297
شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13

قصيده ديگر در وصف حضرت عبدالعظيم 7 ۱

اى قبله حاجات به ما روح روان بخشروحى كه شناسند ترا پير و جوان بخش
يا رب تو به اين زاده آزاده زهرااز راه كرم جرم همه خلق جهان بخش
بخشيده اى از لطف همه جرم خلايقما را ز ره لطف و كرم چون دگران بخش
تو (عبدعظيمى) عظمت در خور چون تستآگاهيم از قدر خود اى روح روان بخش
تا آن كه دو صد بار كنم جان به فدايتبر من ز ره لطف دو صد بار تو جان بخش
هر پير و جوانى كه چون من بى خبر از تستاز مهر خود ادراك بر آن پير و جوان بخش
امروز در اين ملك تو خضر ره مائىپس توشه ره بر همه راهروان بخش
ويرانه رى را تو يكى گنج نهانىبر ذات خود آگاهيم اى گنج نهان بخش
از حق چو زند بحر عطايت همه دم موجرحمت به روان همه ياران جهان بخش
چون ساقى كوثر به جزا جدّ تو باشدما را تو در آن روز يكى رطل گران بخش
ما دستخوش خواهش نفسيم خدا رااز وسوسه نفس به ما خطّ امان بخش
تا آينه دل شود از مهر تو روشننورى به دل ما به نهان و به عيان بخش
از زشتى كردار مرا شرم حضور استحُسنى به من اى سبط حسن بر دل و جان بخش
بى تاب و توان گشته ام اى زاده زهرا عليهاالسلامكن لطف بر اين دلشده ات تاب و توان بخش
بر خوان عطاى تو مرا چشم اميد استبر من تو از آن سفره احسان لب نان بخش
اى آن كه تويى ساقىّ اسرار الهىما را دو سه جام از مى اسرار نهان بخش
تا از دل و جان مدح و ثناى تو بگويماز بهر خدا «معجزه» را نطق و بيان بخش

1.دو قصيده مذكور در ديوان لمعات عشق كه در وصف حضرت معصومه عليهاالسلام است، از سراينده به طبع رسيده است.


شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
296

در مدح حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام

نمى از درياى شگرف و روزنه اى از دشت پهناى مناقب و مدائح مصداق كامل خليفة اللّه كه به نصّ معصوم مَنْ زارَ عَبدالعظيم بِالرّىِ كانَ كَمَنْ زار الحسَينْ بِكربلا مَنَزّل منزله خليفه كامل شده است.

سلام و تهنيت از كردگار حىّ قديمبروح پاك تو اى سيّد الكريم عليم
به علم و فضل تو شرع رسول صلى الله عليه و آله مينازدكه خود حكيم و خبير و محدّثى و عظيم
سلام بر تو ز كرّ و بيان عالم قدساز آن كه كرده عطايت خداى قلب سليم
ولايت تو و اجداد تو كسى داردكه غرق بحر اميد است و ايمن از هر بيم
از اين شرف كه تو فرزند شاه دين حسنىدهند دل به ولايت دو صد مسيح و كليم
به مدحت تو مرا ميرسد سروش از غيبز راه دل سخنم روز و شب كنى تعليم
تو را ز علم تسلّط بود بدين مبينكه نيست چون تو فقيهى به حكم شرع عليم
به شهر رى تو و در كربلا حسين شهيد عليه السلامپناه و ملجأ خلقيد ز امر ربّ قديم
به مهر تو شده ام بى نياز از دو جهانكه دوستى تو ما راست بهترين نعيم
ز حبّ و بغض شما اهلبيت مى باشدسخن ز هشت بهشت و بيان ز هفت جحيم
فقير از كرمت گر شود غنى نه عجبكه باشدت ز خداوندگار طبع كريم
به شهر رى نه همين نام تو بود مشهوربه حق كه نام تو باشد سَمَر به هفت اقليم
به ظاهر ارچه حريم تو در زمين اينجاستولى به باطن هفت آسمان تراست حريم
كسى ز قدر و مقام تو مى شود آگاهكه همچو ما به رهت جان و سر كند تقديم
چنان به روى تو مشتاق گشته ام كه به دلمدام نقش جمال تو مى كنم ترسيم
زمانه گر دهدم مهلت اى عزيز خداهزار نظم به مدح تو مى كنم تنظيم
مشام اهل ولا را كند عبيرآميزهواى صبح چو آرد ز گلشن تو نسيم
عبير روضه تو مى رود به جانب عرشسپس به عالم فرشش صبا كند تقسيم
تراست سلطنت ملك دل كه روز جزاگداى تو بود از قدر صاحب ديهيم
توانگرى به جهان حبّ اهل بيت بودوگرنه سود ندارد براى كس زر و سيم
به ذات خويش تويى قدر و شأن و معدن علمبه پيش عارف سالك به نزد شخص حكيم
طليعه اى ز جمال على است مهر رختبه نور روى تو حيران بود مسيح و كليم
بگو به مهر دل افروز پاى گنبد اوچرا دراز كنى پاى خود ز حدّ گليم
ببوس معجزه آسا تو خاك درگه آنامام زاده والاى واجب التعظيم

  • نام منبع :
    شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني (ع) و شهر ري ج13
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 135415
صفحه از 393
پرینت  ارسال به