295
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

بود و به اين سبب او را اختيار كردم.
و از جمله رواياتى كه درباره آن بانوى مكرّمه است، مرحوم حجّة الاسلام نيّر تبريزى كه يكى از علماى جليل القدر است درباره حضرت بى بى شهربانو در ديوان كم نظير خود نظما متذكّر شده است كه حاصل مطلب مزبور از اين قرار است: بعد از شهادت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام ذوالجناح درب خيام حرم آمد و بى بى شهربانو بر آن سوار شد، در طىّ راه بود كه نقابدارى از هر سو پيش مركبش روان بود و از هر سو عنان مركب خود را مى گرداند. باز آن سوار در مقابل او بود ... تا آنجا كه گويد حضرت اباعبداللّه عليه السلام برقع از رخ برگرفت و آن بانو حضرت را پس از شهادت به آن صورت زيارت نمود، سپس غيب گرديد تا اين كه گويد:

نى شگفت از وجه خلاّق صوربا هزاران صورت آيد جلوه گر
پس به امر خازن اسرار غيبشد به غيب آن بانوى پاكيزه جيب
گذشته از اخبارى كه ذكر شد:

چنين هم ذكر گرديده در اين بابكه كردم نظم آن را نكته درياب
پس از قتل حسين و نوجوانانز ميدان مركب سلطان خوبان
بيامد درب خيمه آه و زارىز نسوان شد به پا از بى قرارى
به تفصيلى كه دانى آل طاهاروان در شام گرديدند زانجا
وليكن شهربانو را ز حضرت عليه السلامچنين دستور بوده در وصيّت
كه بعد از من سوار مركبم شوبهر سو شد روان با آن فرس رو
چو او با ذوالجناحش كرد ره طىبيامد از عراق آن اسب در رى
در اين كوهى كه نامى دارد از اونهان گرديده بى بى شهربانو
خدا قدرت چو بر هر چيز داردز كوهى ناقه صالح برآرد
عجب نبود كند در كوه پنهانچو راكب مركبش خلاّق سبحان
تو گر آزاد دانى روح پاكاننظر بر هر مكان دارند ايشان


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
294

اراده خدا بر چيزى چيره شود، هرگونه طمعى از كار مى افتد و هرگاه عمر سپرى شود، مرگ آدمى حتمى است. حضرت مولى عليه السلام هم تصديق كرد.

3 ـ درگذشت:

از روايت عيون به دست مى آيد آن گاه كه دختران يزدگرد به ازدواج حسنين درآمدند هر دو آنها در هنگام زايمان فرزندشان درگذشتند، بنابراين محلّ درگذشت شهربانو مدينه منوّره بوده و درهنگام شهادت حضرت سيّدالشهداء عليه السلام هم جزء بانوان حرم نبوده. در عين حال مزارى از شهربانو در رى مشهور است چنان چه در روح و ريحان از رياض الابرار سيّد نعمت اللّه جزايرى نقل كرده (مزارها مشهور فى الرىّ) آنچه در اين باره ذكر شد اكثرا در كتاب منتهى الآمال مذكور است و بخش ديگرى از كتاب مزبور در اينجا آورده مى شود.
و روايت شده است كه پيش از آن كه لشكر مسلمانان بر سر ايشان بروند، شهربانو در خواب ديد كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله داخل خانه او شد با حضرت امام حسين عليه السلام و او را براى آن حضرت خواستگارى نمود و به او تزويج كرد. شهربانو گفت كه چون صبح شد محبّت آن خورشيد فلك امامت در دل من جا كرد و پيوسته در خيال آن حضرت بودم چون شب ديگر به خواب رفتم حضرت فاطمه صلوات اللّه عليها را در خواب ديدم كه به نزد من آمد و اسلام را بر من عرضه داشت و من به دست مبارك آن حضرت در خواب مسلمان شدم، پس فرمود كه در اين زودى لشكر مسلمانان بر پدر تو غالب خواهند شد و تو را اسير خواهند كرد و به زودى به فرزند من حسين عليه السلام خواهى رسيد و خدا نخواهد گذارد كه كسى دستى به تو برساند تا آن كه به فرزند من برسى و حق تعالى مرا حفظ كرد كه هيچ كس به من دستى نرسانيد تا آن كه مرا به مدينه آوردند و چون حضرت امام حسين عليه السلام را ديدم دانستم كه همان است كه در خواب با حضرت رسول صلى الله عليه و آله به نزد من آمده بود و حضرت رسول صلى الله عليه و آله مرا به عقد او درآورده

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 135450
صفحه از 393
پرینت  ارسال به