263
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

حضرت اياب و ذهاب مى كردند و احكام حلال و حرام را از آن بزرگوار مى پرسيدند. بدين كيفيت بود كه شيعيان آن حضرت را شناختند.
شخصى حضرت رسول صلى الله عليه و آله را در عالم خواب ديد كه به وى فرمود: جنازه يكى از فرزندان من از سكة الموالى حمل مى شود و نزد آن درخت سيبى كه در خانه عبدالجبار بن عبدالوهاب است دفن خواهد شد، آنگاه به دست مبارك خود به آن مكان اشاره فرمود.
همين كه آن شخص از خواب بيدار شد نزد صاحب آن باغ رفت تا شايد آن باغ را خريدارى نمايد. صاحب باغ گفت: منظور تو از خريدن اين باغ چيست؟ وى آن خوابى را كه ديده بود نقل كرد. صاحب باغ گفت: من نيز يك چنين خوابى ديده ام.
پس از اين جريان بود كه صاحب آن باغ زمين آن باغ را براى مدفن حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام و عموم شيعيان وقف نمود.
موقعى كه حضرت عبدالعظيم از دنيا رفت و بدن مباركش را براى غسل دادن برهنه كردند رقعه اى به دست آوردند كه آن بزرگوار حسب و نسب خود را بدين شرح در آن نوشته بود:
عبدالعظيم بن عبداللّه بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابيطالب عليه السلام .
اين موضوعى كه در كتاب منتخب طريحى مى گويد: حضرت عبدالعظيم حسنى را زنده به گور كردند دليلى ندارد زيرا آن خبرى كه اين موضوع را مى گويد مجهول است و خبر مجهول با روايات صحيحه قابل معارضه نيست.
موضوع ديگر اين كه مى گويند: حضرت عبدالعظيم به حضور حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام مشرف شده و زمان آن بزرگوار را درك كرده معلوم نيست صحيح باشد، اولاً اينكه در كتاب جنة النعيم مى نگارد: حضرت عبدالعظيم به حضور حضرت جواد و حضرت هادى و حضرت عسكرى عليهم السلام مشرف شده و نامى از حضرت رضا نمى برد.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
262

على ابن ابيطالب عليه السلام است و كتاب ديگرى دارد به نام: يوم و ليله.
شيخ در كتاب فهرست، علامه در كتاب خلاصه، ميرزا در رجال كبير، محقق داماد در كتاب رواشح، مامقاناى در كتاب رجال و ديگران عموما روايات حضرت عبدالعظيم را در درجه اعلاى صحت و اعتبار مى دانند.

سبب هجرت حضرت عبدالعظيم به سوى شهر رى

در كتاب جنة النعيم مى نگارد: حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام در زمان خلافت معتز باللّه عباسى كه با حضرت امام على النقى عليه السلام معاصر بوده از سامراء وارد سرزمين شهر رى گرديد.
حركت حضرت عبدالعظيم به سوى شهر رى به دستور حضرت امام على النقى عليه السلام بوده. چون حضرت عبدالعظيم از اصحاب خصوصى حضرت جواد و حضرت هادى بود لذا معتز باللّه عباسى كه خليفه بود در صدد اذيّت و آزار آن بزرگوار برآمد و تصميم به قتل وى گرفت. حضرت عبدالعظيم به دستور حضرت هادى از اهل و عيال خود مفارقت و به سوى شهر رى هجرت نمود.
شيخ نجاشى مى نگارد: حضرت عبدالعظيم از پادشاه فرار كرد و داخل شهر رى گرديد و در خانه يكى از شيعيان كه در سكة الموالى بود در ميان سردابى منزل گزيد. ۱
حضرت عبدالعظيم روزها را روزه مى گرفت و شبها را مشغول عبادت و اطاعت پروردگار خود بود. فقط گاه گاهى براى زيارت آن قبرى كه از فرزندان موسى بن جعفر نزديك او بود خارج مى شد.
چندى نگذشت كه شيعيان از حال حضرت عبدالعظيم آگاه شدند و به حضور آن

1.سكه بضم سين و فتح كاف مشدد يعنى كوچه. موالى جمع مولى به معناى دوست است. چون شهر رى در آن زمان سنى نشين بوده و فقط همان كوچه اى كه حضرت عبدالعظيم سكنا گرفت مسكن و محل شيعيان و دوستان آل محمد صلى الله عليه و آله بوده لذا آن را سكة الموالى يعنى كوچه دوستان گفته اند. نجفى.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 135233
صفحه از 393
پرینت  ارسال به