر حضرت عبدالعظيم است. و از احفاد اوست حضرت خاتم المجتهدين آيت اللّه العظمى فى الأرضين جناب حاج سيد محمّدباقر حجة الاسلام رشتى اصفهانى.
علاّمه مجلسى فرموده قبر شريف امامزاده حمزه فرزند حضرت موسى بن جعفر عليه السلام نزديك قبر حضرت عبدالعظيم است، ظاهرا همان باشد كه حضرت عبدالعظيم به زيارت او مى رفت ـ آن مرقد منوّر را هم بايد زيارت كرد.
فاضل معاصر آقاى عمادزاده گويد: اين حمزة بن موسى بن جعفر عليه السلام غير از حمزة بن جعفر مدفون به خراسان است و غير از حمزه اطروش است كه نسبش به حضرت سجّاد عليه السلام مى رسد و غير از حمزة بن موسى مضيئ است كه در شيراز مدفون است و اين حمزه داراى سه پسر بوده على و قاسم و حمزه. و تحقيقا سلاطين صفويه نسب به او مى رسانند و آبادى قصبه به بركت وجود حمزه بوده است و پس از ويرانى رى بزرگ باز هم رى به وجود اين امامزادگان آباد و مزار عمومى مردم ايران بوده است. از جمله امامزادگان كه در جوار حضرت عبدالعظيم است جناب امامزاده طاهر عليه السلام است كه در جانب شرقى صحن واقع است و به طورى كه از شيخ ابونصر بخارى نقل شده، اين بزرگوار از كسانى است كه در شهر رى وارد شد و او را پسرى مطهّر نام بود و نسب را به حضرت علىّ بن الحسين مى رساند بدين گونه: طاهر بن محمّد بن محمّد بن حسن بن حسين بن زيد بن علىّ بن الحسين عليه السلام .


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
254

آويخته بود و حميم جهنّم به حلق وى مى ريختند، و ديدم زنى را كه پاهايش به دستهايش بسته بودند و مارها و عقربها بر وى مسلّط بودند، و زنى را ديدم كور و كر و لال در تابوتى از آتش دماغ سرش از منخر آن بيرون مى آيد و بدن آن از جذام و برص قطعه قطعه شده بود، و زنى را ديدم به پايش آويخته بود در تنورى از آتش، و زنى را ديدم كه گوشت بدنش را از جلو و عقب به مقراضهاى آتشين جدا مى كردند، و زنى را ديدم كه صورت و دست او را به آتش مى سوزانيدند و امعاء خودش را مى خورد، و زنى را ديدم كه سرش مانند سر خوك و بدنش مانند بدن خر و بروى هزار هزار قسم از عذاب ديده مى شد، و زنى را ديدم به صورت سگ كه آتش از دُبرش وارد مى شد و از دهانش بيرون مى آمد و ملائكه به گرزهاى از آتش بر سر و بدنش مى زدند. پس فاطمه زهرا عليهاالسلام عرض كرد: اى حبيب من و نور چشم من خبر بدهيد كه اعمال آن زنها در دنيا چه بوده است تا اين كه مستحقّ اين عذاب شدند، فرمودند: اى دختر من، اما آن زنى كه به موى سرش آويخته بود در دنيا موى سرش را از مردها نمى پوشانيد، امّا آن كه به زبانش آويخته بود شوهرش را اذيّت مى كرد، امّا: آن كه به پستانهايش آويخته بود شوهرش را از بستر خود منع مى نمود، امّا: آن كه به پاهايش آويخته بود از خانه اش بدون اذن شوهرش بيرون مى رفت، امّا: آن كه گوشت بدنش را مى خورد بدنش را از براى مردم زينت مى نمود، امّا: آن كه دستهايش به پاهايش بسته بود ومارها و عقربها بر وى مسلّط بود از نجاست جامه و غير آن پرهيز نداشت و غسل جنابت و حيض و نظافت و به نمازها اهانت مى نمود، امّا: آن كه كور و كر و لال بود از زنا مى زائيد و نسبت به شوهرش مى داد، امّا: آن كه گوشت بدنش را به مقراضها مى چيدند خودش را به مردهاى ديگر عرضه مى داشت، امّا: آن كه امعاء و روده هاى خودش را مى خورد و صورت و بدنش از آتش مى سوخت زنها براى مردها مى برد، امّا: آن كه سرش مانند سرخوك بود و بدنش مانند بدن خر، سخن چين و دروغگو بود، و امّا: آن كه به صورت

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 135455
صفحه از 393
پرینت  ارسال به